دلواپسی نویسندگان- 3/ مصطفی رحیمی:

با پدیده شومی به نام خاطره‌سازی روبه‌رو هستیم

متأسفانه در سال‌های اخیر با پدیده شـومی به نام خاطره‌سازی روبه‌رو هستیم. در اینجا با رخدادی تاریخی و واقعی سر و کار نداریم، بلکه چیزی را به عنوان خاطره می‌خوانیم که هیچگاه اتفاق نیافتاده است.
کد خبر: ۲۸۱۰۷۲
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۲ - 27February 2018

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «مصطفی رحیمی» عضو هیئت داوران هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس در یادداشتی برای خبرگزاری دفاع مقدس نوشت:

در حوزه خاطره بحث می‌کنم و چند هشدار دارم. نوعا مسائلی است که گاه و بی‌گاه از سوی کارشناسان طرح و متأسفانه همچون انبوهی از کتب منتشره، خیلی زود به بایگانی سپرده می‌شود.

نزدیک به ۵۳۰ کتاب خاطره مربوط به سال‌های ۹۳ و ۹۴ را بررسی کردم و شاید از این میان، آنچه به عنوان نقطه قوت بتوان از آن یاد کرد، همین حجم بالای آثار باشد، اما تا چه اندازه نگران کننده است وقتی مطلع می‌شویم که در جریان داوری، هیچ‌یک از آثار یادشده آن مشخصات لازم و کافی را نداشته‌اند.

در خصوص این بحران، حرف بسیار دارم، اما در اینجا تنها به چند موضوع اشاره می‌کنم:

باید توجه داشت که هر قدر از زمان وقوع حوادث فاصله می‌گیریم، بایستی برای راستی‌آزمایی خاطرات، سنجه و معیار‌های کارآمدتری داشته باشیم.

فراموشی به مثابه یک آفت، گاه به فعال شدن حافظه کاذب می‌انجامد و راوی برای آنکه خاطراتش از پیوستگی و در پی آن، جذابیت برخوردار باشد، حوادثی را به عنوان خاطرات شخصی نقل می‌کند که خود شاهد آن‌ها نبوده است.

آفت جابه‌جایی نیز از دیگر اثرات نامیمون فراموشی است. در اینجا حوادث مربوط به یک مکان و یک زمان خاص، در چارچوب مکان و زمانی دیگر روایت می‌شود.

در این بین از آفت دروغ نیز غافل نباشیم که گاه، چون خوره به جان اثر افتاده و از آن، هیچ باقی نمی‌گذارد. متأسفانه در سال‌های اخیر با پدیده شومی به نام خاطره سازی روبه‌رو هستیم. در اینجا با رخدادی تاریخی و واقعی سر و کار نداریم، بلکه چیزی را به عنوان خاطره می‌خوانیم که هیچگاه اتفاق نیافتاده است.

این پدیده گاه از سوی راوی و در بیشتر موارد توسط نویسنده شکل می‌گیرد. وقتی می‌بینیم که حوادث مربوط به ۴۰ سال پیش مو به مو، ساعت به ساعت و با ذکر جزیی‌ترین وقایع روایت می‌شود، بایستی دچار تردید شویم. (بحث مربوط به کسانی که یادداشت‌های روزانه دارند، جداست).

توجه داشته باشیم که در اینجا صحبت از روایت یک خاطره به خصوص نیست. به هر حـال هر کدام از ما خاطرات پراکند‌ه‌ای از سال‌های دور داریم و برخی از آن‌ها را نیز با جزییات بیشتر به یاد می‌آوریم، اما صحبت از یک روایت خطی تاریخی است که حوادث روز به روز و حتی ساعت به ساعت نقل می‌شوند.

وقتی نویسنده خود را با یک مشت خاطرات پراکنده و در مواقعی غیرجذاب روبه‌رو می‌بیند، اقدام به ترمیم و بعضاً تولید خاطره می‌کند. تأکید می‌کنم که از خاطره‌آرایی بحث نمی‌کنم، بلکه آفت را خاطره سازی می‌دانم. در خاطره آرایی مواد خاطره با آرایه‌های ادبی و نثر مناسب‌تر و البته در چارچوب قواعد مربوطه ارایه می‌شود، اما در خاطره سازی، شخص نویسنده مواد خاطره را تولید و به نشر آن اقدام می‌کند.

اگر تا اواخر دهه ۷۰ غنای محتوایی آثار بر وجه ادبی آن‌ها غلبه داشت، در سال‌های اخیر و به عادت فرهنگی ما نه به تعادل، بلکه به نفع وجه ادبی تغییر کرده است. در حال حاضر اوضاع نثر، طرح جلد، عنوان، صفحه آرایی ارتقا یافته، اما و صد اما، راستی آزمایی محتوا به فراموشی سپرده شده است.

متأسفانه ذایقه‌ها را به گونه‌ای شکل داده‌ایم که خوانندگان، از کتاب‌های خاطره همان انتظاری را دارند که از کتاب‌های رمان و داستان. همه می‌خواهند چیزی بخوانند که سرگرم کننده و به لحاظ ادبی گیرا باشد و چندان خود را درگیر واقعیت حوادث نمی‌کنند.

باید در پی آن بود که با به کارگیری ساز و کار‌هایی مناسب، هیچ‌یک از دو عنصر تاریخ و ادبیات به نفع دیگری به قربانگاه نرود. خوب است علاوه بر ناظر ادبی، از یک کارشناس نظامی که به حوزه موضوع کتاب آشناست، استفاده شود تا حتی الامکان از خلاف‌واقع‌گویی، جابه‌جایی و آفاتی از این دست، جلوگیری شود.

نکته دیگر در خصوص حوزه اسارت است. حجم قابل توجهی از کتاب‌های منتشره به خاطرات آزادگان تعلق می‌گیرد اما متأسفانه عمده مطالب مندرج در این آثار، تکراری و در نتیجه غیر جذاب است. چرا که حوادث در چند اردوگاه مشخص رخ داده و هر یک از راویان، به عنوان شاهدان آن حوادث، اقدام به نقل آن‌ها می‌کنند.

به نظر می‌آید باید به سراغ آزادگانی رفت که دارای نگاه و زاویه دیدی متفاوت باشند؛ آن‌ها که در همان اردوگاه‌ها چیز‌هایی را دیده‌اند که دیگران با بی‌توجهی از کنارشان گذر کرده‌اند؛ و بالاخره غیبت برخی سوژه‌ها که در حوزه ادبیات دفاع مقدس و مقاومت از جذابیت بالایی برخوردار هستند، دغدغه‌ای دیگر است.

برای مثال حوادث مربوط به کردستان با همه ظرفیت و ضرورتش، مغفول واقع شده است و جالب است بدانیم که از میان صد‌ها اثر بررسی شده، تنها یک کتاب قابل اعتنا در خصوص کردستان داشتیم. در همین رابطه موضوعاتی نظیر جنگ‌زدگان، مهاجرین و غیره نیز مورد بی مهری ناشران قرار گرفته بود.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار