بازنشر/ دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

بررسی ابعاد حادثه 11 سپتامبر و تاثیر آن بر جنگ‌افروزی‌های آمریکا

نگاهی دقیق به ابعاد ماجرای 11 سپتامبر نشان می‌دهد که دولت آمریکا به خوبی توانست از این ماجرا برای فعال کردن دوباره ماشین جنگی خود در آسیای میانه و غرب آسیا استفاده کند.
کد خبر: ۳۰۸۴۱۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۱ - 11September 2018

بررسی ابعاد حادثه 11 سپتامبر و تاثیر آن بر جنگ‌افروزی‌های آمریکابه گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، 17 سال از روزی که برج‌های تجارت جهانی در شهر نیویورک در پی حملات تروریستی منهدم شد، می‌گذرد. بسیاری از کارشناسان برجسته غربی و شرقی عقیده دارند که این عملیات مانند بسیاری از اقدامات دیگری که علیه دولت آمریکا انجام شده است، بخشی از «عملیات پرچم دروغین» است.

«عملیات پرچم دروغین» اصطلاحی است که از سوی کارشناسان و فعالان سیاسی و امنیتی به عملیاتی اطلاق می‌شود که یک دولت طی آن، دشمنان خود را متهم به اقداماتی غیرقانونی می‌کند که در حقیقت خود آن دولت یا متحدان‌ وی آن اقدام را انجام داده‌اند.

آمریکا ادعا می‌کند که حملات 11 سپتامبر که منجر به کشته شدن حدود سه هزار شهروند از ملیت‌های مختلف شد، توسط اعضای شبکه تروریستی- بین‌المللی القاعده طراحی و اجرا شده است. نکته قابل توجه در این مورد، نحوه کنترل عملیات و اهدافی است که طی آن هدف حمله قرار گرفتند.

ایالات متحده آمریکا از نظر در اختیار داشتن سیستم‌های حفاظت پروازی یکی از قوی‌ترین کشورهای جهان است و نمی‌توان این ادعا را به راحتی باور کرد که تعدادی تروریست وابسته به القاعده از ملیت‌های سعودی، اماراتی، مصری و لبنانی بتوانند با وجود مراقبت‌های شدید امنیتی پیش، حین و پس از پرواز، اقدام به هواپیماربایی کنند.

نکته دوم اهداف مورد اصابت قرار گرفته در این عملیات هستند. اهدافی که در این عملیات تروریستی مورد اصابت قرار گرفتند، برج‌های تجارت جهانی و ساختمان مرکزی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بودند. در مورد ساختمان پنتاگون باید گفت که مراقبت بسیار شدیدی از این ساختمان که مرکز هدایت تمام فعالیت‌های نظامی دولت آمریکا در داخل و خارج از این کشور است، به عمل می‌آید.

از سوی دیگر مسیر منتهی به ساختمان پنتاگون و نوع برخورد هواپیمای مورد ادعای دولت آمریکا با آن نشان می‌دهد که تنها در صورت پرواز بسیار دقیق می‌توان موقعیتی مانند ساختمان پنتاگون را با هواپیمای مسافربری با زاویه بسیار کم هدف حمله انتحاری (چنان که در عکس‌ها نشان داده شده است) قرار داد؛ زیرا موانع بسیاری بر سر راه رسیدن به ساختمان پنتاگون قرار دارد و از چنین موانعی نمی‌توان به راحتی عبور کرد. برای چنین نوع پروازی آموزش‌های بسیار دقیق و پرواز با تمرکز کامل نیاز است که نمی‌توان چنین چیزی را در زمان گروگانگیری هوایی تضمین کرد.

در کنار تمام این استدلال‌ها نظریات دانشمندان و محققان غربی بسیار قابل توجه است. «کوین برت» تحلیلگر و پژوهشگر آمریکایی حملات 11 سپتامبر را بهانه‌ای اسرائیلی برای وارد کردن آمریکا به جنگی نیابتی از سوی رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان در کشورهای نزدیک به فلسطین عنوان کرد.

وی می‌گوید: «جاسوسان اسرائیلی موساد در نیویورک به طور گسترده شعله‌ور شدن و سپس انفجار برج‌های دوقلو را جشن گرفتند. آن‌ها از خود حین فندک زدن به سیگارشان مقابل ساختمان‌های شعله‌ور و در حال انفجار عکس گرفتند. همین موضوع باعث شد آن‌ها توسط دستگاه امنیت آمریکا دستگیر شوند.»

همچنین «تیری میسان» پژوهشگر فرانسوی نیز دست به تحقیقات گسترده‌ای در مورد 11 سپتامبر زده است. وی کتابی تحت عنوان «11 سپتامبر؛ دروغ بزرگ» در این مورد نوشت که به 26 زبان ترجمه و پرفروش‌ترین کتاب سال 2002 در فرانسه شد.

وی در این کتاب با استفاده از شهادت افراد حاضر در صحنه و بررسی علمی موضوع ثابت می‌کند نه‌تنها هیچ هواپیمای مسافربری به ساختمان پنتاگون در واشنگتن اصابت نکرد بلکه دیوار ذکر شده مورد اصابت یک فروند موشک «اِی‌جی‌ام» نسل جدید (در آن زمان) قرار گرفته است.

موضوع دیگری که آمریکا از آن استفاده کرد، تحریک حس همدردی ملت‌های جهان نسبت به خود با استفاده از «سندرم استکهلم» است. این عبارت برگرفته از حادثه‌ گروگان‌گیری در یکی از بانک‌های پایتخت سوئد در سال 1973 است که طی آن برخلاف روند مورد انتظار، گروگان‌ها به همدردی با گروگان‌گیرهای خود پرداختند.

آمریکا با استفاده از این سندرم، خود را از جایگاه ظالم و کسی که اجازه عملیات تروریستی و کشته شدن حدود سه هزار نفر را داد، به جایگاه مظلوم و قربانی حمله تروریست‌هایی که همگی «مسلمان» بودند، منتقل کرد.

پس از فعالیت گسترده رسانه‌ای، آمریکا توانست موجی گسترده علیه مسلمانان در سراسر جهان به راه اندازد و با همین حیله، دو کشور مسلمان افغانستان در آسیای میانه و عراق در غرب آسیا را به ترتیب در سال‌های 2001 و 2003 هدف حمله گسترده قرار دهد.

جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر در یک سخنرانی در کنگره آمریکا به طور صریح اعلام کرد: «هر ملتی در هر منطقه از جهان اکنون تصمیمی برای گرفتن دارد؛ یا همراه با ما هستید یا همراه با تروریست‌ها!»

پس از این واقعه سرکوب گسترده مسلمانان در آمریکا آغاز شد. اگرچه دولت آمریکا سعی می‌کرد که خود را نه ضد اسلام بلکه ضد تروریست نشان دهد؛ اما بسیاری از اقدامات ضد اسلامی (نظیر شعارنویسی علیه مسلمانان، آتش‌زدن قرآن کریم و...) در سایه آگاهی کامل دولت بوش و پلیس فدرال آمریکا، بدون هیچ نوع واکنشی، انجام شد.

آمریکا همزمان با این سرکوب داخلی، نیروهای ارتش خود را به بهانه مبارزه با «اسامه بن لادن» در افغانستان و سلاح‌های شیمیایی صدام در عراق، راهی این دو کشور کرد؛ اما بیش از هر کدام از نیروهای القاعده یا صدام، این مردم افغانستان و عراق بودند که هدف حملات آمریکایی‌ها و متحدان‌شان در ناتو قرار گرفتند.

آمریکا این حمله را با هدف طرح‌ریزی برای یک «نظم نوین جهانی» اجرا کرد. پیش از این تاریخ نیز بارها عباراتی همچون «انهدام برج‌های تجارت جهانی» و «911» (تاریخ 11 سپتامبر به صورت عددی) در فیلم‌های هالیوود به کار رفته بود که نشان از طرح قطعی آمریکا برای اجرای چنین برنامه‌ای داشت.

بررسی این موضوع، بدون در نظر گرفتن ابعاد پشت پرده ماجرای 11 سپتامبر و نمادشناسی اهداف اصابت گرفته در آن، به تنهایی نشان می‌دهد که آمریکا با یک برنامه‌ریزی دقیق، سعی کرد که حمله‌ای گسترده برای اعمال فشار بر مسلمانان و محاصره مهم‌ترین دشمن خود در غرب آسیا و جهان، یعنی جمهوری اسلامی ایران، را به اجرا درآورد.

این حمله نتوانسته است تا امروز نتایج مورد نظر را برای واشنگتن و متحدان منطقه‌ای و جهانی آن در پی داشته باشد.

انتهای پیام/

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۰
0
0
دقیقا 17 سال پیش! همین روز همین ساعت!... البته در پیاده رو خیابان های منهتن!!...


شیپور های یک کشتار بزرگ!..
دروغ یا برنامه سازی...
هر بود انجام دادند!!


اراده ای از جهانی متکبر!...
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار