شهید اخلاص: عرفان و فرقان هجرت درونی امام خمینی را مورد توجه قرار دهید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، سوم خردادماه و آزادسازی خرمشهر، واقعه‌ای تاریخی است که هرگز از ذهن‌ها پاک نمی‌شود.
در عملیات غرورآفرین «بیت‌المقدس» که از ۱۰ اردیبهشت‌ماه سال ۶۱ شروع شد و تا سوم خردادماه و آزادسازی خرمشهر ادامه یافت، شهدای بسیاری خون پاک خود را نثار میهن اسلامی‌مان کردند.
رزمندگان استان یزد هم مثل همیشه با حضور مستمر خود، نقشی را در این واقعه مهم ایفا کردند و این دفاع جانانه به مردم ولایی یزد لاله‌های سرخی را هدیه کرد.
در همین راستا به معرفی برخی از این شهدای والامقام می‌پردازیم.
شهید «احمد اخلاص»
«احمد اخلاص» پنجم فروردین‌ماه سال ۱۳۳۵ در «یزد» متولد شد و دوم خردادماه سال ۱۳۶۱ با سمت «خبرنگار» در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سینه‌اش به شهادت رسید.
در وصیت‌نامه این شهید والامقام می‌خوانید:
نه چندان اندوختم که ارقامش بگویم و نه چندان آموختم که ارکانش بنویسم، لطف الهی اندک نوری از چراغ ایمان بر دلم تابانده، آن‌قدر که احساس نیاز کنم.
اگر سعادت شهادت نصیب همچو منی شد، از همه آن‌ها که می‌خواهند بر سوگم بنشینند وضعم بهتر است پس شاد باشید، همیشه آگاهانه بر زندگی و مقدرات الهی لبخند بزنید و صبور باشید که خداوند صابران را دوست دارد.
آن‌چه از من باقی می‌ماند به چند دختر و پسر که تنها مانع ازدواج‌شان این اندک سرمایه است بدهید.
به مادرم بگویید بالاخره گریه‌هایی که جهت جلوگیری از گمراهی من کرد و زحماتی که از دل جان متحمل شد نتیجه داد آن‌چنان که چند روز زندگی‌ام سعی کردم انسان زندگی کنم و در پایان انتخاب‌گری بودم آگاه و مطمئن.
دوست دارم با خنده‌های پر مهرش به راه فرزندش افتخار کند و اجر صبرش را از خدا بخواهد، از همه آن‌ها که دوستم دارند و می‌دانند که دوست‌شان دارم، می‌خواهم که درست زندگی کنند و روحی بزرگ داشته باشند و بدانند که فطرتی دارند خدایی و ظرفیتی بزرگ دارند از معنویت خاص، بی عشق الهی، اسلامی و انسانی که اگر به آن نرسند و از آن غافل شوند راهی را می‌روند که بن‌بستی غمگین و خاموش و تنگ و تاریک است.
اگر همت آن ندارید تنهایی این راه را آغاز کنید و در آن گام بردارید به محفل آن‌هایی روید که رهروان بیدار و آگاه این طریقند که نگاه بر درب خانه عابد ثواب است.
به همه آن‌ها که دوست‌شان دارم و می‌دانم که دوستم دارند خیلی جدی می‌گویم تا می‌توانید مسلمان باشید، اگر نمی‌توانید، انسانی باشید آزاد که اگر نباشید به خدای خالق زمین و آسمان‌ها و فطرت پاک انسان‌ها هر چیزی که باشید هیچ نیستید و خودتان هم نمی‌دانید.
به آن‌ها که از مفهوم اسلام و انسان چیزی نمی‌فهمند می‌گویم که از بیچاره‌ترین موجودات خواهید بود حتی اگر پر قدرت‌ترین ۲ پا‌های روی زمین باشید.
در مورد این رهبر و مرشد، این مرد خدا و این انسان خداگونه می‌گویم به عرفان و فرقان هجرت درونی این بزرگ‌ترین انسان توجه کنید و از او یاد بگیرید و عمل کنید در همه ابعاد.
به بچه‌های خانه خصوصا «فاطمه» و «محمد» بگویید که بهترین حرف‌هایم را در نامه‌هایم برای‌شان نوشته‌ام، از آگاهان بپرسید اگر درست گفته بودم سعی کنید عمل کنید از پدرم بخواهید که از من راضی باشد و برای آمرزشم دعا کند.
انتهای پیام/
