در گرامی‌داشت شهدای قیام ۱۹ دی قم؛

تبریز غرق در آتش و خون شد

۲۹ بهمن‌ماه ۵۶ به‌مناسبت برگزاری مراسم چهلمین روز گرامی‌داشت شهدای قیام مردم قم، در تبریز قیام دیگری صورت گرفت و برای اولین‌بار بود که شعار «مرگ‌بر شاه» در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی، از زبان تبریزی‌ها سر داده شد.
کد خبر: ۳۳۳۵۳۲
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۰ - 18February 2019

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران، اتفاقات زیادی رقم خورده و خون‌های زیادی ریخته شده است، اما در این میان قیام مردم قم در ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۵۶ یکی از سرآغاز‌های قیام علیه رژیم پهلوی شناخته می‌شود.

هفدهم دی‌ماه سال ۱۳۵۶ انتشار مقاله‌ای با عنوان «استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار «رشیدی مطلق» در روزنامه اطلاعات، موجب شد تا درس‌های حوزه علمیه قم تعطیل و جمعیت زیادی از مردم به همراهی طلاب در اعتراض به این مقاله و همصدا با مراجع و اساتید حوزه علمیه قم، در مسجد «اعظم» شعار «درود بر خمینی» و «مرگ‌بر حکومت پهلوی» سر دهند.

این اعتراضات صبح‌گاه روز نوزدهم گسترده‌تر و در بعدازظهر آن روز با تیراندازی مأمورین به خاک و خون کشیده شد و تا نیمه‌های شب تعدادی از مردم شهید و مجروح شدند.

پس از وقوع قیام مردم قم، ۴۰ روز بعد یعنی ۲۹ بهمن‌ماه به‌مناسبت برگزاری مراسم چهلم گرامی‌داشت شهدای این قیام، در تبریز قیام دیگری صورت گرفت و برای اولین‌بار بود که شعار «مرگ‌بر شاه» در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی، از زبان تبریزی‌ها سر داده شد.

نقطه اول درگیری

صبح روز ۲۹ بهمن‌ماه شهر تبریز به حالت نیمه‌تعطیل درآمده بود و مغازه‌ها اکثرا تعطیل بودند و عده زیادی از دانشجویان، شرکت در مراسم چهلم شهدای قیام ۱۹ دی قم را به حضور در کلاس درس و جلسه امتحان ترجیح دادند. البته عده‌ای از دانشجویان نیز در دانشگاه حضور داشتند؛ کسانی که در دانشگاه ماندند ۲ دسته بودند؛ اول کسانی که سر کلاس رفتند و دوم نیز کسانی که به انجام تظاهرات در دانشگاه پرداخته و کلاس‌های دایر را نیز تعطیل کردند.

اعلامیه دانشجویان انقلابی تبریز برای برگزاری تظاهرات آرام

اعلامیه دانشجویان انقلابی تبریز برای برگزاری تظاهرات آرام

نقطه دوم درگیری

روحانیون از مردم خواسته بودند تا از ساعت ۱۰ تا ۱۲ با حضور در مسجد قزلّی (حاج میرزا یوسف)، در مراسم چهلم شهدای قیام ۱۹ دی قم شرکت کنند، اما مردم زودتر و تقریبا از ساعت ۹ صبح مقابل مسجد قزلّی تجمع کرده، ولی با در بسته مسجد مواجه شدند.

در میان همهمه و شلوغی و نیز حضور مأموران مقابل مسجد، مردم با توهین سرگرد «حق‌شناس» به ساحت مقدس مسجد روبه‌رو شده و «محمد تجلا» با زدن سیلی به صورت «حق‌شناس» به وی اعتراض کرد و «حق‌شناس» هم با شلیک گلوله‌ای، «تجلا» را به شهادت رساند؛ این شد که خشم مردم از شهادت «تجلا» شعله‌ور شد.

سرگرد «حق‌شناس» پس از به‌شهادت رساندن «محمد تجلا» و خشم مردم به یک حمام زنانه پناه برد و پس از مدتی به تهران منتقل و بعد از انقلاب نیز بازداشت و به اعدام محکوم شد.

نقطه سوم درگیری

اما از طرفی در قسمت دیگری از شهر، مردم مقابل باغ گلستان تجمع کرده بودند که ستوان «فرشاد» افسر شهربانی یک فردی که قصد عبور از خیابان داشت را مورد ضرب و شتم قرار داد که با اعتراض مردم روبه‌رو شد و ستوان «فرشاد» ضمن شلیک ۲ تیر هوایی، دستور متفرق کردن جمعیت را صادر کرد که منجر به ایجاد درگیری و اغتشاش شد.

تبریز غرق در آتش و خون شد

نقطه چهارم درگیری

همچنین، جمعی از بازاریان و طلاب مقابل مسجد جامع شهر تجمع کرده و قصد داشتند تا به طرف مسجد قزلّی (حاج میرزا یوسف) که محل برگزاری مراسم گرامی‌داشت شهدای قم بود حرکت کنند، اما شهربانی از حرکت آن‌ها جلوگیری می‌کند و باعث ایجاد درگیری می‌شود.

تشییع شهید «محمد تجلا»

مردم جنازه شهید «محمد تجلا» را روی دست گرفته و با فریادهای «لا اله الا الله» و «درود بر خمینی» وی را تشییع کردند و با ورود به خیابان فردوسی، ماشین سرگرد «نظری» را آتش زدند.

سرانجام جنازه شهید «محمد تجلا» توسط ساواک به صورت ناشناخته در گورستان «امامیه» تبریز به خاک سپرده شد، اما پس از یک ماه با اجازه آیت‌الله «قاضی طباطبایی» نبش قبر و شناسایی شد.

شهید «محمد تجلا»

نهضت هدف‌دار بود

با وجود این‌که مشروب‌فروشی‌ها، سینماها، بانک‌ها و ساختمان‌های دولتی تخریب می‌شدند، اما مردم از لحاظ ناموسی و جانی و مالی مورد تعرض قرار نگرفتند و کسی به پول‌های بانک‌ها دست‌اندازی نکرد.

نخست شیشه‌های بانک‌های خیابان «فردوسی» و بعد خیابان «دارایی» شکسته شد و بعد نوبت به خیابان‌ها و نقاط دیگر شهر رسید.

مردم عکس شاه را می‌‏آوردند پایین و ‏ لگد می‏‌کردند و می‏‌شکستند و آن‌هایی که آتش‌زدنی بود را نیز آتش می‌‏زدند.

در خیابان «پهلوی» و چهارراه «شهناز» سینماها و مشروب‌فروشی‏‌های زیادی واقع شده بود که در این نقطه هم تمام مکان‌هایی که از نظر مردم مرکز فساد شمرده می‏‌شد، مورد حمله قرار گرفت.

با نگاه به مراکزی که مورد تعرض مردم قرار گرفتند، می‏‌توان به ماهیت تظاهراتی که در این روز در تبریز صورت گرفت پی برد.

ساواک نیز در گزارش خود در این باره نوشته است: «در واقعه مورخ ۲۹ بهمن موضوع دیگری جلب توجه نمود و آن عدم کوچک‌ترین خسارت به بازار تبریز بود و این موضوع مؤید این است که بین گردانندگان تظاهرات و بازاریان احتمالاً همفکری و ارتباطی پنهان وجود داشته است.»

شهربانی عقب‌نشینی کرد

ماموران شهربانی از ترس مردم و نیز بنا به دستوری که به آن‌ها داده شد، گریخته و به کلانتری‌ها پناه بردند تا به محافظت از این اماکن بپردازند و عملا شهر از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۲:۳۰ در دست مردم بود.

جلسه شورای هماهنگی در استانداری تشکیل و رئیس شهربانی در آن جلسه اعتراف کرد که نمی‌‏تواند از تظاهرات مردم جلوگیری کند؛ چراکه جمعیت تظاهرکنندگان زیاد است و مردم به اخطار مأمورین شهربانی توجه نمی‌کنند.

همچنین وی مدعی شد که مردم اقدام به آتش زدن بانک‌ها، اماکن دولتی، سینماها، خودرو‌های شهربانی و محاصره کلانتری ۱، ۳، ۴، ۵، ۶ کرده‌اند.

دستورات شاه برای مقابله با قیام مردمی:

شاه بعد از خبردار شدن از این موضوع به سپهبد «جعفری» دستور داد:

تبریز غرق در آتش و خون شد

 

۱. در انجام امور وظایف محوله به هیچ وجه سستی به کار برده نشود.

۲. دستگیرشدگان و زخمی‌‏ها بازجویی و شناسایی شوند.

۳. کسانی که مغازه‌‏ها را بسته‌‏اند نهایت شدت عمل با آن‌ها عمل شود.

۴. به بانک‌هایی که خسارت وارد شده مأمورین گزارش تهیه و مشخصات متهمین به دادگاه داده شود تا خسارات وارده جبران شود.

همچنین جمشید آموزگار (نخست وزیر) نیز در تماس تلفنی خود با استاندار آذربایجان شرقی، از قول شاه اضافه کرد که همه پمپ  بنزین‌ها‏، مخازن نفت بنزین و کارخانه‌جات تحت حفاظت و مراقبت شدید قرار گیرند.

ورود ارتش به تبریز

در ساعت ۱۲:۳۰ ارتش نیرو‌هایی از تیپ مرند و گردان‌های مراغه را وارد تبریز و در همین راستا تعدادی از تانک‌ها و نفربر‌های خود را نیز در نقاطی مانند استانداری و بانک ملی مرکزی مستقر کرد، اما از نیروهای مستقر در پادگان تبریز استفاده نشد. همچنین شهربانی تحت فرمان ارتش شد و به‌کلی شهر حالت حکومت نظامی به خود گرفت.

تعداد شهدا و مجروحان

بنا بر نقل قول‌ها و اسناد موجود، در این قیام خونین ۶ نفر از مردم به شهادت رسیدند و هشت نفر از زخمی‌ها نیز در روز‌های بعد شهید شدند که جمعا ۱۴ نفر می‌شوند. به گفته شاهدان اکثر شهدا توسط ساواک به شهادت رسیدند، ساواکی‌ها سوار بر خودروی شخصی به داخل جمعیت آمده و به مردم تیراندازی می‌کردند و یا این‌که از داخل آمبولانس به‌سوی مردم آتش می‌گشودند.

هیأت ویژه رسیدگی به حادثه تبریز به سرپرستی ارتشبد «شفقت» تعداد زخمی‌ها را ۱۱۸ نفر اعلام کرد. بیشتر مجروحان به بیمارستان پهلوی (امام خمینی) منتقل و در آن‌جا مداوا شدند و البته مأموران ساواک نیز به شناسایی مجروحان پرداختند. در این میان برخی از دانشجویان رشته پزشکی، تعدادی از مجروحان را فراری دادند.

«ام هنری مارشال» مدیر مرکز فرهنگی فرانسه که آن روز در تبریز بود، شمار مجروحان بیش از ۵۰۰ نفر و کشته‏‌شدگان را بین ۹۰ تا ۱۰۰ نفر اعلام کرده است.

تبریز غرق در آتش و خون شد

تعداد دستگیرشدگان

تعداد دستگیرشدگان در گزارش ارتشبد «شفقت» ۵۸۱ نفر اعلام شده است؛ اما ساواک در گزارشی با عنوان «وضعیت افراد دستگیر شده در جریان وقایع اخلال‌گرانه ۲۹ بهمن‌ماه ۵۶ در تبریز» با طبقه‏‌بندی «سری» اعلام کرد که «طی هفته اول تعداد ۶۹۳ نفر به اتهام شرکت در تظاهرات و تخریب توسط مأمورین انتظامی محل دستگیر و به دادسرای تبریز تسلیم گردیدند.»

استبداد پهلوی روی سلاطین مستبد را سفید کرد

امام خمینی (ره) نیز در واکنش به کشتار ۲۹ بهمن ۵۶ مردم تبریز پیامی صادر کردند که در بخش از این پیام آمده است:

من نمی‌دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغ‌دیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیانی این قتل‌عام‌های پی در پی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم، ولی از بوق‌های تبلیغاتی معلوم می‌شود که جنایت‌ها بیش از تصور ماست. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزده‌اند را به محاکمه می‌خواهد بکشد. خاطره بسیار أسف‌انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مُسلِمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.

من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می‌دهم، نوید پیروزی نهایی. شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور بپاخاستید و فداکاری کردید. استبداد محمدرضاخان پهلوی و پدر روسیاهش روی سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکی و قتل عام پی در پی را که به دست این یاغی سفاک انجام می‌گیرد. تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان را مشتی اوباش و بی‌دین معرفی کنند؛ از مجلسی که دست‌نشانده شاه است بیش از این توقع نیست. اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواری‌های شاه، مشتی سازمانی را با کارگران مجبور با سرنیزه، در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن، می‌خواهند لکه‌های ننگ را از سر و صورت این مستبد خون‌خوار شستشو کنند؛ غافل از آن‌که با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنج‌های ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد.

منبع: کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک»

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها