ابراهیم زاهدی‌مطلق:

خوانندگان دهه‌های ۶۰ و ۷۰ تبدیل به چهره‌های شاخص رمان‌نویسی شده‌اند

داور هجدهمین دوره جشنواره ادبی و انتخاب کتاب سال شهید غنی‌پور گفت: با داود غفارزادگان، احمد دهقان، محمدرضا بایرامی، مجید قیصری، ابوتراب خسروی و نویسندگان شاخص زیادی روبروییم که با خواندن و تجربه کردن و شاید گاهی با آزمون و خطا، در دهه‌های بعد تبدیل به چهره‌های شاخص رمان‌نویسی شده‌اند.
کد خبر: ۳۳۵۶۶۶
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷ - 02March 2019

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، ابراهیم زاهدی‌مطلق به اتفاق احمد دهقان و محمدعلی قربانی در هیجدهمین دوره جشنواره ادبی و انتخاب کتاب سال شهید غنی پور، داوری بخش رمان آزاد این جشنواره را بر عهده داشته‌اند.

این نویسنده موفق و عضو شورای نویسندگان مسجد جواد الائمه (ع) در گفت‌و‌گویی درباره حاصل کار داوری حدود ۲۵۰ عنوان رمان و داستان بررسی شده چنین اظهار داشت:

در زمینه رمان و داستان در کشور از وضعیتی خوبی برخوردار هستیم

ما امسال در بخش رمان آزاد جشنواره ادبی و انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی پور، حدود ۲۵۰ کتاب را بررسی کردیم که در بررسی اولیه، کتاب‌هایی که به لحاظ حرفه ای حداقل ها را داشتند، انتخاب و آن ها را با ۲ نفر دیگر ازداوران یعنی آقایان: احمد دهقان و محمدعلی قربانی مطالعه و داوری کردیم.

حتما نمی توانم بگویم که ۱۰۰ درصد این آثار همه آثاری برجسته و درجه یک هستند، اما نکته‌ای که آن را با قاطعیت اعلام می‌کنم این است که حاصل مرور و مطالعه این کتاب‌ها، نشان می‎دهد در زمینه رمان و داستان در کشور از وضعیتی خوبی برخوردار هستیم. یعنی هم به لحاظ محتوایی و کیفی و هم به لحاظ تعداد و کمیت، تعداد زیادی رمان وجود دارد که خواندنی و جذاب و شاخص هستند.

البته که در بین حدود ۲۵۰ کتاب رمانی که ما خواندیم و داوری کردیم، کتاب‌های خیلی خوب، خوب و احیانا ضعیف هم وجود داشت، اما در کل برآیند این مجموعه امیدوار کننده و مثبت بود.

خوانندگان جدی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در تبدیل به چهره‌های شاخص رمان نویسی شده‌اند

ما بخصوص از دهه ۷۰ و آغاز دهه ۸۰ با نسلی از رمان نویس‌های موفق مانند: داود غفارزادگان، احمد دهقان، محمدرضا بایرامی، مجید قیصری، ابوتراب خسروی، محمد حسن شهسواری و نویسندگان شاخص زیادی روبرو هستیم که این دوستان عمدتا از خوانندگان جدی دهه های ۶۰ و ۷۰ هستند و با خواندن و تجربه کردن و شاید گاهی با آزمون و خطا، در دهه‌های بعد تبدیل به چهره‌های شاخص رمان نویسی شده اند. این که می گویم آزمون وخطا به این دلیل است که در آن دوره هنوز کلاس ها و یا احیانا کارگا ه ها و دوره های آموزشی داستان نویسی و رمان نویسی وجود نداشت و این نویسندگان سخت کوش و پر تلاش باید با خواندن و خواندن و خواندن یاد بگیرند و بیاموزند و تلاش کنند تا آثار قابل و شایسته ای را بیافرینند.

این آموختن ها و آموزه هایی که حاصل آن بود، تنور داستان و رمان نویسی ما را گرم کرد و نسل های بعدی فرصت پیدا کردند تا ضمن خواندن آثاری دلپذیر و جذاب، با شرکت در کلاس هایی که این دوستان برگزار می کردند به جای آزمون و خطا، فرصت بیشتر و بهتر خواندن و اندیشیدن را پیدا کنند. فرصت هایی که این عزیزان بتوانند به عنوان نویسندگانی خلاق، صحنه رمان و داستان ما را پر حاصل تر و پر بارتر کنند.

لحن صمیمی و صادقانه و بیان تجارب زیسته رمز موفقی نویسندگان نسل معاصر است

نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که این دوستان و افرادی مانند آقای دهقان، بایرامی و... علاوه بر تسلط بر جنبه های نظری و محتوایی داستان، با هنرمندی و ممارست تجارب زیسته خودشان را به کار گرفتند. این نویسندگان سخت کوش در حقیقت به نوعی تلاش کردند تا آنچه را که زندگی کرده بودند، صمیمانه برای نسل های بعدی که دیگر امکان چنین تجاربی را (که مثلا در دوران دفاع مقدس صورت گرفته بود و دیگر امکان تکرار نداشت) روایت کنند.

این آثار زمانی تاثیر بیشتری گذاشتند که ماجراهای واقعی و گاه آفریده شده توسط ذهن خلاق نویسنده توانستند آن را به مسایل اجتماعی و زندگی واقعی مردم پیوند بزنند. پیوندی حرفه ای با زبانی صمیمانه و صادقانه که بخشی از تاریخ حوادث دوران معاصر را برای نسلی که کمی با آن فاصله داشتند، روایت می کردند. روایت هایی که برای برخی خوانندگان خاطره و هم زمان برای دیگرانی که شاید در زیر یک سقف با همدیگر زندگی می کردند، روایت حقیقی روزهایی بود که پشت سر گذاشته بودند.

خلاصه این ماجرا به گونه ای پیش رفت که از همین کلاس های داستان نویسی، نویسندگان خلاقی بیرون آمدند که خودشان تاثیرگذار و اثربخش شدند. البته نمی خواهم بگویم که این دوستان همه، رمان های جدی و عمیق و تاثیرگذار نوشته اند که البته این امر طبیعی است که در بین تعداد زیادی از افراد حاضر در صحنه رمان و داستان نویسی، سطح کارها از عمیق و پر محتوا تا احیانا متوسط و ضعیف وجود داشته باشد. اما خوشبختانه باید بگویم حاصل این تلاش ها و فعالیت ها بسیارمثبت بوده است و ما در همین بررسی حدود ۲۵۰ کتاب، با آثاری خوب متفاوت و متنوع روبرو بودیم که جای خرسندی و شکرگزاری دارد.

توجه به مسایل اجتماعی و پرداختن به دغذغه های، مردم تاثیر زیادی در دیده شدن و خواندن آثار نویسندگان معاصر داشته است

نکته مهم دیگر در خصوص این کتاب ها و اساسا در مورد حوزه رمان و داستان این است که نویسندگان به سمت انتخاب سوژه های عمیق، تفکر بر انگیز و حتی چالش برانگیزی رفته اند و ضمنا کارهای حرفه ای خود را با مسایل و موضوعات کف جامعه پیوند زده اند. به گونه ای که می توانم ادعا کنم امروز برای هر سلیقه و تفکری در بازار رمان ایران، رمان ها و داستان های خوب و جذاب ایرانی وجود دارد و کسی با مراجعه به کتاب فروشی ها دست خالی بر نمی گردد.

تلاش ما در بخش رمان آزاد جشنواره این بود که از بین کتاب هایی که به مسایل روز توجه کرده اند نیز انتخاب هایی داشته باشیم. رمان هایی که در این زمینه نگاه های ظریف و متفکرانه ای به سوژه های اجتماعی جامعه خود داشتند و مسایل روز جامعه برایشان اهمیت و الویت داشت.

در این زمینه مثلا رمان ها و یا داستان هایی نوشته شده بود که به موضوعاتی مانند داعش (به عنوان نمادی از تندروی مذهبی) پرداخته بودند و یا مسایل جنگ سوریه را محور رمان خود قرار داده و با نگاهی انسانی و هنری این مسایل را خمیرمایه کار خودشان قرار داده بودند.

رمان هایی هم بودند که نگاهشان به موضوعات سطحی و فارغ از نگاه و دغدغه های اجتماعی بود و مثلا موضوعی مانند ممیزی، یا مشکل شخصی یک هنرپیشه را محور داستان خود قرار داده بودند و کارشان از آن جامعیت و گستره ای که بتواند تعداد زیادی از مخاطبان را جذب و راضی کند، برخوردار نبود.

ارایه مسایل جدی جامعه در قالب داستان های عامه پسند مقبول مخاطبان واقع شده است

ضمنا با رمان ها و داستان هایی روبروم بودیم که در قالب داستان های عامه پسند، با نگاهی دقیق و عمیق به مسایل جدی جامعه پرداخته بودند و کارشان ته رنگی از مسایل سیاسی و اقتصادی مطرح در جامعه داشت و به نظر می رسید که می تواند مورد اقبال خوانندگان واقع شود.

جمع بندی من در مجموع از وضعیت رمان های بررسی شده در بخش رمان آزاد جشنواره(که در بیانیه داوران جشنواره هم بدان اشاره کرده ایم) این است که حرکت های شکل گرفته و حاصل کار رمان نویسی کشور، در سمت و سوی خوب و موثری قرار دارد و بسیار امیدورار کننده است. البته ممکن است آنچه در این رمان ها تصویر شده است از نگاه مسولان و مدیران ما خیلی مقبول و امیدوار کننده نباشد، اما به نظرم برای مردم امیدوار کننده است و نویسندگان متعهد و دلسوز کشور ما به عنوان تریبونی که به نمایندگی از مردم جامعه خود در اختیار دارند، از این بستر و زمینه به خوبی برای مردم و امید دادن به آن ها استفاده کرده اند.

هر کس که رمان نمی‌خواند باید بداند فرصتی مغتم را برای بهره‌مندی از تجارب افراد موفق از دست می‌دهد

و حرف آخر این که کسانی که در وضعیت موجود کشور رمان نمی خوانند، حتما یک چیزی را از دست می دهند. معتقدم هر کسی می تواند با خواندن رمان می تواند از این فرصت های ایجاد شده استفاده کند و از تجربه افرادی که در کار خودشان صاحب نظر و دلسوز جامعه هستند و ضمنا تجارب زیسته خود را با زبان جذاب هنر و در قالب دلپذیر رمان و داستان ارایه می کنند، بهره مند شود.

پیشنهادم برای خوانندگان عزیز هم این است که این روزها سری به بازار کتاب بزنند. این صنعت را حمایت کنند و یقین داشته باشند در هر مراجعه ای به کتابفروشی ها، می توانند حداقل ۲۰ عنوان رمان و داستان خواندنی ایرانی دسترسی پیدا کنند. کتاب هایی که به عنوان یک اثر خواندنی می تواند عیدی خوبی برای فرزندان، همکاران و کسانی باشد که دوستشان دارند و برای غذای روح و تغدیه فکری آنان ارزش قایل هستند.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها