بحران‌آفرینی آمریکا در خاورمیانه در امتداد مهار چین

عطش آمریکا برای تسلط بر منابع نفت و گاز منطقه از جمله حوزه‌های جدید و عظیم انرژی در سوریه و لبنان را می‌توان در امتداد راهبرد آمریکا برای کنترل و مهار چین ارزیابی کرد.
کد خبر: ۲۷۹۵۶۱
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۰ - 18February 2018

بحران آفرینی امریکا در خاورمیانه در امتداد مهار چینبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، پس از گذشت نزدیک به هفت سال از بحران ساختگی در سوریه، اکنون زمزمه هایی شنیده می شود که مناطقی را که آمریکا به بهانه حمایت از کردهای سوری به پایگاه های نظامی خود تبدیل کرده، دارای ذخایر عظم نفت و گاز است و از سوی دیگر در دریای مدیترانه نیز گفته می شود که منابع عظیم نفت و گاز وجود دارد و به همین جهت رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا در سفر منطقه ای خود به بیروت، تلاش کرد دولت لبنان را هم علیه حزب الله بشوراند و هم متقاعد نماید که از 35 در صد از مرز دریایی خود به نفع رژیم صهیونیستی بگذرد، تا این رژیم در آن مناطق  در پی استخراج نفت و گاز باشد.

امریکا پیش از این با هدف تامین امنیت انتقال انرژی و رژیم صهیونیستی، پایگاه‌های متعدد نظامی در بحرین، قطر، کویت و عربستان احداث کرده بود و پس از اشغال عراق هم چندین پایگاه نظامی در این کشور ایجاد نموده و عملا مناطق نفت خیز خلیج فارس را تحت کنترل خود گرفته است. اما موضوع اینجاست که امریکا دیگر نیازی به واردات نفت از خاورمیانه ندارد و با پیگیری انقلاب شیل و کشف نفت ماسه ای تقریبا از واردات نفت بی نیاز شده و حتی به یک کشور صادر کننده نفت تبدیل شده است و به همین علت هم بسیاری از تحلیلگران تصور می کردند که بی نیازی امریکا به نفت خاورمیانه توجه این کشور را به شرق آسیا جلب نموده است. اما با وجود تمرکز امریکا بر شرق آسیا، نه‌تنها امریکا خاورمیانه را  ترک نکرده بلکه اکنون در صدد تسلط و کنترل کشورهای حوزه دریای مدیترانه است.

سوال اینجاست که چرا امریکا به دنبال تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه یا همان غرب آسیا و دریای مدیترانه است؟

به نظر می رسد با نگاهی به سندهای راهبرد امنیت ملی و دفاعی امریکا و تهدیدهای پیش روی این کشور که در این اسناد به آنها اشاره شده است می تواند پاسخگوی این سوال باشد. روشن است که در این اسناد از چین به عنوان یکی از کشورهایی یاد شده که تهدید اصلی برای امریکاست که باید کنترل و مهار شود.

بطور مختصر اشاره می‌شود که در حال حاضر چین با رشد اقتصادی بالایی در رقابت با امریکاست و همین رشد اقتصادی سبب شده است تا این کشور در مسیر توسعه نظامی خود نیز گام بردارد؛ البته طبیعی است که توانمندی های اقتصادی و به دنبال آن نظامی چین  به معنای ایفای نقش بیشتر این کشور در معادلات جهانی است و این مسئله می تواند نظام تک‌قطبی امریکا را برهم زده و تهدیدی امنیتی برای امریکا باشد.

از سویی درحالی‌که امریکا در تولید نفت به خودکفایی و  مرز صادرات رسیده است، چین بزرگترین واردکننده نفت جهان است و بخش اعظم آن را از خاورمیانه تحویل می گیرد، و قطعا یکی از راه‌های کنترل و مهار چین، کنترل منابع انرژی است؛ بنابر این روشن می شود که عطش امریکا برای کنترل منابع انرژی چه معنایی دارد. 

امریکا در حال حاضر برای کنترل چین اقدامات عملی نیز انجام داده است، به طوری که همین چند روز پیش وال استریت ژورنال  نوشت که پنتاگون در حال بررسی چند طرح به عنوان پاسخ به نفوذ روزافزون چین از جمله استقرار احتمالی یگان های تفنگداران دریایی در شرق آسیاست.

این در حالی است که روزنامه گاردین هم روز جمعه نوشت که آدمیرال هری هریس که به عنوان سفیر آتی آمریکا در استرالیا نامزد شده است، در کنگره گفت: آمریکا باید برای احتمال جنگ با چین آماده باشد.

هریس در انتقادی شدیداللحن از قدرتنمایی روزافزون چین در شرق آسیا گفت: نیت پکن برای سلطه بر دریای چین جنوبی کاملا آشکار است و اقتدار نظامی آن به زودی به رقیبی برای قدرت آمریکا آن هم تقریبا در تمامی حوزه‌ها بدل می‌شود.

اینجاست که به حقانیت سخنان سید حسن نصرالله دبیر کل جنش مقاومت اسلامی لبنان پی برده می شود که روز جمعه گفت به نظر می رسد کل منطقه به صورت آشکار  وارد مرحله جنگ بر سر نفت و گاز شده است.

نصرالله افزود: یکی از دلایل نزاع در سوریه تسلط بر منابع نفتی و گازی در خاک و آب این کشور است. اشغالگری آمریکا در منطقه شرق سوریه و شرق فرات یعنی از منطقه بوکمال در مرزهای عراق تا حسکه و قامشلو و منبج در مناطق غربی حاکم شده است و اکنون پایگاه های آمریکایی در این مناطق برپا شده است، آمریکایی ها پیشتر گفتند پس از نابودی داعش منطقه خاورمیانه را ترک می کنند، ولی داعش نابود شد و آنان منطقه را ترک نکردند، این در حالی است که خودشان از باقی مانده های داعش محافظت می کنند و مناطق امنی را برای آن ایجاد کرده اند و همه طرف‌ها از جمله محور مقاومت، ارتش سوریه و حتی نیروهای روسی را از آسیب رساندن به داعش منع می کنند. 

در چنین شرایطی تردیدی نیست که نه تنها کردهای عراقی و سوری که در دام شعارهای دموکراسی خواهانه امریکا افتاده اند قربانی این نیات شوم این کشور شده اند، بلکه برخی کشورهای منطقه نیز که همسو با امریکا حضور نظامیان امریکایی در منطقه را پذیرا شده اند در این تله قرار گرفته اند و چه بخواهند و چه نخواهند شریک جنایات امریکا هستند.

منبع: صدا و سیما

نظر شما
پربیننده ها