در دیدار جامعه قرآنی با خواهر شهید کاوه مطرح شد؛

حضرت آقا به شهید «کاوه» رساله امام (ره) را هدیه داد/ کوموله‌ها برای سرش جایزه گذاشته بودند

خواهر شهید کاوه روایت کرد: محمود پیش از آغاز جنگ در میان کوموله‌ها نفوذ کرده بود. آن‌ها تا حدی به او اعتماد کردند که مسائل اقتصادی و بودجه‌شان را به او می‌سپارند. سرانجام روزی محمود همراه با ۲ میلیون پول از آنجا فرار کرد. آن‌ها برای سرش یک میلیون تومان جایزه گذاشتند.
کد خبر: ۳۱۹۹۲۹
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۸ - 22November 2018

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در راستای تجلیل از مقام والای شهیدان جامعه قرآنی کشور، «رحیم قربانی» رییس سازمان قرآن و عترت بسیج کشور به همراه نماینده شورای توسعه قرآنی و جمعی از قاریان و فعالان حوزه قرآن و عترت کشور با حضور در منزل شهید جامعه قرآنی «محمود کاوه» با خانواده این شهید والامقام دیدار کردند.

طاهره کاوه در این دیدار اظهار داشت: زندگی محمود ابعاد مختلفی همچون بعد‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قرآنی داشت. لازم است ابتدا از پدرم بگویم که محمود را با قرآن و انقلاب آشنا کرد. هر درختی که به بار می‌نشیند ریشه‌ای دارد. ریشه محمود، پدرم بود. چند سال بعد از ازدواج پدر و مادر خداوند ابتدا یک دختر و سپس محمود را به آن‌ها عطا کرد. پدرم پیش از به دنیا آمد برادرم خوابی دیده بود که منجر شد بعد از به دنبال آمدن وی، پدرم خطاب به خداوند بگوید که این فرزند را به من عطا کردی و من او را به راه خودت می‌فرستم.

وی افزود: وضعیت مالی متوسطی داشتیم. پدرم می‌گفت: من هرگز نمی‌خواهم محمود برای من درآمدزایی کند. تنها برای رضای خدا زندگی کند. محمود پیش از دوران مدرسه به مکتب می‌رفت و قرآن می‌خواند. ما در مدرسه اسلامی درس خواندیم.

خواهر شهید با بیان اینکه شهید روزش را با قرآن آغاز می‌کرد، گفت:  مغازه پدرم کنار منزل‌مان بود. برخی مواقع مشتری‌های پدرم به مغازه می‌آمدند تا صدای صوت قرآن محمود را بشنوند.

کاوه در ادامه به سرگرمی‌های شهید اشاره و اظهار کرد: محمود به مطالعه و فوتبال علاقه داشت. وقتی پدرم محمود را به دنبال کاری می‌فرستاد، او ابتدا به فوتبال می‌رفت و بعد کار پدرم را انجام می‌داد. گاهی از محمود می‌پرسیدیم که اگر جنگ تمام شود، چه کاری انجام می‌دهی؟ او پاسخ داد: «درسم را ادامه می‌دهم».

حضرت آقا به شهید کاوه رساله امام (ره) را هدیه داد/ کوموله‌ها برای سرش جایزه گذاشته بودند////پنج شنبه یک آذر ماه منتشر شود

وی خاطرنشان کرد: روزی مدیر مدرسه محمود نزد پدرم آمد و از او اجازه خواست تا برادرم در یکی از مراسم‌های مذهبی قرآن بخواند.

کاوه عنوان کرد: پدرم و محمود پیش از دوران انقلاب به مسجد کرامت می‌رفتند. محمود در آن مسجد نزد مقام معظم رهبری تفسیر قرآن آموخت. در یک روز زمستانی، محمود با خوشحالی همراه پدرم به خانه آمد. او تعریف کرد که حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) سوالی طرح کردند و من درست جواب دادم. ایشان هم کتابی به من هدیه دادند. در همان هنگام ساواک وارد مسجد شد و برخی را دستگیر کرد. پس از این که کتاب را خواندیم، متوجه شدیم که رساله حضرت امام با جلد کتاب را کاوه آن روز هدیه گرفته بود.

وی با بیان اینکه برادرم سه سال درس طلبگی می‌خواند، تصریح کرد: محمود بعد از پایان دوران راهنمایی به مدت سه سال درس طلبگی خواند. زمانی که حضرت آقا به مشهد تبعید شدند، پدرم به سختی خودش را به مشهد رساند تا با حضرت آقا دیدار کنند. آقا در این دیدار از پدرم می‌خواهند تا محمود به مدرسه برگردد. پس از این دیدار، محمود به تحصیل برگشت. آن زمان مصادف با اوج فعالیت‌های انقلابی بود.

خواهر شهید کاوه گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، محمود به جهت اینکه دوره‌های چریکی را گذرانده بود، محافظ حضرت امام (ره) شده بود. با شروع غائله کردستان، محمود به آنجا رفت. در آن دوران کسی محمود را نمی‌شناخت. او در میان کوموله‌ها نفوذ می‌کند. آن‌ها تا حدی به او اعتماد می‌کنند که مسائل اقتصادی و بودجه‌شان را به او می‌سپارند. سرانجام روزی محمود همراه با ۲ میلیون پول از آنجا فرار کرد. سرکرده کوموله‌ها برای سرش جایزه یک میلیون تومانی گذاشته بودند. پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز خودش را به میدان نبرد رساند و در این راه بار‌ها مجروح شد تا آنجایی که هفت مرتبه تا دم شهادت رفت. در زمانی که برادرم مسئولیت لشکر ویژه شهدا را بر عهده داشت، جوانان درب خانه مادرم صف می‌کشیدند تا همراه با او به عملیات‌ها بروند.

وی با بیان این که فعالیت‌های قرآنی محمود در جبهه نیز ادامه داشت، افزود: محمود در جلسات قرائت قرآن ماه مبارک رمضان که در لشکر ویژه شهدا برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. یک‌سال پیش از شهادتش، او مقام سوم قرائت قرآن را کسب و جایزه این مسابقه را به یکی از بسیجیان تقدیم کرد. این نمونه‌ای از بُعد معنوی شهید کاوه بود.

کاوه اظهار کرد: سرانجام محمود در ۱۰ شهریور سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ به درجه رفیع شهادت رسید. پدرم در توصیف محمود می‌گفت: «او مثل ماشینی تندرو بود که از ما سبقت گرفت و رفت.»

وی در خصوص فیلم «شور شیرین» عنوان کرد: موضوع آن فیلم واقعی بود و تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های شهید کاوه را نشان داد. 

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار