توصیف شخصیت سید جعفر در آیه ۳۷ «سوره نور»/ جبهه مقاومت مدیون دانش شهید صفایی است

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم تکریم از خانواده شهید «سید جعفر صفایی» روز گذشته 10 مهر ماه به همت انجمن سپاس در خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد.

سردار جعفری: اجاره دستگاه تراشکاری با هزینه شهید

سردار سید جعفر موسوی همکار این شهید بزرگوار در این مراسم به بیان خاطره‌گویی پرداخت و اظهار داشت: یکی از مواردی که در طول چهار دهه بعد از انقلاب و به خصوص در دوران بازسازی خودش را نشان داد، بحث بیت المال است. رعایت این امر خیلی از مشکلات را حل می‌کند. شهید صفایی در رعایت بیت‌المال یک الگو بود.

وی افزود: شهید صفایی خودش را از استفاده‌ی بیت المال مباح هم منع کرده بود. قند، سماور و ... را خودش تهیه می‌کرد. اکثر روزها هم روزه بود ولی با این حال، لحظه‌ای را برای پیشرفت کارش از دست نمی‎‌داد.

سردار موسوی خاطرنشان کرد: سید جعفر یک دستگاه تراشکاری اجاره کرده بود تا کارها سریع تر انجام شود. شاید کمتر کسی چنین کاری انجام دهد. باید دهه‌ها بگذرد تا نقش کسانی همچون سید جعفر در محور مقاومت مشخص شود. پیشرفت‌های امروز را مدیون خدمات و پژوهش سید هستیم.

وی با بیان این که شهید صفایی مربی اخلاق بود، گفت: این شهید بزرگوار علاوه بر رشد خودش، افراد زیادی را شبیه خودش تربیت کرد. او هیچ توقعی نداشت و منشا اثرگذاری بود.

خادم: سیدجعفر هفته‌ای یک بار به خانه می‌رفت

خادم از دیگر همکاران شهید سیدجعفر صفایی، اظهار داشت: ما در محل کار سید جعفر را با نام فرزند پسرش، سیدصادق صدا می‌زدیم. سیدصادق را تمام همکاران قبول دارند، از این رو او روحانی نماز جماعت بود. این شهید بزرگوار در ماه‌های رجب، شعبان و رمضان روزه بود. توفیقی بود که ما هم در کنار این شهید بزرگوار روزه بگیریم.

همکار شهید صفایی خاطرنشان کرد: روحیه پدر و فرزندی بین من و این شهید بزرگوار حاکم بود. می‌گفت من سه فرزند پسر دارم. فرزندانم صادق، حسین و نفر سوم دلخواه است. پرسیدم نفر سوم کیست؟ به من گفت که شما هستی. تا مدت‌ها شوق شنیدن این حرف را داشتم.

وی ادامه داد: شهید صفایی گاهی هفته‌ای یک بار به خانه می‌رفت. روزی از من خواست جارو بیاورم تا خانه‌اش را جارو بزند. جارو را از مسوول قرارگاه گرفتم و گفتم برای سیدصادق می‌خواهم تا خانه‌اش را جارو کند. مسوول قرارگاه گفت: «به سیدصادق بگو خانه‌ات را خوب جارو کن که امشب مهمان دارید.» جارو را به سیدصادق تحویل دادم و گفتم: «سید بردن جارو به خانه ممنوع است.» سیدصادق لبخند زد و جارو را از من گرفت و مشغول جارو کردن کارگاه شد. جارو را از وی گرفتم. گفت: «اشغال‌ها را خوب بررسی کن. اگر وسیله‌ای قابل استفاده بود، بردار.» پس از اتمام کار متوجه منظور سید شدم. سید صادق حدود دو هفته بود که به خانه نرفته بود. مسوول قرارگاه با این پیام از وی خواسته بود تا به خانواده‌اش سرکشی کند.

همکار شهید صفایی در پایان گفت: روزی از حاج صادق پرسیدم که ماموریت خارج زودتر انجام می‌شود یا داخل کشور. او گفت: «ماموریت‌های خارج از کشور». با تعجب علت این جواب را پرسیدم که ادامه داد: «وقتی داخل کشور هستی یقین داری که خطری وجود ندارد ولی در خارج از کشور علاوه بر سرعت در کار، دعای خانواده هم پشت سرت است.»

سلمانیان: آیه 37 سوره نور توصیف شهید صفایی است

عدی سلمانیان از همکاران شهید صفایی اظهار داشت: این شهید بزرگوار از جمله شهدایی است که کمتر از آن سخن به میان آمده و گمنام مانده است.

وی در بیان خاطره‌ای گفت: سید جعفر مشغله کاری زیادی داشت تا آنجایی که گاهی شب‌ها در کارگاه می‌ماند. خودش تعریف کرد که یک روز خسته با تویوتا به سمت خانه می‌رفت که متوجه شد یک زوج جوانی با موتور تصادف کردند. آن زوج از سیدجعفر می‌خواهند تا موتورشان را تا خانه‌شان ببرد. سید جعفر با وجود اینکه بسیار خسته بود، می‌پذیرد. آن شب خواب می‌بینید که روز محشر است. جمعیت زیادی بودند، ملائک مردم را به گروه شهدا، خانواده شهدا و باقی مردم تقسیم می‌کردند. حاجی در صف گروه سوم می‌ایستد. یکی از ملائک از وی می‌خواهد که در کنار شهدا بایستد. سیدجعفر این کارش را ثواب کمک به آن زوج می‌دانست.

سلمانیان عنوان کرد: زمانی که خبر شهادت سیدجعفر را شنیدم بی‌قراری می‌کردم. یکی از دوستان نزدم آمد و گفت: «من امروز تفالی به قرآن زدم. آیه 37 سوره نور آمد.» زمانی که معنی این آیه را خواندم، تمام شخصیت سیدجعفر در مقابل چشمانم نمایان شد. این آیه قرآن توصیف شخصیت شهید صفایی است.

امجدیان: سخت کوشی را از سیدجعفر آموختیم

علی امجدیان اظهار داشت: حدود هشت سال افتخار شاگردی سیدجعفر را داشتم. سیدجعفر درس سخت کوشی، اقامه نماز اول وقت، پیشگامی در خلاقیت، تحقیق و نوآوری را آموخت. کسانی که امروز در جبهه مقاومت مقابل کفر می‌ایستند، علم و دانش را مدیون سیدجعفر هستند.

وی ادامه داد: سید جعفر به جوانان اهمیت می‌داد. زمانی که در کار با مشکلی برمی‌خوردم. سید جعفر با خونسردی به حرف‌هایم گوش می‌کرد و راهکار ارائه می‌داد.

انتهای پیام/ 131