به گزارش خبرنگار ساجد، دانشجوی شهید «مسعود آخوندی» در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۳۲ در کرج چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۶۰ در شهرستان کرج به دست منافقین کوردل ترور شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحيم
شرمندهام ز خویش که چرا زندهام هنوز، جایی که سخن از شهید و شهادت است.
با نظر به حقانیت حق تعالی و خاتمیت محمد رسول الله (ص) و ولایت امیر المومنین علی (ع) و ائمه معصومین (صلوات الله و سلام اجمعین) از ذریه پاک حضرت زهرا سلام الله علیه بر اساس سوره مبارک والعصر ـ ان الانسان لفی خسر ـ الا الذین ءامنو و عملوا الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر.
این وصیتنامه در روز دوم فروردین ماه سال یک هزار و سیصد و شصت، ساعت ۱۰/۵ شب نوشته میشود و این در حالی است که دقیقا ۱۴۲ روز از تدفین سعید که مردانه جنگید و شهید شد میگذرد یادش گرامی. من فکر میکردم که معلم اویم، ولی او درس بزرگی به من آموخت.
حق الله: اول از خدای کریم میخواهم که مرا به خاطر گناهانی که کردهام ببخشد و اگر قرار بر این است از تمامی آنهایی که در این دنیای فانی به آنها از نظر اخلاق یا رفتار که بر خلاف سنت محمد (ص) و اوامر امام کبیر خمینی بوده و نتوانستهام بنحو احسن انجام وظیفه کنم حلالیت میطلبم و پول هرچه دارم به خانوادههای فقیر با رعایت اصول اسلامی بپردازید.
و اما دیگر پیام من:
اگر شهید شدم به پدرم بگویید که حتماً در پیشگاه الله بیاجر نخواهد بود و اسوه و نمونه میباشد برای دیگران و با افتخار و محکم بر زمین حرکت کند.
و به مادرم بگویید تو از اولاد زهرایی و فقط هر موقع ناراحت شدی قرآن بخوان من هم وقتی خبر شهادت سعید و سید را شنیدم سوره قیامت را خواندم و آرام شدم.
به خواهرانم بگوئید که زینبوار پیام را به گوش همه برسانند و ضمنا هیچکس حق ندارد برای من گریه کند؛ فقط بر حسین عزیز که این راه را به ما آموخت و به مصائبش فکر کنید.
از خدا خواستهام که مثل برادر و دوست عزیزم حسن که راحت خوابیده و پیکرش غرق در خون بود و نیز مثل سعید که او هم چنین بود شهیدش باشم. ضمناً مرا در سمت چپ سعید در زیر درخت دفن کنید.
این را به برادران سپاه که با تمام وجود دوستشان دارم گفتهام، اگر برایتان زحمتی نیست مرا با لباس سپاه خاک کنید و به خمینی بگویید مسعود از ۱۵ خرداد ۴۲ تو را شناخت و سعی کرده حتیالمقدور در این راه گام بردارد و به مردم بگویید که از خواب خرگوشی بیدار شوید و دگر عادی مردن رسم نیست؛ باید در راه اسلام کار کرد و شهید شد و به آنهایی که ادعای روشنفکری میکنند بگویید: به قول امام کشور ما کشور الله اکبر است، سعی کنید در این راه گام بردارید وگرنه محکوم به زوالید، فکر نمیکنم مردم مسلمان اجازه بدهند با خون شهدا بازی شود.
خدایا: امام عزیز خمینی را یاری کن صدها نفر مثل من و امثال من فدای او باد و به مردم بیاموز که چه الگویی دارند.
خدایا: فکر میکنم بر ما حجت تمام شده است زمان ما مثل صدر اسلام است.
خدایا: ما را به استقامت و پایمردی یاری فرما.
خدایا: نگذار خون پاک بچهها هدر رود و آنهایی را که در این فکرند منکوب فرما و باز هم مرا به خاطر گناهانم ببخشای.
سخنی با برادران پاسدار:
-برادران سعی کنید خط امام و ولایت فقیه را بر جامعه حاکم کنید که این جز با خودسازی امکان ندارد.
-علی (ع) می فرمایند: (اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم) شما را وصیت میکنم به تقوی و نظم در کارهایتان پس سعی کنید متقی و منظم باشید.
-دستورات امام در مورد خودسازی را دقیقاً مراعات کنید و همیشه با هم مهربانتر باشید.
-با سازماندهی و تشکیلات کار کنید و آدمهای ناجور را توصیه بر مبنای اسلام و عدالت کنید تا درست شوند در غیر اینصورت اخراج کنید که خط ولایت فقیه ضربه نخورد.
-امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.
توفیق به همه سربازان و مجاهدان طریق حق و حزبالله را از خدای بزرگ خواهانم، درود بر روان مطهر شهدای انقلاب اسلامی از اول تا به امروز.
والسلام علیکم و رحمةالله وبرکاته
دوم فروردین ماه ۱۳۶۰»
انتهای پیام/ 900