رزمنده دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با دفاع پرس:

اگر پل «حمیدیه» بسته نمی‌شد اهواز سقوط می‌کرد

«مصطفی آشنا» با اشاره به اشغال سوسنگرد توسط بعثی‌ها، گفت: اگر پل «حمیدیه» توسط رزمندگان لرستان بسته نمی‌شد، اهواز سقوط می‌کرد.
کد خبر: ۳۱۹۰۱۵
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۶ - 17November 2018

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از خرم‌آباد، ۲۶ آبان‌ماه سال ۵۹، رزمندگان غیور اسلام با ولایت‌پذیری و لبیک به فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر این‌که «حصر سوسگرد تا فردا باید شکسته شود»، مقتدرانه محاصره این شهر را شکستند.

«مصطفی آشنا» عضو سپاه حضرت ابوالفضل (ع) استان لرستان که از همان اوایل تشکیل سپاه پاسداران وارد این ارگان شده، در عملیات آزادسازی «سوسنگرد» آر.پی.جی زن بوده و در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع پرس، به بیان جزئیات این عملیات پرداخته است.

دفاع پرس: سوسنگرد چگونه به اشغال نیرو‌های بعثی درآمد و نیرو‌ها چگونه به مناطق اعزام شدند؟

عراق بعضی از شهر‌های ما مانند «سوسنگرد»، «حمیدیه» و «بستان» را اشغال کرد، آن زمان «بنی صدر» به‌عنوان فرمانده کل قوا باعث بوجود آمدن این مشکلات شد و به ارتش دستور ندادند که با آن‌ها مقابله کند؛ چرا که ارتش از فرماندهی کل قوا دستور می‌گرفت.

نیرو‌های اهواز برای آزادسازی سوسنگرد پیام فرستادند و نیرو‌های لرستانی نیز همیشه آماده بودند و ما خود را فورا به مناطق جنگی رساندیم، نیرو‌های شرکت‌کننده در عملیات همه داوطلب بودند؛ چرا که آن زمان هنوز گردان، تیپ و لشکر راه‌اندازی نشده بود، بلکه بچه‌ها به‌صورت گروه مثلاً گروه چمران، گروه لرستان و... به مناطق اعزام می‌شدند.

اگر پل «حمیدیه» بسته نمی‌شد اهواز سقوط می‌کرد

دفاع پرس: زمانی که به مناطق رسیدید وضعیت چگونه بود؟

شب به «حمیدیه» رسیدیم، در آن‌جا تانک‌های عراقی به راحتی در جاده‌ها تردد می‌کردند و مردم از خانه و کاشانه‌های‌شان آواره شده بودند و با کوله باری از وسایل به سمت اهواز می‌رفتند، وضعیت آن‌چنان غم‌انگیز و ناراحت‌کننده بود، به گونه‌ای که بعضی با پای برهنه در حال فرار بودند، زمانی که وارد حمیدیه شدیم، به پادگان «حمید» رفتیم، عراق پنج‌تا پنج‌تا یا به اصطلاح خودشان «خمسه خمسه» گلوله می‌زد و جلو می‌آمد، آن زمان (شهید) «نعمت‌الله سعیدی» فرمانده ما بودند.

استاندار خوزستان بسیار ناراحت بود، «سعیدی» فرمانده‌مان به وی گفت که «ما لر هستیم و از لرستان آمده‌ایم، ما از قدیم روحیه حماسی داشته‌ایم و با تهاجمات مقابله کرده‌ایم، در این شرایط که عراق شهر‌های ما را گرفته است، چکار کنیم؟» استاندار گفت اگر شما بتوانید حمیدیه را تا فردا حفظ کنید نیرو‌های کمکی هوانیروز می‌رسند و بچه‌های «چمران» هم خودشان را آماده ‌می‌کنند.

دفاع پرس: نیرو‌ها با چه امکاناتی به مقابله با دشمن بعثی پرداختند؟

ما آن زمان سلاح سنگینی در اختیار نداشتیم فقط  «ژ-۳» بود و چند قبضه سلاح «کلاشینکف» و ۲ قبضه آر.پی.جی و ۲ قبضه هم تیر بار‌ «ژ.۳» که بعدا برای ما آوردند.

اگر پل «حمیدیه» بسته نمی‌شد اهواز سقوط می‌کرد

دفاع پرس: عملیات را به چه صورت آغاز کردید؟

ما به حمیدیه آمدیم، پل حمیدیه را باید حفظ می‌کردیم که عراق از روی آن عبور نکند، یک باغ کشاورزی که دیوار‌های خیلی بلندی داشت آن‌جا بود که قسمتی از دیوار را کندیم و وارد باغ شدیم تا به پل نزدیک شویم. اولین تانک عراقی شروع به حرکت کرد و به طرف رودخانه آمد تا از پل عبور کند من برای اینکه آر.پی.جی به تانک بخورد آن‌قدر به تانک نزدیک شدم که آتش آر.پی.جی را که به تانک برخورد کرد صورتم را سوزاند و خون از گوش‌هایم بیرون زد و تانک آتش گرفت.

یک تراکتور نیز آن طرف پل بود که تانک‌های عراقی آن را زدند و آتش گرفت و مردم بومی آن‌جا هم آبی که از کرخه می‌آمد را باز کردند و باعث شد جلوی عراقی‌ها بسته شود، نزدیک ۴۰ تانک آن‌جا بود که صبح هلی‌کوپتر‌های هوانیروز رسیدند و شروع به شکار تانک‌های عراقی کردند و آن‌ها تا سوسنگرد عقب کشیدند. زمانی که در مسیر سوسنگرد در حال حرکت بودیم، نیرو‌هایی مانند «فرزاد حسین بیگی» و «بنیادیان» را دیدم که شهید شده‌ و «داریوش جلالوند» و «سید اسماعلیل موسوی» نیز مجروح شده‌اند.

اگر پل «حمیدیه» بسته نمی‌شد اهواز سقوط می‌کرد

دفاع پرس: شرایط در سوسنگرد چگونه بود؟

زمانی که به سوسنگرد رسیدیم جنگ تن‌به‌تن بود، باید یک مقری را انتخاب می‌کردیم، به اول شهر رفتیم تا از زمین چمنی که آن‌جا بود به‌عنوان پناهگاه استفاده کنیم، اما آتش دشمن به حدی سنگین بود که مجبور شدیم به زیرزمین خانه بهداشت که در آن منطقه بود برویم و در آن‌جا جنگ تن‌به‌تن بود، تا اینکه سوسنگرد را به کمک بچه‌های خوزستان و آذربایجان آزاد کردیم.

اما دوباره سوسنگرد به محاصره درآمد تا اینکه امام به بنی صدر دستور داد که سوسنگرد باید آزاد شود، فرمانده لشکر ۹۲ زرهی بدون توجه به حرف بنی صدر دستور به پیشروی داد و ارتش هم وارد عمل شد، نزدیک به ۲۴۰ نفر نیرو داشتیم، که تا خود «بستان» به‌دنبال نیرو‌های عراقی بودیم و منطقه را آزاد کردیم.

دفاع پرس: خاطره‌ای از آن شرایط تعریف کنید.

وضعیت در شهر بسیار وخیم بود، حتی آب خوردن هم نداشتیم، یک پل دسترسی به کرخه بود که عراقی‌ها پل راهم زده بودند و ما این طرف پل گیر افتاده بودیم که یک پل چوبی را پیرمرد بروجردی با طناب طراحی کرد و ما شب‌ها از روی آن پل برای شناسایی می‌رفتیم، آن پل در تاریخ جنگ ماندگار شد.

اگر پل «حمیدیه» بسته نمی‌شد اهواز سقوط می‌کرد

دفاع پرس: خاطره‌ای از شب آزادسازی سوسنگرد بگویید.

در این عملیات، شهدای زیادی دادیم، روز عاشورا بود و اجساد را در یک مدرسه آورده بودند، آذربایجانی‌ها با زبان آذری نوحه می‌خواندند و گریه می‌کردند و ما با زبان لری...، جو بسیار ناراحت کننده‌ای بود، یکی از بچه‌ها به نام «نثاری» برادرش شهید شده بود، خبر شهادت «هاشم پورزادی» و «شاپور نعمت‌الهی» را به ما داده بودند.

خانواده‌هایی در حسینیه‌ها و منازل حمیدیه اسکان داده بودیم، آذوقه و حتی آمبولانسی هم در آن‌جا نبود که آقای «فروتن» و آقای «گودرزی» آشپزخانه‌ای راه‌اندازی کردند، اولین غذایی که می‌خواستند به آن‌ها بدهند توپ به آن برخورد کرد و متلاشی شد، شخصی که در این‌جا شهید شد «مرتضی پاپی» بود، وی رفت که برای بچه‌ها آب بیاورند که ترکش به کمرش خورد، که هر کاری هم کردیم که ایشان را ببریم به جبهه نتوانستیم؛ چراکه راه بسته بود و هر چه سعی می‌کردیم که از کمرش ترکش را در بیاوریم در نیامد و شهید شد.

دفاع پرس: رزمندگان لرستانی در آزادسازی سوسنگرد چه نقشی داشتند؟

در آزادسازی سوسنگرد ارتش، سپاه و نیرو‌های مردمی همه نقش داشتند، ولی اگر پل حمیدیه توسط رزمندگان لرستان بسته نمی‌شد، اهواز سقوط می‌کرد، این سخنی است که سردار «حمیدنیا» یکی از بنیان‌گذاران سپاه، چند وقت قبل در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار