گذری بر زندگی‌نامه شهید «علیرضا چشم آلوس»؛

برات شهادت را در کنار دوست شهیدش گرفت

زمانی که یکی از همرزمان «علیرضا» به فیض ‏شهادت نائل آمد، بربالین او حاضر شد و به وی گفت: «خوشا به سعادتت که به لقاء‌الله می‌پیوندی» که در همان لحظه، خمپاره‌ای در نزدیکی‌اش منفجر شد و روح پرفتوحش را به حق تعالی پیوند داد.
کد خبر: ۳۰۳۸۰۶
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۷ - 15August 2018

وقتی آرزوی دیرینه اش، در کنار دوست شهیدش به اجابت می رسدبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، شهید «علیرضا چشم آلوس» خردادماه سال ۱۳۴۳ در شهرستان ‏«برازجان» در خانواده‌ای با ایمان به دنیا آمد.

اخلاق و رفتارش وی در ‏خانواده نمونه و الگو بود و در دوران انقلاب پا به پای دیگر همکلاسی‌های خود، بر علیه رژیم طاغوت در افشاگری و راهپیمایی‌ها شرکت فعال داشت و با طاغوت و طاغوتیان مبارزه می‌کرد.

«علیرضا» پس از پیروزی انقلاب، عضو فعال انجمن اسلامی دبیرستان «سعادت» شد و در ارشاد و راهنمایی دیگر محصلان بر علیه گروهک‌ها و منافقین شبانه‌روز تلاش می‌کرد.

وی بسیار کم حرف و صبور بود، با این حال همه‌ اهل ‏منزل و دوستان و آشنایان را به داشتن تقوا، ایمان به خدا و خواندن کتاب‌های دینی و مذهبی سفارش می‌‌کرد.

محبوبیت بسیاری بین دوستان و آشنایان داشت و در خواندن نماز شب زبان‌زد خاص و عام بود، همچنین آرزوی دیرینه‌ همیشگی او شهادت در راه اسلام و انقلاب اسلامی بود.

«علیرضا» به دوستان و ‏آشنایان توصیه می‌‌کرد که از خانواده‌های شهدا سرکشی نمایند و هیچ‌وقت شرکت در نماز جمعه را فراموش نکنند و همیشه به همه سفارش می‌کرد که در صحنه حاضر و در مقابل ‏توطئه‌های منافقین و دیگر گروهک‌ها بایستند.

وی علاقه شدیدی به ادامه تحصیل در رشته پزشکی داشت و اغلب اوقات بیکاری خود را به تدریس قرآن و دروس ایدئولوژیک می‌پرداخت. ‏

پس از اتمام دوران دبیرستان وارد سپاه شد و به مدت ۲ سال در سپاه خدمت کرد و داوطلبانه به جبهه‌های مختلف اعزام شد.

وی در جبهه‌های «دهلران»، «عین خوش»، «دشت عباس»، «ابوغریب»، «فکه»، «اهواز»، «خرمشهر»، جزیره‌ «مینو»، «زبیدات» و جزایر «مجنون» حضور داشت.

«علیرضا» در آخرین ماموریتی که در جزیره‌ «مجنون» حضور داشت، زمانی که یکی از همرزمانش به فیض ‏شهادت نائل آمد، بر بالین وی حاضر شد و گفت: «خوشا به سعادتت که به لقاء‌الله می‌پیوندی» و در همان لحظه‌ای که جمله سوزناکش به پایان می‌رسد، خمپاره‌ای در نزدیکی او منفجر می‌شود و روح پر فتوحش را به حق تعالی پیوند می‌دهد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «علیرضا چشم آلوس»:

شما را سفارش می‌کنم [که] شهدا را فراموش نکنید و قدر خانواده‌های آن‌ها را بدانید و از آن‌ها را دلجویی نمائید؛ چرا که به حقیقت، از برای امت ما همچون چراغ هدایتی هستند و همچون چَشم، عزیز.

برادران و خواهران! همیشه مصائب اهل بیت [خصوصاً] اباعبدالله الحسین (ع) را زنده نگه دارید، البته در روایتی است که «إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً» به راستی که شهادت «امام حسین (ع)» حرارتی در قلوب مومنین برپا کرده است که خاموش شدنی نیست، آری این آتش خاموش شدنی نیست و بایستی ما آن را هر چه فروزنده‌تر نگه داریم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار