یادداشت/ محسن غریبی

شیمیایی بهانه است؛ اصل دمشق نشانه است!

همیشه استفاده قدرتمند از دیپلماسی عمومی و جنگ رسانه­‌ای، مکمل تمام حملات و جنگ‌­های آمریکا و متحدانش بوده به‌گونه‌­ای که ابتدا با طرح یک «بهانه»، از به وجود آمدن «خطر بزرگی» خبر داده شده و از مقابله با آن خطر بزرگ، به عنوان اصل تأمین‌کننده امنیت ملی آمریکا و حفظ صلح و امنیت بین‌المللی نام برده شده است.
کد خبر: ۲۸۷۰۱۲
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۹ - 17April 2018

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، همیشه استفاده قدرتمند از دیپلماسی عمومی و جنگ رسانه‌­ای، مکمل تمام حملات و جنگ­های آمریکا و متحدانش بوده است. به گونه‌­ای که ابتدا با طرح یک «بهانه»، از به وجود آمدن «خطر بزرگی» خبر داده شده و از مقابله با آن خطر بزرگ، به عنوان اصل تامین کننده امنیت ملی آمریکا و حفظ صلح و امنیت بین المللی، نام برده شده است.

این «بهانه­‌ها» همواره وجود داشته و به فراخور زمان دچار تغییراتی در سطح تاکتیکی شده است. اما در کنار این تغییرات تاکتیکی، روایت غالب و بهانه اصلی هیچ وقت دچار تغییر نشده و مقابله با کشورهای منطقه غرب آسیا و تسلط بر منابع آن همچنان در دستور کار اصلی قرار داشته است.

نشانه این تمرکز استراتژیک را می­‌توان به خصوص در تحولات منطقه غرب آسیا از سال 2011 تاکنون و در انواع دخالت­های آمریکا مشاهده کرد. دخالتی که در مصر، لیبی، بحرین، تونس و... واضح بوده و همچنان در مستمر شدن بحران سوریه نقش اساسی داشته است.

بهانه­ بزرگی که پرستیژ نظامی و فراقانونی آمریکا را در دخالت و حمله نظامی به سوریه به نمایش گذاشته است، متهم کردن دولت سوریه و هم پیمانان او به استفاده از سلاح­های شیمیایی و سپس اقدام نظامی برای از بین بردن آن تسلیحات، پیش از اثبات وجود و شلیک آنها بوده است. در اینجا به بررسی روندهای مربوط به سلاح­های شیمیایی، بهانه‌­ها و اقدامات آمریکا می‌­پردازیم.

تسلیحات شیمیایی

با شروع تحولات و بحران سوریه در سال 2011، آمریکا علاوه بر حمایت از گروه­های تروریستی و تلاش برای سرنگونی یک هفته­ای و یک ماهه دولت سوریه، ژست مبارزه با سلاح­‌های شیمیایی دولت سوریه را به عنوان خط قرمز خود مطرح کرد و مدعی شد که دولت سوریه در 21 آگوست 2013 در غوطه شرقی اقدام به استفاده از تسلیحات شیمیایی کرده است. لذا آماده حمله هوایی به سوریه شد. اما اختلاف میان سیاسیون و نظامیان آمریکا، امتناع انگلستان و عدم مجوز کنگره باعث شد تا دولت آمریکا تصمیم به تصویب یک قطعنامه در خصوص تسلیحات شیمیایی ادعایی خود در سوریه بگیرد. قصد دولت اوباما از این اقدام این بود تا از یک سو فشار نظامیان را کاهش دهد و از سوی دیگر، فشار بر دولت سوریه را در صورت عدم همکاری در خلع سلاح افزایش دهد.

اما در سوی دیگر، روسیه ابتکار عمل را در دست گرفت و در سپتامبر 2013 طبق پیش­نویس قطعنامه‌­ای، پیشنهاد نظارت بین‌­المللی بر انبارهای تسلیحات شیمیایی سوریه را مطرح کرد و همراه با آمریکا، به صورت دوجانبه با چارچوبی برای حذف تسلیحات شیمیایی سوریه تا پایان ژوئن 2014 موافقت کردند تا سرانجام قطعنامه 2118 به تصویب رسید. دولت سوریه نیز نسبت به چنین درخواستی پایبند بود و در ژوئن 2014 آخرین انبارهای اعلامی تسلیحات شیمیایی را از کشورش خارج کرد و به کنوانسیون بین المللی منع جنگ افزارهای شیمیایی پیوست.

اما یکی از نکات مهم این قطعنامه اشاره به این مسئله بود که هیچ یک از «طرف‌­ها» حق نگهداری، تولید و گسترش تسلیحات شیمیایی در سوریه را ندارند. یعنی همان‌گونه که دولت سوریه، همه تسلیحات شیمیایی را تحت نظارت بین المللی قرار داده است، گروه های تروریستی تحت حمایت کشورهایی نظیر ترکیه، قطر، عربستان سعودی، اردن و امارات و اساساً تمام گروه­‌های تروریستی درگیر در سوریه نیز بر اساس بند 18 قطعنامه مذکور، در برابر استفاده از تسلیحات شیمیایی مسئول هستند و باید عواقب آن را بپذیرند.

به‌رغم مفید بودن این بند قطعنامه، مفاد آن عملی نشد و گروه‌­های تروریستی با حمایت کشورهای حامی خود به ذخیره و استفاده از سلاح های شیمیایی پرداختند اما در عوض دولت آمریکا، دولت سوریه را مسئول و متهم اصلی این اتفاقات شناخت و وارد حملات نظامی شد.

خان‌شیخون ـ پایگاه الشعیرات

دستور حمله موشکی ترامپ به پایگاه هوایی الشعیرات که به ادعای آنها مرتبط با حملات شیمیایی در خان‌شیخون شهر ادلب بود، در فروردین سال 1396- 4 آوریل 2017 صادر شد. نتیجه این دستور شلیک 59 موشک تام‌هاک بود. ترامپ، دولت سوریه را متهم به استفاده از گاز سارین و تسلیحات شیمیایی ممنوعه کرد و این حملات را در راستای تامین امنیت ملی و حیاتی آمریکا دانست. در این حمله بیش از 100 نفر کشته و حدود 400 نفر مجروح شدند.

پیش از این حملات، آمریکا، فرانسه و انگلستان بدون اثبات ادعای خود و پیش از بررسی موضوع، طی قطعنامه­ای پیشنهادی، مسئولیت حملات شیمیایی ادعایی به خان شیخون را در شورای امنیت مطرح کرده بودند که البته توسط روسیه وتو شد. در این رای­‌گیری کشورهای چین، اتیوپی و قزاقستان نیز رای ممتنع دادند و بولیوی نیز رای مخالف داد. بنابراین این حمله بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل و کنگره آمریکا، پیش از اثبات کارشناسان و از ناوهای آمریکایی مستقر در دریای مدیترانه انجام شد.

با این حال، در آن زمان طبق اعلام وزارت دفاع روسیه، تاثیر حملات به شعیرات تاثیر چندانی از لحاظ نظامی نداشت و تنها 23 فروند از 59 موشک شلیک شده آمریکایی به پایگاه هوایی شعیرات برخورد کرده بود و از سرنوشت 36 موشک دیگر اطلاعی حاصل نشد. با این حال پایگاه شعیرات یکی از مهمترین پایگاه­های نیروی هوایی ارتش سوریه در بمباران داعش بود و غیرعملیاتی کردن آن در آن زمان، به داعش فرصت بازسازی داد.

حملات آمریکا در حالی رخ داد که وزارت دفاع روسیه، عامل حادثه خان‌شیخون را انفجار انبار تسلیحات شیمیایی گروه‌­های تروریستی مسلح اعلام کرده بود. به‌گونه‌­ای که یکی از انبارها که در یکی از حملات هدف قرار گرفته بود، محل ساخت تسلیحات شیمیایی توسط تروریست‌­ها بوده است. قرار بوده این تسلیحات به عراق ارسال و در آنجا مورد استفاده تروریست­‌ها قرار بگیرد. اما انفجار شیمیایی در خان شیخون پس از حمله هوایی به تروریست‌­های گروه تحریرالشام رخ داد و موجب انفجار زرادخانه شیمیایی تروریست‌­ها در جریان این حملات شد.

در همان زمانِ شروع حملات گسترده رسانه‌­ای علیه دولت سوریه، بشار جعفری نماینده سوریه در شورای امنیت گفت: دولت کشورم استفاده ارتش سوریه از هرگونه مواد سمی در خان شیخون علیه غیرنظامیانی که گروه­‌های تروریستی آنها را به گروگان گرفته‌­اند را کاملا تکذیب می‌­کند. وی افزود که دولت سوریه بیش از 90 نامه به شورای امنیت در خصوص دستیابی گروه­‌های تروریستی به مواد شیمیایی از طریق خاک ترکیه نوشته است.

بشار اسد نیز حمله شیمیایی را صد در صد ساختگی دانست و موافقت خود را با یک تحقیق بین‌­المللی بی طرفانه و با مشارک کشورهای بی طرف اعلام کرد. جمهوری اسلامی ایران و روسیه نیز از تشکیل کارگروه بین المللی تحقیق حمایت کردند. اما سازمان منع استفاده از سلاح‌­های شیمیایی، با رأی مخالف طرف‌های غربی، پیشنهاد ایران و روسیه را در خصوص تحقیق پیرامون حمله شیمیایی خان شیخون را رد کرد.

در پی این حمله آمریکا، مسأله­‌ای که در سطح منطقه و در سطح داخلی آمریکا حائز اهمیت ارزیابی شد، نوع نگرش کشورهای اطراف سوریه و متحدان داخلی و خارجی ترامپ بود. زیرا ترامپ که وعده داده بود سیاست­هایی متفاوت از اوباما در پیش می­گیرد، به شدت از سوی گروه­های تندرو نزدیک به اسرائیل تحت فشار بود. لذا عملیات بیش از آنکه برخاسته از یک تصمیم مستقیم و مستقل آمریکایی باشد، تابعی از رویکرد مخالفان بشار اسد و کشورهای حامی آنها به ویژه عربستان و رژیم صهیونیستی بود.

در آن زمان، سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان این اقدام آمریکا را «شجاعانه» ارزیابی و از ترامپ تشکر کرد. احمد رمضان، رئیس بخش اطلاع رسانی گروه به اصطلاح "ائتلاف ملی گروه­های معارض" سوریه با استقبال از حمله موشکی آمریکا به پایگاه هوایی در سوریه از واشنگتن خواست با حملات خود ارتش سوریه را محدود کند. علاوه بر اینها، موافقت و کمک­های اطلاعاتی ترکیه با حمله به الشعیرات برای آمریکا مفید واقع شد و رژیم صهیونیستی نیز بیش از همه از این اتفاق ابراز خشنودی کرد. مشابه این مواضع را می‌­توان در حمله اخیر آمریکا-فرانسه و انگلستان به دمشق نیز مشاهده کرد.

مثلث آمریکا ـ فرانسه ـ انگلستان

حمله ائتلاف نظامی آمریکا، فرانسه و انگلستان به سوریه به اتهام استفاده دولت این کشور از سلاح­های شیمیایی آغاز شد. این حمله نیز بدون تصویب شورای امنیت سازمان ملل و بدون مجوز کنگره آمریکا صورت گرفت. در این حمله نیز از 103 موشک شلیک شده به دمشق، 71 موشک مورد حمله و اصابت واحدهای هوایی دولت سوریه قرار گرفت و موفقیت این حمله نظامی به عنوان یک حمله گسترده و موفقیت‌آمیز مورد تردید قرار گرفت.

اما طبعاً صرف این هزینه مادی و غیرمادی، برای آمریکا و همراهانش دارای اهدافی بود. طرح مسئله «معامله قرن» و انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس و در کنار آن حفظ امنیت رژیم صهیونیستی، دلگرمی به عربستان و ارائه یک مانور نظامی فریبنده در قبال سلاح‌­های فروخته شده، اطمینان بخشی به گروه­‌های تروریستی و تنها نگذاشتن آنها حتی با هزینه حمله مستقیم، هشدار به روسیه در محدود نکردن نقش آمریکا در منطقه و همچنین، هشدار به ایران و محدود کردن محور مقاومت را می‌­توان مجموعاً بخشی از این اهداف در نظر گرفت. اهدافی که بزرگی آنها قطعاً از بهانه سلاح‌های شیمیایی بزرگتر و برای آمریکا بااهمیت­‌تر است.

دستاوردها و چالش‌­ها

می توان نیمی از اهداف آمریکا از حمله اخیر به سوریه را موفق و نیمی دیگر را ناموفق ارزیابی کرد. موفقیت آمریکا را می­توان در تشویق سعودی ها برای پرداخت هزینه های بیشتر و به تعبیر دیگر دوشیدن سعودی ها توسط آمریکا و همچنین امید بخشی کوتاه مدت به گروه­های تروریستی ارزیابی کرد. اگرچه در محاصره قرار گرفتن گروه تروریستی جیش‌الاسلام ـ وابسته به عربستان سعودی ـ در دوما (غوطه شرقی) و آزادی این منطقه توسط دولت سوریه، فشار سختی را به عربستان وارد و ضربات تقریبا نهایی را به تروریست­ها وارد کرد، اما حمایت بن سلمان از آمریکا، حمله به سوریه را در پی داشت و این مسئله نه برای عربستان که برای آمریکا و قراردادهای نظامی او موفقیت خوبی محسوب می­‌شود. در واقع از یک سو به تامین هزینه‌­های نظامی کمک شده و از سوی دیگر تا حدودی به بقایای تروریست ها در کوتاه‌مدت کمک کرده است.

اما این حمله چالش­‌هایی را نیز برای آمریکا در برداشته است. در پی این حمله، بسیاری از دولت‌­ها و ملت‌­ها و بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به مخالفت برخاستند. این اقدام بسیاری از گروه­های فلسطینی را که حتی برخی از آنها در برهه­ای، نگاه نه چندان مثبت به دولت سوریه داشتند را به مواجهه با رژیم صهیونیستی و آمریکا و محکومیت این اقدام واداشت و لزوم مبارزه با اسرائیل را مجدداً مطرح کرد.

از سوی دیگر این اقدام، مجددا بی­اعتنایی آمریکا به قوانین بین‌المللی را نشان داد، تلاش­‌های روسیه در تهیه پیش­نویس برای محکومیت آمریکا، فرانسه و انگلستان را به‌رغم وتو آن در پی داشت و همچنین، حق تلافی و مقابله به مثل ایران را به خصوص در کنار حمله اخیر رژیم صهیونیستی به پایگاه تی‌­فور را لحاظ کرد.

منبع: فارس

نظر شما
پربیننده ها