معرفی کتاب؛

«از آبادان تا حلبچه»

کد خبر: ۳۰۸۰۹۳
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰ - 10September 2018

«از آبادان تا حلبچه» گنجینه‌ای خاطرات سردار محمدجواد اسلامی از روزهای دفاع مقدسبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس» در ادامه انتشار مجموعه آثار خود با محوریت تاریخ شفاهی رزمندگان، کتاب «از آبادن تا حلبچه» را منتشر کرده است که به تاریخ شفاهی سردار «محمدجواد اسلامی» اختصاص دارد.

کتاب حاضر در 12 فصل شامل «کودکی تا پیروزی انقلاب اسلامی»، «پیرزوی انقلاب اسلامی تا جنگ»، «آغاز جنگ»،«دهلاویه و طریق‌القدس»، «جبهه شوش و عملیات فتح‌المبین»، «عملیات بیت‌المقدس»، «عملیات رمضان»، «عملیات محرم»، «عملیات والفجر مقدماتی»، «عملیات والفجر10»، «تشکیل خانواده» و «عملیات خیبر» است که به کوشش «علی شیرخانی» تنظیم شده است.

قسمتی از متن کتاب

«نزدیک اربعین امام حسین (ع) تظاهرات بسیار بزرگی شکل گرفت. فضای محرم و صفر برای روشنگری انقلاب بسیار مناسب بود. قرار بود ساعت هشت و نیم صبح روز اربعین تظاهرات شروع شود. در همان دقایق اول مسجد نو (مسجد آیت‌الله قائمی) پر شده بود. به سر دسته‌ها گفتیم راه بیفتید. ما هم دسته‌ی خودمان را سازماندهی کرده بودیم و بازوبند به بچه‌ها داده بودیم، که شکل مناسبی بگیریم و بهانه دست پاسبان‌ها ندهیم. در تظاهرات‌های کوچک قبل از این، ما برای این که به رژیم ضربه بزنیم و کارمان دیده شود شیشه‌های بانک را ـ که محل داد و ستد اقتصادی دولت بود ـ می‌شکستیم، ولی تعرضی به مال خصوصی مردم نکردیم.

ما در تظاهرات‌های کوچک، به دلیل این که نیروهی شاهنشاهی دنبالمان می‌کردند، مجبور بودیم بدویم، چرا که گاز اشک آور می‌زدند. اما در این گونه راهپیمایی‌ها آرام راه رفتن و شعار دادن بود. نمی‌خواستیم درگیر شویم. به هر حال سر خیابان امیری رسیدیم. می‌خواستیم داخل خیابان امیری برویم. ولی پاسبان‌ها ما را منع می‌کردند. اوضاع طوری پیش رفت که از خیابان پرویزی سر در آوردیم.

خیابان پرویزی یک طرفه بود و مجبور شدیم از فرعی جلو برویم. این نامردهای ساواکی همین که جمعیت حدود صدمتری داخل خیابان پرویزی افتاد، چند نارنجک گاز اشک‌آور جلوی پای چمعیت انداختند. ما که جوان‌تر بودیم و جلوتر حرکت می‌کردیم، دویدیم که این نارنجک‌ها را شوت کنیم و در جوی آب بیندازیم که اثرش را از دست بدهد. در همان حالی که می‌دویدم و می‌خواستم یکی از نارنجک‌ها را دور کنم، قبل از این که بتوانم پایم را رویش نگه دارم تا زیر آب منفجر شود، منفجر شد.حسابی سوختم و حالم به هم خورد. چند نارنجک دیگر انداختند و جمعیت از راهپیمایی بازماند.»

«از آبادان تا حلبچه» با عنوان فرعی «تاریخ شفاهی سردار محمدجواد اسلامی» در 640 صفحه مصور به کوشش «علی شیرخانی» در تدوین و توسط «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس،سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس» در هزار نسخه منتشر شده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها