گزارش دفاع پرس از فرجام شرور معروف؛

آینه عبرت دیگران هستم/ هوادارانم بدبختم کردند

کمی کلافه می‌شود و پس از لحظاتی سکوت، با افسوس سری تکان می‌دهد و می‌گوید من باید آینه عبرت دیگران باشم و همین هواداران در فضای مجازی هستند که من را بدبخت کردند.
کد خبر: ۲۹۱۸۱۹
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۶ - 20May 2018

به گزارش خبرنگار اجتماعی دفاع پرس، «وحید.م» شرور معروفی است که اخیرا به دام پلیس افتاده است؛ همان فردی که فیلم‌ و تصاویری به منظور ایجاد رعب و وحشت در فضای مجازی منتشر می‌کرد. او می‌گوید از سال 80 به دلیل حمایت از دوستش وارد یک درگیری شد و از همانجا پایش به دنیای شرارت باز شد. این فرد شرور به دلیل قدرت‌نمایی‌هایی که در اینستاگرام انجام می‌داد به «شاخ اینستاگرام» معروف شد و همه او را به اسم «عقاب ایران» می‌شناختند؛ لقبی که خود او آن را قبول نداشت و می‌گفت من وحید هستم.

آینه عبرت دیگران هستم/ هوادارانم بدبختم کردند

او می‌گوید درآمدش از راه یاد دادن چندین فن کشتی و فروش داروهای بدنسازی است. جالب است این فرد شرور می‌گوید در گذشته یک مدال کشتی در رده نوجوانان نیز داشته است.

وحید می‌گوید که بیشتر درگیری‌هایی که داشته به خاطر ناموس و دوستانش بوده است و کسی جرات نداشته به خانواده و دوستان نزدیکش چپ نگاه کند. وی پس از آزادی از زندان به دعوت یکی از دوستانش به یک جشن آزادی از زندان در منطقه ولنجک دعوت می‌شود؛ اما به دلیل مصرف مشروبات الکلی، یکی از صمیمی‌ترین دوستانش را به دلیل فحاشی، با چاقو می‌کُشد و برای اینکه از کشور فرار کند به مرز ایران و ترکیه می‌رود.

این گنده‌لات فضای مجازی، اکنون در دام پلیس افتاده است. پلیس او را مطرح‌ترین شرور تهران می‌نامد که پرونده‌های زیادی دارد، از ایجاد رعب و وحشت برای مردم گرفته تا قتل دوست خود.

گنده لات فضای مجازی و به قول امروزی شاخ این فضا با دست‌بند و پابند مقابل خبرنگاران ایستاده است؛ هر کدام از خبرنگاران سوالی از او می‌پرسند. بعد از چندتا سوال و جواب احساس خستگی می‌کند، آبی می‌نوشد و دوباره شروع به پاسخ دادن به سوالات خبرنگاران می‌کند. او از سال 82 به صورت رسمی وارد دنیای خلافکاری شده است؛ آخرین خلافی که انجام داده، قتل رفیقش در یک میهمانی شبانه و زخمی کردن 2 نفر دیگر و فرار از صحنه جرم به سوی مرز‌های غربی کشور برای رفتن به کشور ترکیه بوده است.

آینه عبرت دیگران هستم/ هوادارانم بدبختم کردند

وحید با ناامیدی تمام در پاسخ به خبرنگار دفاع پرس می‌گوید اگر به گذشته برمی‌گشتم، مطمئن باشید دنبال این راه نمی‌رفتم و درس می‌خواندم. او می‌گوید ازدواج کرده و یک پسر چهار و نیم ساله دارد. از او می‌پرسم آیا پسرت می‌داند که تو چه کار‌هایی انجام داده‌ای. می‌گوید نمی‌دانم؛ شاید بداند و شاید نه؛ ولی من می‌خواهم او در آینده مهندس یا دکتر شود.

شاخ فضای مجازی می‌گوید من نمی‌خواستم رفیقم را با چاقو بزنم؛ من در حالت عادی نبودم و دوستم به من فحش ناموسی داد، من هم کنترل خودم را از دست دادم و با چاقو او را زدم. بعد از اینکه به خودم آمدم، اصلا باورم نمی‌شد که من «حسین» را کشته‌ام.

من آینده عبرت دیگران هستم/ همین هواداران در فضای مجازی من را بدبخت کردند

وحید کمی خسته می‌شود و روی صندلی می‌نشیند؛ اما باز هم خبرنگاران ادامه می‌دهند. من از او می‌پرسم از فضای مجازی چقدر استفاده می‌کردی؟ او می‌گوید من در ابتدا صفحه‌ای در فضای مجازی نداشتم؛ اما بعضی از طرفدارانم صفحاتی به نام من درست کردند و بعد خودم تصمیم گرفتم که بگویم که صفحه من در فضای این است و وارد فضای مجازی شدم.

او می‌گوید در اینستاگرام 108 هزار دنبال کننده دارد.

وحید در ادامه سوال و جواب‌ها کمی کلافه می‌شود و پس از لحظاتی سکوت، با افسوس سری تکان می‌دهد و می‌گوید من باید آینه عبرت دیگران باشم و همین هواداران در فضای مجازی هستند که من را بدبخت کردند.

در ادامه سوال دیگری از او می‌پرسم؛ می‌گویم شنیدم چندین بار تیر خورده‌ای؟ کمی طفره می‌رود و می‌گوید تنها پای چپم هفت بار تیر خورده و بار‌ها به زندان افتاده‌ام. وحید ادامه می دهد: «اما به خدا قسم می‌خواستم شرارت رو کنار بزارم، اما شرارت به دنبالم بود تا اینکه رفیقم را کشتم».

از او پرسیدم فکر می‌کردی که دستگیر شوی؟ سرش پایین بود و با پایش بازی می‌کرد که گفت: بعد از قتل به خانه رفتم، مدارکم را برداشتم، از خانواده‌ام خداحافظی کردم و با چند نفر از دوستانم راهی مرز‌های غربی کشور شدیم تا به ترکیه فرار کنیم که در یک روستا پلیس من و همراهانم را دستگیر کرد.

وقت در حال تمام شدن بود و ماموران می‌خواستند او را ببرند. از او پرسیدم از آینده‌ات خبر داری؟ نمی‌داند چه بگوید و سری تکان می‌دهد و می‌گوید «واقعا نمی‌دونم چه اتفاقی برام می‌افته».

حرف‌های وحید تمام می‌شود و تنها صدایی که به گوش می‌رسد صدای زنجیرِ پابند او است. درهم شکسته و پریشان از خبرنگاران فاصله می‌گیرد و دیگر کسی نشانی از «عقاب ایران» در او نمی‌بیند.

آینه عبرت دیگران هستم/ هوادارانم بدبختم کردند

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار