رزمنده دوران دفاع مقدس مطرح کرد؛

بارش باران بعد از نماز شهید «الهیار جابری»

رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: شهید «جابری» با رعایت تمام اصول و موارد استتار، شرایط امنی را برای نیروها محیا کرد اما همچنان نگران جان نیروها بود که ناگهان اسلحه را کنار گذاشت و شروع به خواندن نماز کرد.
کد خبر: ۳۱۱۰۵۴
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۰ - 27September 2018

فوری/بارش باران بعد از نماز شهید «الهیار جابری»به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بیرجند، «علی اصغر قنبری» رئیس موسسه «امام حسین» و رزمنده دوران دفاع مقدس در همایش رزمندگان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس کمیته صنایع و کارمندی کنگره دو هزار شهید خراسان جنوبی اظهار داشت: ما مشغول تدوین کتاب هایی درخصوص کنگره شهدای استان هستیم و وقتی این خاطرات را تدوین می کنم و بررسی می کنم می بینم خودم که مدت زیادی در دوران دفاع مقدس حضور داشتم، این خاطرات برای من کاملا شیرین و آموزنده است.

وی افزود: در سال های اول و دوم جنگ تحمیلی و در زمان «بنی صدر»، بدون اتکا به روحیه معنوی و ولایی عملیات هایی انجام شد که منجر به شکست شد.

رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه وقتی تفکر لیبرالی بنی صدر از جبهه ها دور شد، موفقیت ها روی آورد، بیان داشت: امروز هم اگر این تفکر را کنار زدیم و راه ولایت را انتخاب کردیم، از این مشکلات به راحتی عبور خواهیم کرد.

قنبری عنوان کرد: افرادی که در آن دوران این روحیه را داشتند باعث خلق حماسه ها می شدند، البته بعضی از مشکلات از جانب خودمان است و همه مشکلات از ناحیه دشمن نیست.

وی با اشاره به خاطره ای از شهید «الهیار جابری» از فرماندهان دفاع مقدس خراسان جنوبی گفت: این شهید ویژگی های ناشناخته ای داشته است که خیلی عجیب است، در یکی از عملیات ها نیروهای گردان مسیر طولانی را پیاده روی کردند و بعد از اینکه به مقصد می رسند، بعد از مقداری استراحت، شهید جابری دستور داد نیروها قبل از طلوع صبح در صخره ها پنهان شوند.

رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: شهید جابری با رعایت تمام اصول و موارد استتار، شرایط امنی را برای نیروها محیا کرد اما همچنان نگران جان نیروها بود که ناگهان اسلحه را کنار گذاشت و شروع به خواندن نماز کرد و دو رکعت نماز خواند و بعد از آن گریه کرد؛ بعد از دقایقی بارانی به مدت طولانی شروع به باریدن کرد که باعث شد نیروهای عراقی نتوانند با شرایط پیش آمده نیروهای خودی را شناسایی کنند.

علی رخشانی رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس نیز در این همایش اظهار داشت: در روستای «البیزه» عراق بودیم و شرایط خیلی بدی بود با شهیدی که بعدها فهمیدم جاویدالاثر شده است در سنگر بودیم، در لحظات آخر که حملات تشدید شد و ما درحال فرار بودیم، شهید کتاب دعایی به من داد و از من خواست که دعای توسل را خیلی سریع بخوانم و من در سه دقیقه این دعا را خواندم و به هر «یا وجیها عند الله»ی که می رسیدم حس و حال خاصی را در چشم هایش می دیدم.

وی ادامه داد: بعدها فهمیدم این شهید بعد از همان دعای توسل به درجه رفیع شهادت نایل شده است و آن لحظه که دعای توسل می خواندیم اخرین لحظات عمرش بوده است.

آزاده دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران اسارت و ذکر خاطره ای از آن دوران، بیان داشت: در سال 67 وقتی از ساعت 4 بعد از ظهر تا 7 صبح به آسایشگاه می رفتیم، دیگر ارتباطی با بیرون نداشتیم و من در آسایشگاه «رمادی 2 » بودم که یک روز بعد از اینکه وارد آسایشگاه شدیم برق اسایشگاه رفته بود، یکی از بچه ها به سمت پنجره رفته و رو به سربازی که در حال نگهبانی بود گفت برق قطع است.

رخشانی گفت: این سرباز وقتی این خبر را شنید اسلحه را کنار گذاشت و شروع کرد به رقصیدن و به عربی می گفت «چه می گویی که برق نیست امروز جنگ نیست»؛ یکی از بچه ها یک رادیو داشت و عربی می دانست به خبری که از رادیو پخش می شد گوش دادیم و فهمیدیم ایران «قطعنامه 598» را پذیرفته است.

وی با بیان اینکه ما با شنیدن این خبر خوشحال شدیم که جنگ تمام شده است، گفت: اما وقتی پیام امام را دانستیم و دیدیم که امام گفته «من جام زهر را می نوشم»، همه ما ناراحت شدیم و هرکس در گوشه ای از آسایشگاه شروع کرد به گریه کردن و تا شب کارمان همین بود.

آزاده دوران دفاع مقدس یادآور شد: سال 67 که بچه های اسیر جدید آمدند ما را از وضعیت جدید داخل کشور آگاه کردند که مردم درگیر گرانی ها و مادیات شده اند و جبهه رفتن ها کم شده است و ما از حال معنوی اسارت و لذت هایی که از این فضاها می بردیم، تعریف می کردیم.

رخشانی خاطرنشان کرد: ما انتظار داشتیم همچنان وضعیت سال های اول انقلاب در کشور حاکم باشد اما فهمیدیم که مردم تغییر کرده اند اما کاش همان حال و هوای روزهای انقلاب و جبهه ها وجود می داشت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها