یادداشت/ حسن حنیف

اهمیت راهبردی پاکسازی غوطه‌شرقی

آتش‌بس ۳۰ روزه هم مطمئنا نمی‌تواند وضعیت تروریسم تکفیری در سوریه را تغییر دهد و ارتش سوریه و نیرو‌های مقاومت در زمانی نه چندان طولانی مناطق ریف دمشق را نیز پاکسازی می‌کنند و این پیشروی و پاکسازی‌ها تا مرز‌های جنوبی سوریه ادامه پیدا می‌کند.
کد خبر: ۲۸۱۲۷۱
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۳ - 28February 2018

اهمیت راهبردی پاکسازی غوطه‌شرقیبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حسن حنیف در یادداشتی نوشت:

نخستین روز از دهه سوم ماه آگوست سال 2013 خبری مبنی بر حمله شیمیایی در منطقه «غوطه دمشق» در صدر اخبار رسانه‌‌های جهان قرار گرفت؛ حمله‌ای که به اعتقاد مراکز حقوق‌بشر «بزرگ‌ترین حمله شیمیایی بعد از فاجعه حلبچه» بود. طی این فاجعه شیمیایی صدها تن از ساکنان غیرنظامی منطقه غوطه کشته و تعداد قابل‌توجهی مجروح شدند.

در حالی که افزایش تبلیغات رسانه‌ای درباره فاجعه شیمیایی در غوطه در دستور کار رسانه‌‌های غربی قرار گرفته بود، همزمان تصاویر متعددی از ستون‌کشی زرهی و رژه یگان‌های مسلحی با عناوین «جیش‌الاسلام»، «احرارالشام» و «القاعده» در فضای مجازی دست به دست منتقل می‌شد.

سخنرانی «زهران علوش» سرکرده گروهک جیش‌الاسلام و افسر سرویس سعودی در کنار عناصر همتراز وی در سایر گروه‌های تروریستی مستقر در غوطه خبر از جنگی تمام‌عیار علیه دولت قانونی دمشق و نیروهای مقاومت می‌داد. این در شرایطی بود که ایالات متحده و متحدان واشنگتن در منطقه به همراه ناتو، دولت سوریه را عامل این فاجعه شیمیایی دانسته و به دنبال افزایش فشار سیاسی- نظامی بر دمشق بودند.

اما در مقابل اقدامات غرب، مسکو و جمهوری اسلامی ایران نظر دیگری داشته و فاجعه شیمیایی در غوطه را متوجه گروه‌های تروریستی دانستند. اما حالا با گذشت پنج سال از فاجعه شیمیایی غوطه و بحران تروریسم تکفیری در منطقه غرب آسیا بار دیگر نام این منطقه در صدر اخبار رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار گرفته و غوطه به کانون توجه دولت‌های مختلف در عرصه بین‌المللی تبدیل شده است.

برای روشن شدن ابعاد گوناگون این مسأله باید ویژگی منطقه غوطه و وضعیت سیاسی- میدانی سوریه را مورد بررسی قرار داد تا شاید بتوان بخشی از ناگفته‌ها و سوالات مخاطبان درباره موضع‌‌‌گیری دولت‌های گوناگون و برخی سیاسیون را پاسخ داد.

غوطه اهرم فشار بر دمشق

اواخر سال 2010 و در ماه‌‌های ابتدایی سال 2011 میلادی، درست در روزهایی که اخبار مربوط به بهار عربی و انتقال آن همچون ویروسی فراگیر در کشورهای عربی به موضوع روز رسانه‌های مختلف مبدل شده بود، جرقه‌های بحران در مناطق ریف دمشق زده شد.

جرقه‌هایی که نه‌تنها بسترساز یک جنگ مسلحانه تمام‌عیار در سوریه بود، بلکه نمایانگر آغاز یک بحران تروریستی در منطقه غرب آسیا و تهدیدی جدی برای اغلب کشورهای جهان به شمار می‌رفت.

در این بین تصاویر متعددی از حضور عناصر مسلح غیرسوری که به گفته سرویس اطلاعاتی روسیه (FSB) از 49 ملیت مختلف خود را به شام رسانده بودند، در حال انتشار بود.

غوطه و شهر دوما مرکز اصلی تجمع و آغاز جنگی تمام عیار علیه دولت قانونی دمشق و ملت سوریه و حتی جامعه بین‌الملل شد. همان منطقه‌ای که از آن یگان‌های تروریستی متعدد و مختلفی به مناطق گوناگون در داخل سوریه و سایر کشورهای جهان با هدف اجرای عملیات تروریستی و... اعزام شدند.

دلایل اهمیت غوطه

بعد از گذشت هفت سال از بحران تروریسم تکفیری در سوریه و مناطق غرب آسیا اگر نگاهی گذرا به وضعیت میدانی در سوریه داشته باشیم می‌توان متوجه تغییر آمایش زمینی و حضور سرزمینی گروه‌های تروریستی شد.

شرایط امروز بر خلاف چند سال قبل تغییر کرده و بخش‌‌های مختلفی از سوریه از اشغال تروریست‌های تکفیری خارج شده است اما هنوز بخش‌هایی از سوریه در اشغال سازمان‌های تروریستی قرار دارد که این مسأله خود دلیلی بر اهمیت غوطه است.

سازمان رزم تروریسم تکفیری برای منطقه غوطه به دلیل اشراف بر پایتخت این کشور اهمیت ویژه‌ای قائل است. در هر منطقه‌ای از سوریه که ارتش و نیروهای مقاومت با اجرای عملیاتی دستاورد قابل‌توجهی داشته‌اند یا پیشروی آنها ادامه دارد، تروریست‌ها با استفاده از اهرم غوطه به دنبال ایجاد شوک در اقدامات ارتش و مقاومت برمی‌آیند. این بدان معنی است که با افزایش فشار در مناطق اشغالی، تروریست‌ها دمشق و مناطق غیرنظامی را هدف قرار می‌دهند تا در نهایت ارتش و مقاومت عملیات و اقدام خود را متوقف کنند.

مسأله دیگر اشراف این منطقه بر جاده مواصلاتی و بزرگراه حمص- دمشق است. سازمان رزم تروریست‌‌های مستقر در این منطقه از نخستین روزهای جنگ با اجرای آتش، راه‌‌های مواصلاتی دمشق به استان‌‌های شمالی را غیرقابل عبور و ناامن کردند تا در نهایت بتوانند از انتقال نیرو، تجهیزات، دارو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و غذا به سایر مناطق درگیری جلوگیری کنند.

گروه‌‌های تروریستی مستقر در غوطه را می‌توان در سه گروه جیش‌الاسلام، احرارالشام و القاعده(شاخه سوریه) تقسیم کرد. در واقع سعودی‌ها با تغذیه جیش‌الاسلام و اعزام علوش به سوریه منطقه غوطه را به عنوان یک منطقه استراتژیک انتخاب کرده و مرکز فعالیت تشکیلاتی این گروه تروریستی را در ریف دمشق قرار دادند.

در کنار سرویس سعودی، «میت» ترکیه با سازماندهی احرارالشام به دنبال تامین منافع و اهداف خود بوده و این سرویس به دلایل مذکور بخشی از غوطه را به عنوان محل استقرار خود انتخاب کرده‌‌‌ است. در کنار آنها حضور بخشی از سازمان رزم القاعده به عنوان تشکیلات تروریستی سوم در این منطقه خودنمایی می‌کند. حامیان القاعده در 17 سال گذشته در بخش‌‌های مختلف مشخص شده‌اند اما موضوعی که بیش از هر چیز مورد اهمیت است ارتباط آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده با این سازمان تروریستی است.

اگر به گروه‌‌های تروریستی مستقر در غوطه و حامیان خارجی آنها دقت کنیم می‌توان به دلایل جنجال رسانه‌ای و سیاسی چند روز اخیر برخی کشورها درباره غوطه پی برد.

اصرار به آتش‌بس و احیای تروریسم تکفیری

یکی از مهم‌ترین اهداف ایجاد این بحران در منطقه غرب آسیا تغییر غیرقانونی نظام قانونی سوریه و ضربات غیر قابل جبران به مقاومت بوده است.

در واقع می‌توان یکی از مهم‌ترین اهداف در راهبرد مثلث عبری- عربی- غربی در ایجاد چنین جنگی در منطقه را تامین امنیت رژیم صهیونیستی و افزایش ضریب امنیت پیرامونی تل‌آویو عنوان کرد.

تروریست‌های تکفیری با از دست دادن مساحت زیادی در سوریه در آستانه نابودی کامل در این کشور قرار دارند و غوطه جزو آخرین پایگاه‌‌های تکفیری‌ها در سوریه به شمار می‌رود. از سوی دیگر حامیان خارجی آنها نیز بخوبی مطلعند آزادسازی غوطه که پاکسازی مناطق گسترده‌ای را در ریف دمشق به دنبال خواهد داشت، می‌تواند زمینه‌ساز پاکسازی سایر مناطق جنوبی سوریه باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. به همین دلیل طرح آتش‌بس و ایجاد مناطق کاهش تنش در سوریه به عنوان یکی از راه‌های مداخله و جلوگیری از عملیات ارتش و مقاومت در دستور کار آنها قرار گرفته است.

این در حالی است که دولت سوریه به دلیل قرار گرفتن در موضع برتر هیچ‌گونه شروطی را برای آتش‌بس در غوطه درباره تروریست‌ها نپذیرفت و روسیه متعاقبا آتش‌بسی را قبول کرده است که فاقد دربرگیری سازمان رزم تروریسم تکفیری در غوطه شود.

اما در اینجا چند سوال درباره برخی موضع‌گیری‌ها از سوی برخی سیاسیون در داخل ایران مطرح است که غیرعادی به نظر می‌آید.

اینکه گفته شده عملیات در غوطه باعث نقض حقوق بشر در این منطقه و کشته شدن غیرنظامیان شده است جای بسی تامل دارد. آن دسته از سیاسیونی که این قبیل اظهار نظرها را به شکل علنی دنبال می‌کنند، یا از وضعیت منطقه غوطه بی‌خبرند یا اینکه این اقدامات هدفمند و با سیاستی خاص دنبال می‌شود.

باید به آن دسته از سیاسیونی که نگران غوطه و ساکنان غیر نظامی آن هستند یادآوری کرد طی سال‌های گذشته و در ادامه درگیری‌های موجود در این منطقه شاهد مهاجرت گسترده ساکنان غیرنظامی و مردم بومی بوده‌‌‌‌‌ایم و بنا به گفته منابع متعدد در حال حاضر جمعیت منطقه غوطه در حدود 200 هزار نفر است که بخش قابل توجه آن را نیز تروریست‌های مستقر در منطقه و خانواده‌‌های آنها تشکیل می‌دهند.

از طرفی باید گفت کسانی که در غوطه نسل‌کشی کردند و هزارن نفر را به دامان مرگ کشاندند همان سازمان‌‌های تروریستی بودند که از سوی حامیان خارجی خود با سلاح‌‌های شیمیایی تغذیه شدند و امروز کسانی که با پروپاگاندای رسانه‌ای به دنبال ایجاد تنش و جنجال درباره غوطه و اقدامات ارتش سوریه و نیروهای مقاومت هستند، همان دلالان سلاح‌‌های کشتار جمعی هستند که فرشته مرگ را بر غوطه و سایر مناطق سوریه نازل کردند.

اما چگونه می‌شود کسانی که امروز در داخل ایران نگران نقض حقوق‌بشر درباره غوطه هستند در روزهایی که تروریست‌های جیش‌الاسلام به دستور سرویس سعودی و با هدف ایجاد رعب و وحشت بیش از 130 خانواده حاضر در غوطه را که از ادیان مختلف بودند به قتل رساندند، ابراز نگرانی نکردند؟

ایجاد آتش‌بس از سوی غرب و متحدان عربی واشنگتن تنها با هدف احیای سازمان رزم تکفیری‌ها و جلوگیری از پیشروی ارتش و مقاومت در سوریه بوده است. مسأله‌ای که اجرای آن چندی قبل در خان‌طومان برای مقاومت حادثه‌ای تلخ آفرید و در ایامی که تروریست‌ها در مناطق جنوب غرب حلب شکست‌های پی در پی را تجربه می‌کردند، حامیان خارجی آنها با دخالت و آتش‌بس در این مناطق در اقدامی آنها را احیا کرده و به دلیل اینکه همه گروه‌ها جز القاعده و داعش شامل آتش‌بس بودند، با پرچم سایر گروه‌ها نیروهای القاعده را منتقل کرده و در نهایت حادثه خان‌طومان را رقم زدند.

چگونه می‌شود برخی سیاسیون داخل همان مواضعی را اتخاذ کنند که شبکه برانداز در خارج از ایران و دولت‌های حامی تروریسم در سوریه اتخاذ می‌کنند؟

باید متذکر شد تروریسم تکفیری در سوریه به دلیل از دست دادن مساحت زیادی از مناطق تحت اشغال در آستانه نابودی کامل در حوزه فعالیت و حیات آشکار قرار دارد. درباره برخی اظهار نظر‌ها درباره کودکان در غوطه هم باید اشاره کرد به گزارش ناظران حقوق بشر در سوریه، اغلب کودکان بالای 10 سال در غوطه از سوی تروریست‌ها برای فعالیت در کارگاه‌‌های نظامی به کارگیری شده‌اند.

در پایان باید اشاره داشت آتش‌بس 30 روزه هم مطمئنا نمی‌تواند وضعیت تروریسم تکفیری در سوریه را تغییر دهد و ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در زمانی نه چندان طولانی مناطق ریف دمشق را نیز پاکسازی می‌کنند و این پیشروی و پاکسازی‌ها تا مرزهای جنوبی سوریه ادامه پیدا می‌کند.

منبع: وطن امروز

نظر شما
پربیننده ها