مادر شهید خرازی: حرف زدن بس است!

مادر شهید حسین خرازی گفت: خاطرات حسین را بار‌ها و بار‌ها گفته‌ایم و خیلی‌ها آن را در کتاب‌ها نوشته و چاپ کرده‌اند، اگر قرار به گفتن باشد، گفته‌ایم. دیگر بس است؛ وقت عمل رسیده است.
کد خبر: ۲۸۱۸۲۲
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴ - 04March 2018

مادر شهید خرازی: حرف زدن بس است!به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مادر شهید خرازی به نقل برخی از خاطرات فرزندش پرداخت و اظهار داشت: حسین برای مسئله حق الناس و رعایت حقوق دیگران ارزش زیادی قائل بود و تفاوتی میان خودش و دیگران قائل نمی شد. یکی از هم‌رزمان او برایم تعریف کرد که یک بار در جبهه برای همه آبگوشت پخته بودند و در ظرفی دل و قلوه آن را برای فرماندهان جدا گذاشته بودند. حسین وقتی متوجه قضیه می شود با همان یک دستش که در جنگ سالم مانده بود، این ظرف را بلند می کند و آن را داخل ظرف اصلی غذا سرازیر می کند و می گوید بین ما هیچ تفاوتی وجود ندارد و اگر غذایی هست همه باید از آن به طور برابر استفاده کنند.

وی همچنین درباره روزهای منتهی به شهادت فرزندش گفت: زمانی که هنوز خبر شهادت حسین را نمی دانستیم، شبی در خواب دیدم که سوار بر یک هلیکوپتر شده و در آسمان حرکت می کنم و از آن بالا بر سر مردم گل می ریزم. صبح که از خواب بیدار شدم پسر بزرگم به من گفت مادر گریه و شیون نکنید که حسین شهید شده است.

مادر شهید خرازی با بیان اینکه ۳۲ سال از شهادت فرزندم می گذرد و در این سال ها مسئولان بسیاری به خانه ما رفت و آمد کرده‌اند، افزود: خاطرات حسین را بارها و بارها گفته ایم و خیلی ها آنها را در کتاب ها نوشته و چاپ کرده اند، اگر قرار به گفتن باشد دیگر گفته ایم، بس است؛ دیگر وقت عمل رسیده است.

سردار حسن آقایی از رزمندگان غیور هشت سال دفاع مقدس و هم‌رزم شهید حسین خرازی نیز گفت: در زمان عملیات فتح المبین درگیری های شدیدی میان ما و دشمن رخ داد. دشمن از سمت چپ و راست و پشت سر ما را محاصره کرده بود. از آقای محسن رضایی نامه آمد که با این وضعیتی که پیش آمده بهتر است عقب نشینی کنید، اما حاج حسین مخالف بود و معتقد بود در این صورت نیروهایش تلفات بسیاری خواهد داد. خیلی به او اصرار کردند ولی او مقاوت کرد و قبول نکرد و در نهایت عملیات فتح المبین با مدیریت و مسئولیت شخص حاج حسین خرازی انجام گرفت و ثمره شیرینی داشت و ما توانستیم در این عملیات ۱۵ هزار نفر از افراد دشمن را به اسارت بگیریم.

وی افزود: او فرمانده ای بود که دوش به دوش نیروهایش حرکت می کرد و در مقر فرماندهی اش نمی نشست تا نیروهایش را به جلو بفرستد و خودش در امان بماند. او هر ماه هزار و 200 تومان حقوق می گرفت و آن را برای سلامتی رزمنده های گردانش صدقه می داد. اگر برای ماموریت به تهران یا اصفهان می رفت با ماشین و هزینه سپاه می رفت، ولی اگر به مرخصی می آمد محال بود از آنها استفاده کند و حتما از جیب خودش هزینه می داد.

آقایی ادامه داد: حاج حسین تعصب و وسواس شدیدی درباره بیت المال داشت. او موقع برگشت از جبهه هرگز از پول سپاه برای هزینه بنزین و غذای بین راهش استفاده نمی کرد. لازم است که مسئولان کشور این حرف ها را بشنوند و الگوی عملشان قرار دهند.

منبع: ایمنا

نظر شما
پربیننده ها