نامه شهید دانشجو «علی ضامن مقامی»/ انجمن اسلامی باید از ولایت فقیه و رهبری امام طرفداری کند

شهید دانشجو «علی ضامن‌مقامی» در نامه خود خطاب به برادران انجمن اسلامی روستای جنت‌مکان آورده است: انجمن اسلامی را محکم نگه داشته و از ولایت فقیه به عنوان پشتوانه الهی استفاده و از رهبری امام به شدت طرفداری کنید.
کد خبر: ۲۹۹۱۳۷
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۰ - 13July 2018

نامه دانشجوی شهید علی ضامن مقامی/ انجمن اسلامی باید از ولایت فقیه و رهبری امام طرفداری کندبه گزارش خبرنگار ساجد، شهید دانشجو «علی ضامن‌مقامی» در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۳۹ در روستای جنت‌مکان شوشتر خوزستان در خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. وی در روز سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۶۱ بر اثر انفجار مین در جبهه جفیر، یکی از کربلا‌های ایران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

« (الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ)

درودتان باد‌ ای برادران و‌ای عزیزان جبهه توحید و‌ ای رزم­‌آوران جبهه ایثار، سلامتان باد که شما وارثان خون سرخ شهیدانید،‌ ای از حسین (ع) درس حریت و آزادی آموخته و‌ ای قافله سالاران دشت ایثار، شما امروز مسئولید، مسئول در مقابل خون یک یک شهیدان.
امروز روزی است که به تمامی کمال مقابل استکبار جهانی وایادی مزدورش ایستاده­‌ایم. امروز ما با داشتن چنین رهبری شجاع و با شهامت، رهبر درس­‌آموخته در مکتب سرخ اسلام، رهبر درس‌­آموخته از جدش حسین (ع)، رهبری که به همه نه گفته و می­‌گوید.

عزیزان می­‌بخشید که نامه بد خط است، چون تا عملیات چند ساعتی بیش نمانده و باید برای شما می­‌نوشتم، زیرا من اگر شهید شدم از شما برادران درس فرا گرفته­‌ام به خدا دارد گریه­‌ام می­‌گیرد، زیرا می­‌خواهم و می­‌دانم دیگر از شما جدا شده­‌ام، من به خیل شهدای گلگون کفن می­‌پیوندم.‌

ای دلاوران و شیران روز و پرهیزگاران شب به هوش باشید امروز شما در مقابل قطره قطره خون ما مسئولید و همان طوری که رهبرمان مسئول است شما را به عبدالله بودن و تقوای الهی سفارش می­‌کنم.

نخستین وصیتم بر شما این است که جز در هوای توحید قدم نزنید. شما را به جهاد دیگر یعنی مبارزه با نفس، مقام‌­پرستی، فخر فروشی و غیره سفارش می­‌کنم.‌

ای برادران نمی­‌دانم، بعد از من دشمنان انسانیت، دشمنان من و شما‌ها چه خواهند گفت، آیا آن‌ها بر پیکر سرخ و قطعه قطعه­‌مان نیز رحم نخواهند کرد، آیا آن‌ها بر حنجره پاره پاره­‌مان نخواهند خندید، آیا قهقهه و خنده آن‌ها شما را زجر نخواهد داد. ولی عزیزان پیکر به خون آغشته‌مان، صداقت راهمانا گواهی خواهد داد.

امروز با شهادت هر کدام از ما خندق باید ایجاد شود و دید که این را چه کسی ایجاد می­‌کند؟ حفر کننده آن کیست؟ این سوی خندق کیانند و آن طرف آن کدام؟ چه کسانی با محمد (ص)‌اند، چه کسانی با ابوسفیان آمده­‌اند باید در دشت سرخ کربلا نیز خندق ایجاد شود که حسین (ع) چه کسانی رابه یاری می­‌طلبد، چه کسانی باحسین (ع) آمده­‌اند چه کسانی گلوی فرزندش را نشانه می­‌روند.
آیا علی (ع) نیز باید سکوت کند یا نه؟‌ ای برادران، تبلیغات دشمنان شما را از پا در نیاورد و در راهتان استوار و پرصلابت باشید. امروز در جنت‌مکان با خون هر شهید خندقی که محمد (ص) در مدینه و حسین (ع) در کربلا ایجاد کرد به وجود می­‌آید.

باید دید چه کسانی با دشمنان خدا در آن سوی خندقند و چه کسانی با دوستان مردم در این سوی خندق! شما را دوباره به تقوای الهی سفارش و تأکید می­‌نمایم. از زندگی کردن ساده و با مردمان جوشیدن خصلت شما باشد. دروغ و نیرنگ را به دور افکنده و با فقیرترین مردم جامعه­‌تان هم سطح باشید.

در دعاهایتان مرا یاد کنید. همه شهیدان را یاد نمائید، حیدر، عبدالله را، ابراهیم و جمشید و خسرو و دیگران را فراموش نکنید.

خدا می­‌داند در این لحظه دلم برای شهادت تاب ماندن ندارد. حرمت خون شهید را پاسدار باشید و با عزمی داغ از خون سرخ شهیدان دفاع نمایید. از به وجود آمدن استکبار که نمونه عینی آن وجود خان­‌ها است، حتی تا پای خونتان دفاع نمایید.

نگذارید این دشمنان بشریت جان دوباره بگیرند، نگذارید آن‌ها در تشییع جنازه من دخالت و شرکت کنند. برادران با خانه­‌مان رابطه­ی نزدیک داشته باشید، با خانواده شهید حیدر نیز رابطه­‌ی نزدیک داشته باشید.

انجمن اسلامی را محکم نگه داشته و از ولایت فقیه به عنوان پشتوانه الهی استفاده نمایید. از رهبری امام به شدت طرفداری نمایید.

مرا در کنار قبر شهید حیدر کرمی به خاک بسپارید تا با این­کار نیز مقداری از تفرقه و تشویش و پراکندگی جلوگیری شود و به کسانی که حتی برای مردگانمان تفاوت قائل می‌­شدند ضرب‌ه­ای شمشیر وارد شود.

و این سخن امام را به شما تذکر می­‌دهم: که شیاطین از مساجد می­‌ترسند، مساجد را ترک نکنید.

و در آخر از همه برادران: قاسم، غلام محمدزاده، غلام بهداروند، علیرضا، کاظم، نورعلی، روزعلی، غلامعلی، موسی، فتح الله، فرامرز کرمی، علی حسین، محمدحسین، دیگر برادران که اسم‌شان در خاطرم نیست طلب بخشش می­‌خواهم و از آن‌ها التماس دعا دارم. خدا یاورتان باد.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم ﴿ سوره مبارکه محمد آیه ۷ ﴾‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گام­‌هایتان را استوار می‌دارد.

خدایا من می­‌دانم شهید می­‌شوم، زیرا گناهانم زیاد است و با ریختن اولین قطره خون هر شهید گناهانش آمرزیده می­‌شود.

خدا یا شهادتم را عامل وحدت این روستا قرار بده. دیشب در خواب دیدم برادران را که برادر کوچک‌مان سعید کرم­زاده در جبهه دارخوین شهید شده و من در تشییع جنازه او شرکت کرده­‌ام، خدا یا تو بر همه چیز آگاهی.
احسان جان، مرتضی، مصطفی، مجتبی، محسن در سوگ عموی‌تان گریه کنید، زیرا شما وارثان خون عزیزانتان خواهید بود.‌

ای عزیزان و‌ ای غرق در آرزو و خیال، شما فردا بزرگ خواهید شد و انتقام شهیدان‌تان را از مستکبران خواهید گرفت.

عزیزان در جشن عموی‌تان نقل و نبات نوش­جان کنید. عزیزان اشک جلو پلک­‌هایم را گرفته و صفحات کاغذ را نمی­‌بینم، ولی دور دست تاریخ را می­‌بینم که شما در جامعه توحیدی با رهبری آقا صاحب‌الزمان زندگی خواهید کرد و در آخر زمان نه ظلمی خواهد بود نه جوری و نه ستمی.

خداحافظ کوچولو‌های مهربان

برادرتان علی ضامن

ساعت ۲ بعد از ظهر ساعت ۱۳۶۱/۲/۹»

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار