در حاشیه عملیات مرصاد؛ نگاهی به ماجرای نیمروز ۲

در مرداد ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد، کمال (هادی حجازی‌فر) به دنبال یافتن خواهرش سیما (بهنوش طباطبایی) است. افشین (محسن کیایی) شوهر سیما نیز او را همراهی می‌کند.
کد خبر: ۳۳۲۷۹۱
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۴:۰۰ - 12February 2019

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از مشرق‌نیوز، محمدحسین مهدویان فارغ التحصیل دانشگاه سوره است. او کار خود را با مستندسازی در گروه روایت فتح آغاز کرد و بعد از مستند ۱۰ قسمتیِ آخرین روز‌های زمستان (۱۳۹۱) که دربارۀ شهید حسن باقری ساخته شد، به سراغ زندگی احمد متوسلیان رفت و «ایستاده در غبار» (۱۳۹۴) را ساخت که برندۀ سیمرغ بلورین بهترین فیلم در جشنواره ۳۴ فیلم فجر شد. گام بزرگ او، ماجرای نیمروز به تهیه کنندگیِ سید محمود رضوی رقم خورد؛ و بعد از لاتاری (۱۳۹۶)، امسال دومین قسمت از موضوع منافقین خلق را ساخت، که باز هم تماشایی و غافلگیر کننده از کار درآمده است.

ظاهراً این بار مهدویان در نگارش، دخالتی نداشته. فیلمنامه را حسین تراب‌نژاد (نویسندۀ دارکوب و سیانور) و ابراهیم امینی نوشته‌اند. تحقیق با محسن جعفرزاده بوده است و از همراهی مرتضی اصفهانی استفاده شده. بازی‌ها همچنان، عالی و خیره کننده‌اند. نسخۀ کنونی، ۱۳۵ دقیقه است و ضرباهنگ خوبی دارد. مهدویان برای ایجاد حس مستند، همچنان از دوربین تله بهره می‌گیرد. در قسمت قبل، از فیلم نگاتیو و دوربین ۱۶ میلی‌متری استفاده شد تا تونالیتۀ مستند‌های قدیمی القاء شود. در قسمت اخیر، همان کیفیت با دوربین دیجیتال ایجاد شده که برای اولین بار در سینمای ایران رخ می‌دهد.

از قسمت قبل، چند نقش به قسمت دوم آمده‌اند: صادق (جواد عزتی)، کمال (هادی حجازی‌فر)، مسعود (مهدی زمین‌پرداز)، عباس زریباف (حسین مهری)، شادکام (امیرحسین هاشمی) و ابراهیم (امیراحمد قزوینی). عباس، همان منافق نفوذ کرده به اطلاعات سپاه است که در قسمت قبل، موفق به فرار شد. فیلم به بهانۀ او و شخصیت جدید سیما (بهنوش طباطبایی)، بخشی از قصه خود را در پادگان اشرف و بغداد روایت می‌کند. سکانس‌هایی که قابل قبول و باورپذیر از کار درآمده‌اند، هرچند که عالی نیستند.

یکی از سکانس‌های درخشان فیلم، سخنرانی رجوی در هنگام توجیه عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) است و تلفیق آن تصاویر با بازیگران فیلم و مخصوصاً عباس زریباف (حسین مهری) که بسیار هوشمندانه از کار درآمده. فیلم در یک سکانس کوتاه، به شهید صیاد شیرازی می‌پردازد، البته بدون دیالوگ. مانند قسمت قبل، ۲ نوع رفتار معقول و خشن نیرو‌های خودی در ۲ نقش صادق و کمال متبلور است. کمال در این قسمت به سابقۀ خودش در کشتن موسی خیابانی مفتخر است و در مواردی که مورد بازجویی قرار می‌گیرد این افتخار خودش را به رخ فرمانده‌اش می‌کشد.

یکی از نقص‌های فیلم که موجب همدلی مخاطب نمی‌شود، انتخاب امیراحمد قزوینی برای نقش فرمانده است. او به جای شهید رحیم (احمد مهرانفر) آمده، اما توانایی و جذبۀ او را ندارد. موضوع دیگر آن است که شخصیت‌های فیلم در عملیات مرصاد، اندک هستند. البته این‌ها با توجه به بضاعت تهیه کننده بوده. زیرا در بخش خصوصی تولید شده. در عوض، طراحی صحنۀ فیلم برای عملیات مرصاد، عالی است. دکتر محمدرضا شجاعی که سیمرغ طراحی صحنۀ ایستاده در غبار (۱۳۹۴) و تنگۀ ابوقریب (۱۳۹۶) را گرفته است در کمال تعجب برای این فیلم نامزد هم نشد! هرچند که به سبب طراحی لباس این فیلم، نامزد شده است.

واقعاً حیف است که بعد از ۳۰ سال، اولین فیلمی که در این ماجرا ساخته می‌شود توسط کسی باشد که در آن زمان، یک کودک هفت ساله بوده. باید فردی مانند حاتمی‌کیا که در این عملیات فیلم آقا سعید (از مجموعه روایت فتح) را ساخته است، خیلی قبل‌تر ازاین‌ها دست به کار می‌شدند. افرادی مانند سردار سعید قاسمی که در این عملیات فرمانده بوده‌اند، می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در این ماجرا داشته باشند.

با ۲ فیلم مهدویان، مخاطب می‌تواند با نفوذی‌ها و خائنان وطن و منافقین خلق تا حد بسیار خوبی آشنا شود. مردم ما به تماشای این فیلم‌ها نیاز دارند. این آثار می‌توانند تجربه‌های خوب و بد گذشته را بازگویی کنند و ما را بدون هزینه‌های کمتر، به آینده‌ای بهتر برسانند. به امید ساخت فیلم‌های بهتر از حوادث مهم روزگار و مخصوصاً تاریخ انقلاب اسلامی.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها