گروه دفاعی امنیتی دفاع پرس- محمدحسن جعفری؛ حجتالاسلام والمسلمین «غلامرضا صفایی» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی (ره) به عنوان رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. بعد از رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان سمت ابقا شد و بعد از گذشت حدود 18 سال خدمت در ارتش به سمت ریاست دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا منصوب شد و تا سال گذشته عهدهدار این مسئولیت بود.
در ادامه گفتوگوی ما با حجتالاسلام والمسلمین صفایی را میخوانید.
زمینه انقلابی شدن در ارتش وجود داشت
با پیروزی انقلاب اسلامی، در مدت زمان کوتاهی ارتش شاهنشاهی به ارتش مکتبی و انقلابی تبدیل شد. روحانیت در شکلگیری این ارتش انقلابی چه نقشی داشته است؟
زمینه انقلابی شدن در ارتش وجود داشت و بدنه ارتش، بدنه سالمی بود. به طور مثال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که با لشکر گارد شاهنشاهی آشنایی پیدا کردیم، دیدیم که اعضای این لشکر نیروهایی برومند و متدین هستند که از روستاها انتخاب شده و آموزشهای نظامی به آنان آموخته شده است.
ضمن اینکه بدنه عمده ارتش کارکنان وظیفه (سربازان) بوده و هستند. سربازان هم فرزندان و برادران مردم این سرزمین اسلامی و عمدتاً متدین بودند. درجهداران نیز که اکثریت ارتش را در بُعد اجرایی تشکیل میدادند، از خانوادههای مومن و متوسط به پایین جامعه بودند.
اما در مورد سران ارتش باید گفت که برخی از آنان قبل از پیروزی انقلاب از کشور فرار کرده بودند و برخی نیز به دلیل اعمال ناشایستی که انجام داده بودند، دستگیر و مجازات شدند. برخی نیز چون تشخیص داده شد که صلاحیت خدمت ندارد، بازنشسته شدند.
وقتی که انقلاب به پیروزی رسید، با مقدار تلاشی که خود ارتشیهای مومن و انقلابی انجام دادند و تلاشی که از سوی روحانیونی که با نظر امام خمینی (ره) وارد پادگانها شده بودند و به آموزش و تعلیم معارف اسلام، قرآن و انقلاب پرداختند، ارتش به سرعت متحول و دگرگون شد و ارتشی که شیطان بزرگ به این امید ایجاد کرده بود که ژاندارم منطقه و مجری منویات آن کشور و حافظ رژیم سلطنتی باشد به ارتش اسلامی و انقلابی تبدیل شد که در حوادث بعد از انقلاب و فرونشاندن توطئهها و هشت سال دفاع مقدس نقش آفرین بود.
تعداد شهدای ارتش که تقدیم انقلاب اسلامی شده است، بیش از 48 هزار نفر است که این رقم، رقم بسیار بالایی است. بنابراین وقتی به عمل ارتش در دوران پس از انقلاب و دفاع مقدس نگاه میکنیم، این اعمال صحه میگذارد که ارتش، ارتشی انقلابی، اسلامی و ملی بوده است.
روحانیت در ایجاد وحدت بین فرماندهان ارتش و سپاه چه نقشی داشته است؟
گوشهای از ایجاد وحدت بین ارتش و سپاه در ارتباط با روحانیت بود؛ اما تدابیر امام خمینی (ره) و فرماندهان عالی ارتش و سپاه نقش اصلی را در این رابطه داشت.
روحانیون آیات شریفهای که در خصوص وحدت و اتحاد است را بیان میفرمودند. امام خمینی (ره) نیز علت پیروزی انقلاب اسلامی را ایمان و وحدت کلمه میدانستند.
ارتش و سپاه که برخواسته از انقلاب بود، همگی مسلمان و مومن و در خط انقلاب با قرآن آشنایی داشتند و فرمایشات امام خمینی (ره) برایشان حجت بود.
ما روحانیون هم در ارتش و سپاه، آموزههای دینی را مطرح میکردیم، ولی آنچه را که به نظر من نقش اول را روحانیون داشتند، در بحث استقامت و پایداری است که با بیان آیات و روایات و تبلیغ و سخنرانی صورت میگرفت.
نیروهای مسلح نیز زمینه پذیرش این را داشتند و از آن سو نیز معجزاتی در جبههها به وقوع پیوست که انگار خداوند جنگ را اداره میکردند. در این زمینه اگر به کتابهای خاطرات مراجعه شود، نمونههایی از این موضوع درج شده است.
روحانیون در کنار رزمندگان میجنگیدند
خاطرهای از نقش روحانیت در عملیاتهای پیروز دفاع مقدس همچون فتح المبین و بیت المقدس نیز بیان بفرمایید.
روحانیون وظیفهشان تبلیغات بود اما بسیاری از آنان مایل بودند که به عنوان یک رزمنده ساده، سلاح به دست بگیرند و وارد میدان نبرد شوند که برخی فرمانده گردان و تیپ نیز شدند.
آمار شهدای روحانی به نسبت جمعیتشان از دیگر اقشار جامعه بیشتر است و این دلیل بر این است که وقتی نظامیان میدیدند که روحانیت، عملش، حرفش را تایید میکند و اگر روحانی موضوع شهادت را مطرح میکند و شهادت را معامله با خدا میداند، خود او نیز طالب معامله است و همراه با رزمندگان اسلحه به دست میگیرد و میجنگد، شهید، جانباز و یا اسیر میشود و جا دارد اینجا یادی از سیدآزادگان مرحوم ابوترابیفرد بکنیم. این سید بزرگوار در روزهای نخست و غریب جنگ، اسیر شد.
پس روحانیون تنها به تبلیغات اکتفا نمیکردند، بلکه بسیاری به جبههها میآمدند تا در کنار سایر رزمندگان به نبرد بپردازند و دفاع کنند و برای اینکه دیگران تشویق و ترغیب بشوند، عمامه نیز به سر داشتند. روحانیون در دفاع مقدس هم امام جماعت بودند، همه رزمندگان را موعظه میکردند، هم تعریض و تشویق میکردند و هم در کنار آنها میجنگیدند.
دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا پروژهای در خصوص شهدای روحانیت داشته و حالات و ویژگیهای تمامی روحانیون شهید و شاخص را معرفی کرده است. برخی از روحانیون دیدهبان توپخانه بودند و در میدان نبرد حضوری فعال داشتند.
جنگ را مردم اداره کردند
مساجد در دوران دفاع مقدس چه نقش و اثری داشتند؟
در دوران دفاع مقدس حدود 60 هزار مسجد در ایران داشتیم که در بسیاری از این مساجد، بانوان فعالیتهای متعدد و مختلفی را در راستای پشتیبانی از جبههها انجام میدادند.
بسیاری از نیازهای جبههها از جمله پوشاک، لوازم خوراکی و پتو از طریق همین مساجد جمع آوری و به جبههها ارسال میشد. مردم نیز با توجه به شرایط اقتصادی آن دوران و توزیع کوپنی برخی اقلام، هدیههای بسیاری به مساجد میآوردند و به نوعی ایثار میکردند. برخی مساجد مرتب کامیون بار به مناطق اعزام میکرد.
کودکان نیز قلکهای خود را به جبههها اهدا میکردند و نامهای برای رزمندگان مینوشتند و بر روی آن میچسباندند. برخی از کودکان مینوشتند که برادر رزمنده، خسته نباشی. اگر جنگ ادامه پیدا کند، من به بزرگ میشوم و به یاریت میشتافم و اگر اسلحهات بر زمین بیافتد، من اسلحهات را برخواهم داشت و نمیگذارم یک وجب از این سرزمین به دست اجانب و دشمنان بیافتد.
آن قلک و نامه وقتی به جبهه میرفت و آن هدایای مختلف مردمی را دریافت میکرد، روحیه میگرفت؛ بنابراین نقش مساجد و ملت ما در دنیا بینظیر است؛ مردمی که خودشان نیاز داشتند اما ایثار کردند و اموال خود را برای افرادی که مستقیماً هم نمیشناختند ارسال کردند.
جنگ را مردم اداره کردند، چرا که دولت توانش را نداشت که میلیونها سپاهی، ارتشی و بسیجی را اداره و پشتیبانی کند.
دفاع مقدس برکات عظیمی برای ما داشت
پیشکسوتان چه نقشی در زنده نگهداشتن و ترویج فرهنگ دفاع مقدس و ادامه دادن مسیر شهدا دارند؟
برخی از پیشکسوتان دفاع مقدس به شهادت رسیدند، برخی نیز جانباز شدند و برخی دیگر دوره اسارت را تجربه کردند.
جنگ که به پایان رسید، بسیاری از رزمندگان در عرصههای مختلف مشغول به انجام امور شدند تا خون برادران شهیدشان پایمال نشود. لذا میبینیم که در اوایل جنگ موشک آرپیجی 7 نمیتوانستیم تولید کنیم اما با گذشت مدت زمانی از جنگ و پس از آن، عدهای از متخصصان روی موضوع موشک کار کردند و امروز ایران یکی از قدرتهای بزرگ موشکی است و یکی از چالشهای شیطان بزرگ (آمریکا) و شیطان کوچک (اروپا) با ایران، این است که ایران چرا موشک بالستیک دارد و کارهای تحقیقاتی و آزمایشی انجام میدهد. ایران برای دفاع از خودش و بازدارندگی هر کاری که در عرف بین الملل جایز باشد، انجام میدهد و سخنان آنان غیرمنطقی است.
پس از جنگ همچنین عدهای دست به قلم بردند و خاطرات خود را نگاشتند و اکنون چندین هزار عنوان کتاب از خاطرات دفاع مقدس داریم که اگر نسل جوان این کتابها را بخواند، در شگفت خواهد بود که چگونه رزمندگان دوران دفاع مقدس آنگونه ایثار و فداکاری کردند.
عدهای نیز در عرصه آموزش فعال شدند. یکی از برکات جنگ این بود که به کمبودها رسیدیم و برای اینکه کمبودها را در زمینههای نظامی، پزشکی، صنعتی و... برطرف کنیم، عدهای با روحیه دفاع مقدس وارد این سنگرها شدند و پیشرفتهای بسیاری به دست آوردیم و بدون شک پیشرفتهای امروز کشور مرهون زحمات پیشکسوتان دوران دفاع مقدس است.
دفاع مقدس برکات عظیمی برای جامعه ما داشت که یکی از برکات آن رشد و پیشرفت ما در زمینه علمی است. بسیاری از پیشکسوتان علمی نیز از رزمندگان دوران دفاع مقدس هستند.
متاسفانه برخی مسئولان غربزده هستند
اکنون در حوزه اقتصادی شاهد وضعیت خطیری در کشور هستیم. به نظر شما پیشکسوتان دفاع مقدس در این عرصه چگونه میتوانند نقش آفرین باشند؟
کلمه خطیر شاید برای این وضعیت مناسب نباشد؛ چرا که ویتنام 7 سال با آمریکا جنگید اما مردم و رزمجویان شبانهروز با یک مشت گندم یا یک مشت برنج تفت داده زندگی میکردند. ما الحمدالله کشوری را داریم که حتی در گرماگرم جنگ هم وضعیت مشابه ویتنام برای ما پیش نیامد؛ اما اینکه مسائل مالی و اقتصادی به مردم فشار وارد میکند؛ بله این یک حقیقت است.
پیشکسوتان دفاع مقدس عدهای در سنگرهایی مشغول هستند و به نظر من اگر اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری مطرح کردند، به دست اینان سپرده شود و در زمینههای مختلف اینها مدیریت بکنند، کشور خیلی زود از شرایطی که دارد خارج میشود؛ اما تاسف بر این است که گاهی مسئولیتها بر عهده عدهای غربزده است. ممکن است آدمهای خوب و نمازخوانی هم باشند، اما الفبای فکریشان غربی است. اینها باورشان نیست که اسلام دین زندگی است و اگر کسی بر مبنای مبانی اسلامی جامعه را اداره کند، با مردمی که مومن و متعهد هستند، کشور هیچ مشکلی نخواهد داشت.
اگر پیشکسوتان دفاع مقدس در اقتصاد مقاومتی به کار گرفته شوند و دولت و دولتها از نیروی ایمانی و ایثارگریهای اینان استفاده کنند، اگر نگوییم به طور کامل رفع خواهد شد به حداقل میرسد.
نقش امام خمینی (ره) در ظهور و بروز صیاد شیرازی
پیشکسوتان دوران دفاع مقدس چه نقشی در ظهور و بروز صیادها، فلاحیها و قرنیها در ارتش کنونی دارند؟
اینهایی که نام بردید، انسانهای ساخته شدهای بودند. شهید صیادشیرازی یک انسان خودساخته بود. فردی میگفت قبل از انقلاب در کرمانشاه، ارتش اردویی برپا کرده بود. صیاد وقتی کارش تمام میشد به سنگر انفرادیش میرفت و هروقت من به چادر نگاه میکردم، میدیدم ایشان مشغول راز و نیاز با خدا و مطالعه مذهبی است.
آن وقتی که صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، من علاوه بر ریاست عقیدتی سیاسی ارتش، به دلیل شرایطی که پیش آمده بود عقیدتی سیاسی نیروی زمینی را نیز خودم مدیریت میکردم. شهید صیاد نیز هر از چند مدتی برای انجام امور از جبههها به تهران میآمدند. یک بار ایشان از من خواهش کرد که هر بار به تهران میآید، بنده وقتی برایشان اختصاص دهم و به دفترشان بروم و آیات و روایات را بیان کنم.
امام که یک روحانی بود در ظهور صیادشیرازی نقش داشت. ایشان به صیاد درجه دادند و در سن جوانی ایشان را به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب کردند و این در دنیا کمنظیر است.
وقتی از نقش روحانیت در دفاع مقدس سخن میگوییم، باید ابتدا از نقش امام خمینی (ره) بگوییم. سپس نوبت به ما طلبهها میرسد که شب و روز در کنار رزمندهها بودیم و به تبلیغ میپرداختیم و چون سخن امام معصوم و ائمه را بیان میکردیم، قطعاً اثر میگذاشت.
دفاع مقدس یک دانشگاه بود
چه انتظاری از سازمانهای کشوری و لشکری برای بهرهگیری هر چه بیشتر از تجربیات و اندوختههای پیشکسوتان دفاع مقدس دارید؟
دفاع مقدس یک دانشگاه بود که در تمام رشتهها در آن است. اینکه اقتصاد ما باید چگونه باشد را میتوان از دفاع مقدس آموخت. در دفاع مقدس قناعت حکمفرما بود. رزمندگان در هر شرایطی به حفظ وطن و اسلام میپرداختند و گاهی غذایشان نیز اندک و ناچیز بود.
در خصوص پزشکی هم درس تلاش و ایثارگری میتوان آموخت. یک بار عراق در حوالی یک بیمارستان صحرایی بمب شیمیایی انداخت و پزشکی نیز در حال مداوای چند مجروح بدحال در زیرزمین این بیمارستان بود اما آن پزشک به جای اینکه خود را به جای امن برساند و از خطر شیمیایی در امان نگه دارد، ایستاد و به مداوای رزمندگان پرداخت که در نهایت در اثر استنشاق مواد شیمیایی به شهادت رسید.
دفاع مقدس دانشگاه بزرگی از ایثارگری، فداکاری، قناعت، استقامت، پایداری و صبر بود و اگر ما بتوانیم این دانشگاه را از طریق هنر و ادبیات حفظ و به نسلهای دیگر منتقل کنیم، قطعاً کشورمان در برابر آسیبها مصون خواهد شد.
روحانیای که با وجود بیماری جبهه را ترک نکرد
یکی دو خاطره در خصوص نقش روحانیت در دفاع مقدس هم بیان بفرمایید.
در پایان جنگ ما قطعنامه را قبول کرده بودیم و دشمن از این موقعیت سواستفاده کرد و مجدد به کشورمان حمله کرد. من در جبهه جنوب بودم. به قرارگاهی رفتم که فاصلهمان با دشمن زیاد نبود. بعد از نماز مغرب و عشا داشتیم سخنرانی میکردیم که یک عده آمدند و گفتند باید عقبنشینی کنیم و دشمن حمله کرده است. من گفتم اگر بقیه مشکلی نداشته باشند، میمانیم. ما کارها را انجام دادیم و عقب برنگشتیم.
من به اهواز برمیگشتم که یک روحانی سید دچار یک تب بومی شده بود و صورتش قرمز شده بود. من با لندکروز بودم و وقتی که به ایشان رسیدم، گفتم که بیاید تا شما را به اهواز ببرم اما ایشان گفتند نه من نمیآییم. پرسیدم چرا؟ گفت: تمام بچههای ما که نمیدانند من مریضم و وقتی من بروم میگویند، حاج آقا که فرار کرد. ما چرا اینجا بمانیم؟ بنابراین من میمانم یا شهید میشوم یا خوب میشوم. و در نهایت نیامد و ماند.
در پایان اگر سخنی با خوانندگان دارید، بفرمایید.
روحیه دفاع مقدسی همانند داستان کربلا در نسلهای بعد هم دمیده شده است. اگر کسانی هم که امروز همان روحیه دفاع مقدسی و جهادی دارند، همانند دانشجویان جهادگری که روستاها فعالیتهای محرومیتزدایی انجام میدهند. اینها با هزینه خودشان و با روحیه جهادی این کارها را میکنند.
اگر مسئولان ما این جوانان را که دارای روحیه جهادی هستند و پیشکسوتانی که دارای توان جسمی هستند و از فکر آنان استفاده شود و کارها به دست اینها سپرده شود، بسیاری از مشکلات کشور حل میشود. اگر از متخصصان جهادی استفاده شود، کشور پیشرفت بیشتری خواهد کرد.
انتهای پیام/ 211