وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان‌راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

شهید «محمد مصطفی درخشان‌راد» در وصیت‌نامه خود آورده است: «انسان باید خود را از چنگال زیبایی‌های فریبنده دنیا نجات دهد تا سخن او در قلب‌های مرده و قلب‌هایی که تحمل و آمادگی این سختی‌ها را ندارد بنشیند.»
کد خبر: ۲۸۸۸۲۳
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۰ - 29April 2018

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمد مصطفی درخشان‌راد» در تاریخ ششم شهریور ۱۳۴۲ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر منطقه شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

تصاویر وصیت‌نامه شهید «محمد مصطفی درخشان راد»

وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

وصیت‌نامه شهید محمد مصطفی درخشان راد/ انسان باید خود را از چنگال زیبائی‌های فریبنده دنیا نجات دهد

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام بر آقا و سرورمان امام عصر (عج) که با آقاییش جبهه‌های نور را نورافشانی کرده و پرده‌های ظلمت را پاره و به جبهه‌های توحید ارزش‌های معنوی را حاکم نموده است؛ و با سلام خالصانه بر امام عزیز همه مسائل ربانی دل و جان او را روشن و قدرت‌های معنوی وجود او را تسخیر و حقایق عشق به مبدا او را از غیر جدا کرده و در این برهه از زمان پرچمدار انقلاب اسلامی گشته است او با این حرکتش به وعده‌های خداوند تبارک و تعالی عینیت و با این قیامش بر مسیر شهیدان آبرو و بزرگواری داده و انسان‌ها را که در منجلاب شهوات غرق و هیولای مادیات آن‌ها را خورده بود نجات و عیسی گونه آن‌ها را از مردگی زنده کرد؛ و چاهی را که به بلندی رذائل اخلاقی و طغیان دلبستن به چیز‌های مادی بود نشان داد.

امام این موسی زمانه با معجزات خود ارزش‌های الهی و معنوی را به اثبات رساند. باید برای تداوم و حفظ ارزش‌های معنوی و الهی کوشا بود تا هدف آفرینش را به عینیت رساند.

باید برای بروز و تکامل مقام بزرگ انسان و نجات انسان‌هایی که از مسیر این راه منحرف شده‌اند و در لذت‌های حیوانی مست، و بوی تعفن مادیات و لجن‌زار (غیر) قلب آن‌ها را احاطه کرده است کوشا باشیم تا آن‌ها را نجات بدهیم.

عزیزان من قبل از اینکه انسان دیگران را بتواند اصلاح کند باید خود را از جهنم رذائل اخلاقیات، باید خود را از مرداب دنیا، باید خود را از چنگال زیبایی‌های فریبنده دنیا نجات داد تا سخن او در قلب‌های مرده و قلب‌هایی که تحمل و آمادگی این سختی‌ها را ندارد بنشیند.

عزیزانم من در این مقام نیستم که شما‌ها را موعظه کنم، ولی در حقیقت چه من ایمان داشته باشم چه نداشته باشم، نمی‌شود آن را کتمان کرد.

عزیزان همانطور که علمای اخلاق مخصوصا عارف پرسوز فیض کاشانی این انسان کامل، برای اصلاح نفس گفته‌اند، انسان باید از شهوت شکم که اساس و مبدا و ریشه گناه، غضب و غرق شدن در امیال حیوانی می‌باشد، بگذرد.

باید برای زنده کردن انسان، باید برای نمایان شدن حق، جان خود را فدا کرد. برای احیاء دین خدا، با خون باید حقیقت حق را اثبات کرد و چه زیباست انسان جان خود را در راه محبوب خود بدهد.

آری لحظه وصل لحظه شورانگیز است. لحظه موعد لحظه نشاط آوری است، آری لحظه وصل لحظه‌ای است که دل و جان آدمی به نور حق روشن و از دیدن جمال حق جان می‎‌گیرد. چه لذتی بالاتر از اینکه انسان دل و جانش به مسائل حق روشن شود.

برای من کمال افتخار است که جان خود را فدای اینچنین راهی کنم. راهی که حسین بن علی (ع) این چراغ عاشقان فدای آن شده است.

خدایا چگونه شکر تو گویم که به من اینچنین حیات جاودانه، اینچنین نعمت عظما که آرزوی اولیاء خاص تو بوده است عطا کردی.

من با کمال رضا در این مسیر حیاتی، پا به جبهه‌های نور علیه ظلمت که صدای توحید را سر می‌دهند گذاشتم. من موقعی که لیاقت پیدا کردم در سرزمین عاشق خیز جبهه حضور به هم رسانم به ماهیت زشت لذت‌های دنیوی پی بردم.

من به جبهه آمدم تا حقیقتی را که در درونم و در آفرینشم نهفته پیدا کنم و با دیدن امداد‌های غیبی در این مسیر افتادم.

من موقعی به این دیار نور راه یافتم که توانستم انسان‌های مرده و زنده واقعی را تشخیص دهم. انسان‌هایی که گرچه زنده‌اند، ولی مرده‌های متحرک هستند. من در این مسیر انسان‌هایی را دیدم که دست خدا مسلط بر وجود آن‌ها بود از پرواز و عروج عاجز نبودند.

در این دیار انسان‌هائی را دیدم که رحمت و سرمایه امید برای واماندگان عقب افتاده از مسائل حق بودند.

در این دیار انسان‌هایی را دیدم که اخلاق خداوند تبارک و تعالی در قلب آن‌ها رسوخ و زیبایی آن در وجود آن‌ها نقش بسته بود و از همنشینی با آن‌ها انسان لذت می‌برد.

همه این‌ها را گفتم برای اینکه‌ای عزیزان، جبهه این جوهر انقلاب اسلامی را فراموش نکنید چرا که حیات انقلاب اسلامی، حیات اخلاق عقیدتی ما در این جنگ نابرابر است.

عزیزان من پیروزی در جبهه است و برای انسان عزت و شرف و حیات را به ارمغان می‌آورد. خود را به این سرزمین رحمت رسانده تا با این کارتان رضایت خداوند تبارک و تعالی را کسب نمایید.

در ادامه این درد و دل چند سخنی با مادرم دارم و از اینکه نتوانستم حق فرزندی را ادا کنم شرمنده هستم. مادر همانطور که در مصیبت محمد صبر کردی و محکم ایستادی در فراغ من نیز صبر کن چرا که پیروزی در گرو جانباختن است و پیروزی را به خون می‌دهند.

از دوستان و همسایگان عاجزانه می‌خواهم اگر حقی از آن‌ها از بین رفته (و حقیقت امر اینطور است) به بزرگی خود ما را ببخشید.

در خاتمه، چون آماده رفتن به منطقه برای عملیات می‌باشم، وقت هم ندارم نتوانستم بیشتر از این بنویسم و با عملیات چند روزی فاصله می‌باشد و همه شما را به خدا می‌سپارم.

والسلام علی من اتبع الهدی

محمد مصطفی درخشانی راد

زیارت یا شهادت

به امید پیروزی اسلام علیه کفر جهانی»

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار