به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «احد قلیزاده» در تاریخ یکم فروردین ۱۳۴۸ در تهران چشم به جهان گشود. وی که در دوران دفاع مقدس در گردان حضرت قاسم (ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) خدمت میکرد، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۶۶ در عملیات کربلای ۸ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان علیاً ولی الله.
من احد قلیزاده گواهی میدهم که خدایی جز الله نیست و فرستاده وی حضرت رسول و جانشین وی حضرت امیر و فرزندان به حق وی میباشند که ۱۱ امام بعد از وی را تشکیل میدهند. (شیعه اثنی عشری)
اینجانب معتقد به تمام احکام اسلامی و عقایدی که اظهار شده از طرف امامان میباشم و آنها را با جان و دل قبول دارم. اما بعد اگر خدا توفیق شهادت در راه خودش را به من بنده حقیر عطا فرمود، پدر و مادر عزیزم ناراحت نباشید چرا که اجر دادن یک فرزند به طوری است که گفتهاند باعث پاک شدن گناهان پدر و مادر میشود. از تمام دوستانم حلالیت میطلبم.
دوستان عزیز و فامیلان عزیزم، من راه خود را شناختم و اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد بدانید که خدا صلاح دانسته که مرا ببرد و خواسته که دیگر داغ دوستان شهید را تحمل نکنم. امیدوارم که خداوند متعال این جان ناقابل و بیارزش مرا فدای گناهانم کند.
دوستان و عزیزانم و فامیلها بدانید مرگ حق است این جمله را از وصیت دوستانم شنیدهام و در جبهه آن را به دیده دل دیده و شنیدهام اگر من شهید شدم، بدانید راهم را شناختم بدانید تحقیق کردم و خدا را در همه ابعاد زندگی یافتم و دانستم (لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم) و نیز دریافت کردم که مکتبی بالاتر و گهربارتر از اسلام و امام و الگویی بهتر از حضرت محمد (ص) و چهارده معصوم پیدا نکردم و این را با خونم نشان میدهم و با تمام وجودم.
دوستان و عزیزان زندگی دنیا متاعی بیش نیست و باید که با متاعی به این ناچیزی قدمی عظیم برداشت. خدایا مرا به حد کمال انسانیت و ایمانی که شایسته آن هستم برسان!
خدایا دوست دارم کمالی را که میدانم و نمیرسم را داشتم و ناراحتم از این که در قیامت از قافله عقب خواهم ماند و تنها به لقاء و رحمت پروردگار امید دارم، تنها به چهارده معصوم که همه سبب عالم کون و مکان هستند، امید دارم و از اینان شفاعت میطلبم.
پدر و مادرم از این که شما را ناراحت کردم معذرت میخواهم، دوست دارم که حلالم کنید چرا که راه سخت است و توشه کم.
در حالی که این وصیتنامه را مینویسم، سبک میشوم و شوق دیدار امام زمان (عج) را میکشم. بدانید با این که گناه زیاد داشته باشید، ولی رحمت خداوند بیانتهاست، بیایید در راه خدا. (اللهم اهدنا الصراط المستقیم) من از خدا خجالت میکشم برای کمی عملم و زیادی املام.
پدر و مادر عزیزم من دوستتان دارم و بدانید که شما هم سهمی در انقلاب و در قیام حسینی داشتهاید، بدانید همانطور که مرا نوکر حضرت ابوالفضل (ع) خطاب کردید اگر خدا بخواهد نوکر خوبی خواهم بود و به این عملم افتخار خواهم کرد.
پدر و مادر عزیزم امیدوارم که از خطاکاریهای من درگذرید. پدر و مادر عزیزم میدانم که شما خیلی برایم زحمت کشیدید، ولی دوست دارم بیتابی نکنید و بدانید احد رفت، ولی خدا هست، ولی امام و پیغمبر هست قدر امام عزیز را بدانید که هنوز عالم او را نشناخته و شاید نشناسد چرا که دارای مقامات عالی عقلی میباشد.
از این که وصیتنامهام طولانی شد معذرت میخواهم چرا که حرف دل زیاد و دل پر از عشق و انبوه از غم رفتن دوستانم.
پدر و مادر دوستتان دارم از اعماق وجود، خدایا دوستانی را که مرا به اسلام اصیل راهنمایی کردند و مرا از خرافات و جهل با کمک خداوند متعال خارج نمودند و وسیلهای برایم شدند نگهدار و از گناهانشان درگذر.
دوستانم قرآن بخوانید و در آن تدبیر کنید. دوستانم به جبهه بیایید و نترسید از کشتن و کشته شدن و بدانید که دنیا نباید ما را به خود مشغول کند، ما مسلمانیم و شما دنباله راه ائمه اطهار (و ان اَرادکم نفعاً)، اگر خدا بخواهد نفع به شما میرساند و بدانید که هرچه بخواهید همان میشود چرا که من با وجود خطرات زیاد تا کنار مرگ رفتم، ولی خدا خواست و زنده ماندم.
قرآن بخوانید، زیارت عاشورا و نماز شب و دعای توسل، عای توسل و دعای توسل، دعای کمیل و ادعیه که خدا به خاطر ائمه چهارده معصوم ما را عزیز داشته و نعمت شیعه بودن را به ما داده است. تفکروا! تفکروا! تفکروا!
(وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ)
از این که از کسی نام نبردهام میبخشید، سلام مرا به این دوستان برسانید و از زحماتشان برایم در جهت انسانیت و اسلام تشکر کنید: آقا رضا دستجردی، محمود مهاجری، آقا مسعود و آقای همتی.»
انتهای پیام/ 900