یادداشت/ رامین فرهادی

جای خالی پدر

حالا شما یک صندلی با تمام امکانات در یک دانشگاه دولتی برای آن دختر کنار بگذار. اصلا به او مدرک دکتری بده! وامُ ماشینُ کار برای او فراهم کن! آیا تمام این مادیات دنیوی جای خنده های پدرش را پر می کند؟ نه! نه اینکه پر نکند! نمی تواند پر کند. پدر، پدر استُ جایش با هیچ چیز بی ارزش دیگری پر نمی شود.
کد خبر: ۳۱۲۶۴۲
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۱ - 08October 2018

جای خالی پدرگروه حماسه و جهاد دفاع پرس - رامین فرهادی: چند وقت پیش، متنی در فضای مجازی دست به دست می شد که با خواندن آن، آه از نهاد خواننده بلند می شد. مضمون این داستان اینطور بود که در یک جشنواره ی فیلم کوتاه، سازنده ای خوش ذوق، چند دقیقه ای سقفِ یک اتاق را نشان میداد. بیننده ها پس از چند دقیقه از پخش فیلم، صدای اعتراض خود را بر آورده بودند که این چه فیلمی ست؟! ما را مسخره کرده اید؟ بعد از این خرده گیری ها و همهمه های حضار، متنی زیرنویس شده! بینندگان عزیز؛ شما دقایقی تحمل دیدن این تصویر را نداشتید. اما این یک تصویر واقعیست. فقط چند لحظه از زندگانی یک جانباز قطع نخاعی!! بعد از شنیدن این جمله همه متحیرُ غصه دار شده بودند. مع الوصف گاهی نگاه مخاطب به جانباز، همان نگاه سهمیه ایست. خیلی شنیده ایم که می گویند: فلانی چون فرزند شهیدُ جانباز است با سهمیه وارد دانشگاه شده یا اینکه برای وامُ خوردُ خوراک، فلانی ها سهمیه دارند. الحقُ والانصاف این نگاه بیدادگرانه حقِ بچه جانباز های این مرز و بوم نیست. مثلا همین سید نورخدا موسوی. جوانی رشیدُ خوش سیما از یگان تکاوری ناجا. غیور مردی از دیار لرستان. یک روز مثل تمام کارمندها، صبح از خانه بیرون می رودُ خانواده برای ظهر، چشم انتظار بازگشتش! برای امنیت منُ شما با اشرار جندالله سیستان و بلوچستان به فرماندهی عبدالمالک ریگی درگیر شده و جوانی اش را با شجاعتِ تمام فدای اسلام کرده است. میان معرکه دو تیر از حرمله ی زمانش خورده و زمین گیر می شودُ شهید زنده می خواننش. جانباز 100 درصدی که نه دیگر توان روی پا ایستادن دارد و نه کارآیی سابقش را! نه می تواند درستُ حسابی پدر باشدُ نه می شود همسر ایده آلش خواند. کسی چه می داند دختر او در این چند سال گذشته چه کشیده است. نه نوازشی، نه محبتیُ نه بوسه ای پدرانه! چقدر می شود احساسش کرد؟ حالا شما یک صندلی با تمام امکانات در یک دانشگاه دولتی برای آن دختر کنار بگذار. اصلا به او مدرک دکتری بده! وامُ ماشینُ کار برای او فراهم کن! آیا تمام این مادیات دنیوی جای خنده های پدرش را پر می کند؟ نه! نه اینکه پر نکند! نمی تواند پر کند. پدر، پدر استُ جایش با هیچ چیز بی ارزش دیگری پر نمی شود. حالا این خانواده ی جانباز ها چند درد مشترک هم دارند. نبود آن مرد زندگی از یک طرف! دردُ درمانُ تشنجُ بحث های روانیُ نبود داروها از طرف دیگر. همین است که رهبر معظم انقلاب با توجه به این موضوعات فرمود: یک وقت در مورد جانبازها فکر میکردم، که به نظرم رسید گاهی فضیلت آنها از شهدا هم بیشتر است. جانباز کسی است که بعد از آنکه قسمتی از بدنش را در راه خدا داد و عضو یا اعضای شهیدی را با خودش همراه کرد و در بقیه ی مدت زندگی و عمرش هم متقی و شکرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خدای متعال در مورد اینگونه از مجروحین جنگ در قرآن میفرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم». کلمه ی «عظیم» در پایان این آیه ی شریفه، قابل تأمل است  .

حال باید به هر اندازه ای که می توان قدردان مدافعان وطن و حرم بود. به اندازه خواندن یا انتشار یک متن. یا به اندازه سر زدن به جانبازانُ خانواده شان. یا حداقل به این مقدار که با حرف ها و تلخ زبانی هامان آن ها را رنجیده خاطر نکنیم. سربازانی برای اینکه آب در دل منُ شما تکان نخورد، خودشان را به هر زحمتی انداخته و جان فدا    می کنند. پس این قدردانی های معمول کمترین کاری است که می توان برای این دلیرمردان انجام داد.

وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ..

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها