نامه شهید«علی‌اکبر افضل» به دوست شهید خود؛

دوستم ای شهید زنده، راهت را ادامه خواهم داد

نامهٔ زیبای شهید «علی‌اکبر افضل» به شهید «محمدتقی زرین کلاه» که در قسمتی از این نامه آمده است: دوستم و برادرم تو را فراموش نخواهم کرد و راهت را ادامه خواهم داد.
کد خبر: ۲۸۸۱۸۵
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۳ - 24April 2018

دوستم ای شهید زنده، راهت را ادامه خواهم دادبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از شیراز، شهید واژه‌ای است که به‌ راحتی نمی‌توان به عظمت آن پی برد.
نگاه باعظمت به شهدا را در نامه شهید علی‌اکبر افضل به دوست شهیدش محمدتقی زرین کلاه از شهرستان اقلید فارس، با بهره بردن از کتاب "علمدار عصّار!"، نوشته مجید ایزدی از نویسندگان این استان مرور می‌کنیم.
"پنج و یک‌چهارم بعدازظهر روز پنج‌شنبه 1360، سر و دلم از چندساعتی پیش‌درد می‌کرد. نمی‌دانم چرا، ولی برای این‌که کم‌تر درد را حس کنم کتابی که برای مطالعه همراه خود آورده بودم برداشتم و در کنار سنگر، روبه روی مزدوران آمریکایی نشستم و شروع به خواندن کردم. داشتم خلاصهٔ آنچه را که می‌خواندم در دفترچه یادداشت می‌کردم که ناگهان، در لابه‌لای برگهای دفترچه، سه قلب کاغذی سرخ‌رنگ به چشمانم خورد، اندکی به فکر فرورفتم. یک‌باره یادم آمد زمانی تو دوست عزیز، محمدتقی جان، دریکی از نامه‌های دوستانه‌ات این سه قلب سرخ را که در میان آن‌ها هاله‌ای سفید رنگ از ماه است و در میان هر کدامش چیزی نوشته بودی. برایم فرستاده بودی. در آن قلب سرخ آتشی رنگ بزرگ نوشته بودی" دوست در قلب دوست جای دارد" و چه خوب تو پنداشتی که دوست در قلب دوست جای دارد. و در قلب سرخ آتشی رنگ دیگری نوشته بودی" AAA "که منظورت علی‌اکبر افضل بود و در قلب سرخ آتشی رنگ کوچک نوشته بودی" م /ز" یعنی محمدتقی زرین کلاه... اشک از چشمانم جاری شد. خاطراتم با تو، روی شیارهای باریک مغزم به گردش درآمد. زبانم بی‌اختیار باز شد و بی‌اختیار گفت: "آری دوست عزیز، چه زود راهت را شناختی و به معبود برحقت، الله، چه زود پیوستی. ولی من هنوز در این دنیای خاکی و زودگذر مانده‌ام تا..."
محمدتقی! راستی تاکنون دوستی برایم پیدا نگشته همچون تو، تو که همیشه در زندگی مرا راهنمایی می‌کردی، تو که همیشه درسم می‌دادی، تو که مرا برادر می‌نامیدی، تو که مرا نزدیک‌ترین دوست به خودت می‌نامیدی و تو که ... و تو که ... و تو که ... و اکنون من در این سنگر خاکی، در ۵۰ (پنجاه) کیلومتری آبادان، در سرزمین اسلام، در کنار اروندرود، از این مرز کشور اسلامی حمایت و نگهبانی می‌کنم. از چند لحظه پیش، این مزدوران از خدا بی‌خبر با آتش سلاحهای سنگین دارند ما را موردحمله قرار می‌دهند و هرکدام از گلوله‌هایشان در ۳۰۰ متری ما، با زمین برخورد می‌کند.
دوستم و برادرم تو را فراموش نخواهم کرد و راهت را ادامه خواهم داد. ای شهید زنده، ای محمدتقی جان و ای شهید زنده بر تاریخ.
علی‌اکبر افضل 17 اردیبهشت سال 1360"
انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها