یادداشت/ رضا اسماعیلی

«سالاری» هم‌قبله و هم‌قبیله شاعران و نویسندگان آرمانخواه انقلاب اسلامی است

ادیبی مودّب و بی ادعا به نام «عزیزالله سالاری». شاعر، نویسنده و پژوهشگری ارجمند که همه مولفه‌های یک شخصیت فرهنگی نمونه را در خود جمع دارد. او هم قبله و هم قبیله شاعران و نویسندگان آرمان خواه انقلاب اسلامی است.
کد خبر: ۳۳۶۸۳۰
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۵ - 09March 2019

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از فارس، چهل و ششمین شب شاعر، ویژه دکتر عزیزالله سالاری، امروز (شنبه 18 اسفندماه) ساعت۱۸:۳۰ در سازمان هنری رسانه‌ای اوج برگزار می‌شود.

بر اساس این گزارش، رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان به همین مناسبت در یادداشتی آورده است.

نسل فرهنگی انقلاب که در کوران حوادث و فراز و نشیب‌های انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس حضوری مستمر و فعال داشته‌اند، بعد از گذشت چهل سال، به گنجینه‌ای نادر و بی بدیل می‌مانند که برای انتقال فرهنگ انقلاب به نسل امروز باید از خاطرات، تجارب و رشحات قلمی آنان نهایت را بهره برد.

این نسل فرهیخته که دوران انقلاب و دفاع مقدس را درک کرده‌اند - به اعتبار آن که ریشه در فرهنگ دارند - برای ثبت و ضبط فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس بیکار نمی‌نشینند. آدم‌هایی دغدغه‌مند و اهل دردند که از درون‌شان سفارش می‌گیرند و به حُکم تکلیف دست به قلم می‌برند. آثار برتر نیز همیشه متعلق به کسانی است که فارغ از وسوسه نام و نان وارد این عرصه مقدس شده‌اند. چرا که در این حوزه باید «باورمندی» ما بیش از «هنرمندی» ما باشد، یعنی هنگام خلق و آفرینش ادبی با موضوع انقلاب و دفاع مقدس، فقط به موضوع فکر نکنیم، بلکه «موضع» هم داشته باشیم تا محصول کار ما ارزشمند و تاثیرگذار باشد.

هنر فاخر و ارجمند نیز از دل «تعهد» می‌جوشد. شاعر وقتی «حرفی برای گفتن» داشته باشد، به‌دنبال زیباترین قالب برای بیان آن می‌گردد. هنرمند متعهد همیشه سعی می‌کند بهترین و زیباترین کلام را برای ابلاغ پیام خود به کار گیرد. چنان که خداوند در قرآن بهترین و زیباترین کلام را برای ابلاغ پیام خود به استخدام درآورده است. شک نکنید که خلاقیت و هنرمندی محصول تعهد است. خیلی بدیهی است؛ سخنی که از دل بر نیاید، بر دل نخواهد نشست. از این منظر، باید از وجود ارزشمند این انسان‌های دغدغه‌مند، برای تربیت نسلی باورمند و معتقد به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب استفاده کرد. اگر از این مهم غفلت کنیم، در پاسداری و صیانت از آرمان‌ها و ارزش‌های مقدس انقلاب اسلامی راه به جایی نخواهیم برد.

اصل دوم - در کنار تعهد و رسالت مندی - داشتن تخصص و دانش و بینش علمی و ادبی است. بدیهی است بدون برخورداری از جایگاه علمی رفیع، و بدون اشراف بر ظرایف و دقایق هنری و ادبی، نمی‌توانیم به دل‌ها نفوذ و اثری ماندگار خلق کنیم. چنان که رهبر معظم انقلاب نیز بار‌ها گفته‌اند: «هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر‌تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام‌های حق و باطل نیست.»

لازمه کار در حوزه انقلاب و دفاع‌مقدس - علاوه بر تعهد و دغدغه مندی - مطالعه و تحقیق است. هم مطالعه کتابخانه‌ای و هم تحقیق میدانی. شاعر و نویسنده انقلاب علاوه بر مطالعه کتاب‌های پژوهشی، باید از چهاردیواری خانه بیرون بزند، به میان مردم انقلابی و جنگ زده برود و از چشم آن‌ها به دنیا نگاه کند. باید با خانواده‌های داغدار شهدا، جانبازان و آزادگان حشر و نشر داشته باشد.

باید از نزدیک مصائب یک جانباز و معلول دوران انقلاب و دفاع مقدس را هنگام تردد در شهر و عبور از خیابان ببیند. باید با فرزند شهیدی که هر روز زخم زبان همکلاسی‌هایش را در مدرسه تحمل می‌کند و در خلوت شب‌ها پنهانی گریه می‌کند لمس کند. باید با درد جانکاه همسر شهیدی که هر روز در کوچه و خیابان نگاه سنگین مردم را تحمل می‌کند، آشنا باشد. این‌ها چیز‌های خیلی خیلی مهمی است. بدون آشنایی با این دنیا نمی‌توان دست به‌قلم برد و در مورد نسل راست قامت و سربلندی که حماسه‌های افتخار آفرین انقلاب و دفاع مقدس را آفریدند دست به خلق اثر زد. اگر هم بر فرض اثری تولید شود، از واقعیات به دور و محصول توهمات و تخیلات شاعر یا نویسنده خواهد بود. توجه به این دقایق و ظرایف برای محقق، پژوهشگر و ادیبی که می‌خواهد در این حوزه دست به قلم ببرد و اثری فاخر و ماندگار خلق کند، امری ضروری است.

ادیبی مودّب و بی ادعا

و، اما بعد... آنچه گفته شد، مقدمه‌ای بود برای ورود به بحث اصلی که معرفی اجمالی یکی از فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی است. ادیبی مودّب و بی ادعا به نام «عزیزالله سالاری». شاعر، نویسنده و پژوهشگری ارجمند که همه مولفه‌های یک شخصیت فرهنگی نمونه را در خود جمع دارد. انسانی به تمام معنا انقلابی و فرهنگی که دیروز در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، همسنگر رزمندگان بود، و امروز با سلاح «قلم و اندیشه» از سرهنگان و پیشاهنگان جبهه مبارزه با «شبیخون فرهنگی» است. پرچمدار جهاد با دشمنی مُزوّر و دجال منش که کیان و نوامیس ملی و دینی ما را هدف گرفته است.

عزیزالله سالاری هم قبله و هم قبیله شاعران و نویسندگان آرمان خواه انقلاب اسلامی است.

ادیب اصیل و نجیبی که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز که «بعثت انقلاب اسلامی» را در چهل سالگی به تماشا نشسته‌ایم، در کسوت یک بسیجی جان برکف در عرصه فعالیت‌های فرهنگی حضوری مستمر داشته است. ادیبی که با اعتقاد و باورمندی تمام، فراز و نشیب‌های سرنوشت‌ساز این واقعه شگفت را دستمایه خلق و آفرینش آثار فاخر ادبی خود قرار داده و دیگران را نیز به این مهم تشویق و ترغیب کرده است. نویسنده و استاد ارجمندی که در کنار تصدی مسئولیت‌های فرهنگی و تدریس و تعلیم، با خلق و آفرینش بیش از ۲۰ اثر ادبی و پژوهشی، و نگارش ده‌ها مقاله بر غنای صحیفه ادبیات انقلاب اسلامی افزوده است.

«پژوهش محوری» یکی از امتیازات قابل ستایش دکتر سالاری است. بسیاری از شاعران و نویسندگان انقلاب، سرودن و نوشتن را وظیفه اصلی خود می‌دانند و التفات و عنایتی به نقد و پژوهش و نظریه پردازی ندارند. به خاطر بی توجهی به حوزه‌های نظری - چیستی و هستی - ادبیات انقلاب، متاسفانه این گونه ادبی نتوانسته است هم تراز شایستگی‌هایش، جایگاه رفیعی برای خود در ایران و جهان دست و پا کند. این محقق ارجمند، اما با درک ضرورت هویت بخشی به فرهنگ و ادبیات انقلاب، بخش عمده‌ای از فعالیت‌هایش را روی پژوهش‌های علمی و ادبی متمرکز کرده که نیاز امروز و همیشه ماست. وی با زمان سنجی هوشمندانه دریافته است که برای اعتلا و ارتقا این گونه ادبی، شاعر و نویسنده انقلاب باید در کنار شعر گفتن و داستان نوشتن، بخشی از وقت خود را نیز به نقد و پژوهش ادبی اختصاص دهد.

آری، امروز ادبیات فاخر انقلاب برای بالندگی و زایندگی بیش‌تر نیازمند نقد و ارزیابی عالمانه است. وگرنه از پویایی و حرکت باز می‌ماند و در برزخ «تکرار و تقلید» هبوط می‌کند. اگر این نیاز احساس نشود و مرامنامه شعر انقلاب اسلامی توسط محققان و پژوهشگران تدوین نگردد، بدون شک این جریان ادبی در احراز جایگاهی شایسته در جهان دچار چالش خواهد شد. «بی هویتی» و «بی‌تعریفی» در نهایت منجر به تحریف، استحاله و مصادره به مطلوب کردن آن توسط فرصت‌طلبانی خواهد شد که با این گونه ادبی هیچ نسبتی ندارند. از این منظر، کار دکتر سالاری و همه کسانی که با همت بلند خود در این مسیر گام بر می‌دارند قابل تقدیر و ستایش است.

روز مبادای فرهنگی

جان کلام آن که معرفی چهره‌های اندیشمندی، چون سالاری عزیز، پیش و بیش از آن که معرفی یک فرد باشد، معرفی تاریخ و فرهنگ تمدن ساز ایران اسلامی است. اعتراف تلخی است، ولی باید صادقانه بگوییم که ما در طول چهل سال گذشته در معرفی مفاخر علمی و فرهنگی انقلاب اسلامی به نسل امروز - به هر علت - کوتاهی کرده‌ایم. به علت این تعلل و تزلزل، چهره پر فروغ شعر و ادبیات انقلاب اسلامی همچنان در پرده مستوری و مهجوری باقی مانده است. به راستی چرا ما سرمایه‌های علمی و فرهنگی خودمان را به بایگانی تاریخ سپرده‌ایم؟ چرا از حال و روز اصحاب فکر و فرهنگ غافلیم و زمانی پروندۀ آنان را برای بازخوانی بیرون می‌کشیم که آسمانی شده‌اند و دیگر رَدّپایی از حضور سبز و روشن آنان بر صفحۀ روزگار نیست؟! این نقطه ضعف برای ملتی، چون ما که از یک پیشینه فرهنگی ۲ هزار و ۵۰۰ ساله برخوردار است، قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست. یافتنِ پاسخ این پرسش، نیازمند یک واکاوی تاریخی و کالبد شکافی فرهنگی است. برای بیرون آمدن از این وضعیت نابهنجار و مرهم نهادن بر این زخم استخوان سوز باید کاری کرد. آری، امروز همان «روز مبادا» ست. روز مبادایی که اگر آن را درنیابیم، دیگر فرصتی برای جبران نخواهیم داشت. پس بیایید از پیله اهمال و انفعال بیرون بیاییم و برای معرفی شایسته «وارثان آب و خرد و روشنی» به نسل امروز و فردا گام‌های بلندتری برداریم – اینچنین باد.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار