شهید بهادری: ما می خواهیم انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم

شهید «رضا بهادری» در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است: امروز ما می‌خواهیم انقلاب اسلامی‌مان را به تمام جهان صادر کنیم. ما امروز به یاری رزمندگان اسلام می‌شتابیم تا بتوانیم دِین خود را به اسلام و قرآن ادا کنیم.
کد خبر: ۳۰۱۲۱۲
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۱ - 24July 2018

ما می خواهیم انقلاب اسلامیمان را به جهان صادر کنیمبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از استان مرکزی، «رضا بهادری» سال ۱۳۴۳ در اراک در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی دوران تحصیل ابتدایی خود را در مدرسه «خیام» و دوره راهنمایی را در مدرسه «توحید» سپری کرد.

جهت گذران دوره متوسطه در دبیرستان «شهید بهشتی» ثبت‌نام کرد که مصادف با شروع انقلاب بود. رضا مانند بسیاری از جوانان و نوجوانان مثل خودش در تظاهرات شرکت می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب عضو انجمن اسلامی مدرسه شد و به عنوان رابط به جهادسازندگی معرفی شد تا کار‌های فرهنگی در مدرسه انجام دهد.

با شروع جنگ تحمیلی فعالیت او بیشتر شد و در سال ۱۳۶۰ زمانی که در مقطع دوم دبیرستان مشغول تحصیل بود به خوزستان اعزام شد و در عملیات «طریق‌القدس» (آزاد سازی بستان) شرکت کرد و مجروح شد. بعد از بهبودی مجددا به خوزستان اعزام شد و در عملیات «بیت‌المقدس» حضور یافت و از جمله فاتحان خرمشهر شد.

وی مربی آموزش نظامی عمومی بود و به عنوان فرمانده گروهان «مالک‌اشتر» از گردان «نجف اشرف» در جبهه‌های جنگ مشغول رزم بود.

وی پس از فتح خرمشهر در عملیات «رمضان» در منطقه «شلمچه» و سپس در عملیات «والفجر مقدماتی» نیز حضور داشت و این حضورش در چندین عملیات بزرگ، تجربه فراوانی برای او به همراه داشت.

وی مدتی در اراک به تعلیم نیرو‌های بسیج پرداخت و یک سال بعد با تعدادی از افراد آموزش نظامی جهت سرکشی به نیرو‌های اراکی در جبهه‌های کردستان عازم «مهاباد» شد و کار خود را در سمت فرماندهی گروهان شروع کرده و در چندین عملیات پاکسازی محور‌های عملیاتی «مهاباد» شرکت داشت و سرانجام در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۲ در حین پاکسازی محور مهاباد - سردشت در بلندای ارتفاعات «کاپری» و در مبارزه با عناصر ضدانقلاب به شهادت رسید و در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد.

به بهانه ولادت خورشید هشتم آسمان امامت و ولایت امام رضا (ع) چند خطی از وصیت‌نامه شهید «رضا بهادری» که همنام مولای خویش بود را می‌خوانید:

به نام خداوند بخشنده مهربان

حال که به یاری خداوند تبارک و تعالی و به همت پدر و مادرم به جبهه حق علیه باطل اعزام می‌شوم، چند کلمه‌ای با شما خواهران و برادران صحبت می‌کنم.

می‌دانم که شما به وجود من احتیاج داشتید که برمی‌گشتم و در کنار هم زندگی می‌کردیم؛ ولی امروز روزی است که این کشور و اسلام در خطر است. امروز که اسلام و کشور احتیاج به کمک دارند باید بشتابیم، چه کنیم که تا کفر، زور، ستم و تجاوز هست و تا خود را مسلمان می‌دانیم باید بجنگیم.

امروز ما می‌خواهیم انقلاب اسلامی‌مان را به تمام جهان صادر کنیم. ما امروز به یاری رزمندگان اسلام می‌شتابیم تا بتوانیم دِین خود را به اسلام و قرآن ادا کنیم. می‌دانم که جان من در مقابل اسلام بی‌ارزش است؛ ولی باشد که مورد رحمت خداوند قرار گیرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها