پدر شهید مدافع حرم «سید مجتبی ابوالقاسمی»؛

شهادت پسرم در راه اهل بیت (ع) قلبم را تسکین می‌دهد

پدر شهید ابوالقاسمی می گوید: وقتی می‌خواست خداحافظی کند و به سوریه برود چیزی نگفتم مخالفتی نکردم و به خدا سپردمش. الان هم نمی‌گویم چرا فرزندم را از دست دادم، چون که می‌دانم برای اسلام و خدمت به ائمه رفته است و این قلبم را تسکین می‌دهد.
کد خبر: ۳۲۱۷۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۱ - 04December 2018

شهادت پسرم برای اهل بیت قلبم را تسکین می‌دهدبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید سید مجتبی ابوالقاسمی متولد سال 1360 در دزفول بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) از شر تکفیری ها خود را به سوریه رساند و در 16 آذرماه سال 94 در حلب سوریه به شهادت رسید. وی فرمانده بسیجی گردان بیت المقدس سپاه دزفول بود که داوطلبانه عازم سوریه شد. صادق آهنگران نوحه سرای نام آشنای دوران دفاع مقدس و محمدرضا سنگری از نویسندگان مطرح کشور از جمله افرادی بودند که به واسطه حضور شهید در محافل مذهبی و سرودن شعر با وی ارتباط داشتند. در ادامه روایت هایی از خانواده، دوستان و نزدیکان شهید را می خوانیم.

پدر شهید: وقتی می خواست خداحافظی کند و به سوریه برود چیزی نگفتم، مخالفتی نکردم و به خدا سپردمش. الان هم نمی گویم چرا فرزندم را از دست دادم، چرا که می دانم برای اسلام و خدمت به ائمه رفته است و این قلبم را تسکین می دهد. خوشحال هستم که پسرم در این راه به شهادت رسید.

خواهر شهید: از بچگی بسیار آرام و کم حرف بود. حرف هایش همه با تفکر بود. هیچ گاه ندیدم حرفی را بدون فکر بگوید و یا کاری را بدون فکر انجام دهد. حتی در بازی اش با بچه ها هر پیشنهادی که می دادند آرام نگاه می کرد. هر وقت هم پیشنهاد بازی می داد هیچ کس نه نمی گفت همه قبولش داشتند. هیچ وقت بحثی با مجتبی نمی کردند. تواضعی در وجودش بود که در خانواده شاخص می شد.

آهنگران: ارتباط من با سید به زمانی برمی گردد که حسینیه مان تاسیس شد و مدتی بعد سید به همراه چند نفر از بچه های دزفول به حسینیه آمد. از همان اولین دیدار باهم انس گرفتیم. گفت شاعر است و چند شعرش را برایم خواند و ارتباطمان به این واسطه نزدیک تر شد.

سنگری: ما نزدیک به 17 سال قبل در اوج التهابات اجتماعی و سیاسی جامعه باهم دوست شدیم. در محافلی که سخنرانی داشتم کسانی بودند که در همه مراسم ها حضور داشتند و من در هر مراسم ابوالقاسمی را می دیدم. کسی که من را به خودش جذب کرد. به موضوعات سیاسی و اجتماعی حساسیت های روشن و شفافی نشان می داد و دردمندی اش نسبت به مسائل او را نسبت به دیگران شاخص می کرد.

دوست شهید: از کودکی علاقه زیادی به اهل بیت (ع) داشت. از همان دوران که به مسجد و کلاس قرآن می رفت پرسش های او بیشتر درباره ائمه اطهار بود. سوال هایی می کرد که من گمان می کردم برای سخنرانی هایش در جمع می خواهد ولی بعدا متوجه شدم این سوال ها برای کامل کردن دانسته های خودش است. اینطور نبود مطلبی را یاد بگیرد و بیان کند. اهل بیان نبود بلکه اهل عمل بود.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار