آخرین گفت‌وگوی علی اکبر شیرودی قبل از شهادتش؛

پیروزی ما روزی است که صدام سقوط کند/ هماهنگی سپاه و ارتش عامل پیشرفت در جبهه غرب شد

شهید شیرودی گفت: نظر ما گرفتن چند متر خاک نیست. نظر مومنین و متعهدین ارتش و سپاه، سقوط رژیم صدام است نه پس گرفتن چند وجب خاک. پیروزی ما روزی است که صدام سقوط کند.
کد خبر: ۲۸۸۹۰۸
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۷ - 29April 2018

گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: «علی‌اکبر شیرودی» در تاریخ 8 اردیبهشت ماه 1360 در حالی که تانک‌های عراقی به طرف «قره بلاغ» دشت ذهاب در حرکت بودند، با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید علی اکبر شیرودی چندی پیش از شهادت، به گفت‌وگو با خبرنگار پیام انقلاب پرداخت که به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار، متن مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

تا به‌حال چند بار با خطر روبرو شده‌اید؟

شهید شیرودی: تا به حال 360 بار از خطر گلوله‌های دشمن جان سالم به در برده‌ام و در حدود بیش از 40 هلی‌کوپتر که من خلبان آن بوده‌ام تیر خورده است که البته همه آن‌ها قابل تعمیر هستند و هم‌اکنون قابل استفاده‌اند.

تاکنون ماموریت های بسیاری انجام داده ام و آنچه که مسلم است قدرت خداست که تا به‌حال من زنده مانده‌ام.

پیروزی ما روزی است که صدام سقوط کند/ هماهنگی سپاه و ارتش عامل پیشرفت در جبهه غرب شد

وقتی که برای درهم کوبیدن مواضع دشمن به شما ماموریت داده می‌شود چه احساسی دارید؟

شهید شیرودی: وقتی که پرواز می‌کنم حالتی دارم که یک نفر عاشق به طرف معشوق خود می‌رود هر آن فکر می‌کنم که به معشوق خودم و به آن آرزوی قلبی که دارم نزدیک می‌شوم. وقتی در حال برگشتن هستم هر چند که پروازم موفقیت‌آمیز بوده باشد باز مقداری غمگین هستم. چون احساس می‌کنم هنوز آن طور که باید خالص نشده‌ام تا مورد قبول دعوت خدا قرار بگیرم.

در رابطه با فعالیت کلی برادران هوانیروز اگر توضیحی دارید بفرمایید؟

شهید شیرودی: فعالیت کلی برادران ما در جبهه غرب بر اثر هماهنگی است که با نیرو‌های دیگر خصوصا با سپاه داریم و من فکر می‌کنم بیشتر پیشرفت ها را در جبهه غرب مدیون هماهنگی سپاه و ارتش هستیم. ما پشتیبانی آتش و پشتیبانی رساندن وسایل (آذوقه و مهمات) به برادران نظامی و سپاه را به عهده داریم.

وظیفه هوانیروز، طبق قوانین بین‌المللی هوانیروز محدود بود. اما برادران مومن ما در هوانیروز پا را فراتر گذشته‌اند و تمام آن قوانین را به هم زدند که خود آمریکا هم در تعجب مانده که این هلی‌کوپترها چقدر قدرت دارد؟ خود سازنده‌اش از این قدرت نا آگاه است.

پیروزی ما روزی است که صدام سقوط کند/ هماهنگی سپاه و ارتش عامل پیشرفت در جبهه غرب شد

در رژیم گذشته چه محدودیت‌هایی بود که اکنون برداشته شده است؟

شهید شیرودی: ما در رژیم گذشته پروازی نداشتیم. پرواز‌هایی هم که بعضی افراد انجام می‌دادند همه طبق استاندارد پروازی آمریکا بود که هیچ وقت موفق نبود. معتقدم وسیله مهم نیست، مهم کسی است که می‌خواهد از آن وسیله استفاده کند. هوانیروزی که این عملیات را از خود نشان داده فقط وسیله نبوده است. این فرد مومن بود که پشت هلی‌کوپتر نشست و این همه رشادت را از خود نشان داد. امیدواریم با هماهنگی بیشتر، همگام با نیرو‌های دیگر از همین جبهه غرب دروازه بغداد را باز کنیم و صدام را به سقوط بکشانیم. البته نظر ما گرفتن چند متر خاک نیست نظر مومنین و متعهدین ارتش و سپاه، سقوط رژیم صدام است نه پس گرفتن چند وجب خاک. پیروزی ما روزی است که صدام سقوط کند.

یکی از هزاران خاطره‌ای که تاکنون داشته‌اید را برای ما تعریف کنید.

شهید شیرودی: اوایل جنگ بود. عراق در یکی از جبهه‌ها با سه لشکر کامل حمله کرد. ما با کمترین وسایل و با کمترین نفرات این سه لشکر عراق را همراه با 80 درصد وسایلشان از بین بردیم و تعداد کمی از نفراتشان که باقی مانده بودند، مجبور به فرار شدند. این بهترین خاطره من است که در 24 ساعت مقاومت مردانه، عراق را آنچنان از آن فکری که سه روزه می‌خواست به تهران برسد پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود.

از شهدای هوانیروز برایمان بگویید.

شهید شیرودی: ما در مدت جنگ دو ساله با ابرقدرت‌های دنیا چه در کردستان و چه در غرب و جنوب عزیزان متعهد و مومنی را از دست داده‌ایم. خاک منطقه غرب و جنوب به خون بهترین فرزندان اسلام آغشته شده است. تا قبل از جنگ من برای خاک هیچ ارزشی قائل نبودم و همیشه می‌گفتم هیچ وقت برای خاک نخواهم جنگید، اما حالا یک مشت خاک این منطقه به خاطر حفظ اسلام برای من عزیزترین چیز است. خاک این مناطق با پوست و گوشت و استخوان این شهیدان و شهدای دیگر آغشته شده است.

شما که یکی از عقابان تیز پرواز هوانیروز هستند وضعیت جنگ را به چه صورتی می‌بینید؟

شهید شیرودی: هر چه که جنگ ادامه پیدا می‌کند، قدم‌های بیشتری به طرف پیروزی بر می‌داریم. هر چند که تنها در جای خودمان باشیم و فقط دفاع کنیم، چون ادامه جنگ کم‌کم مثل خوره ریشه کثیف بعث را می‌کَند. ما هر چه به جنگ ادامه بدهیم حزب بعث ضعیف‌تر و مردم عراق هوشیارتر می‌شوند. بالاخره روزی مردم عراق از صدام خواهند پرسید جوانان ما را کجا بردی؟ و برای چه؟ و آن روز نزدیک است.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها