یادداشت/ فرشته چترعنبری

لزوم حفظ سبک زندگی اسلامی

یکی از بزرگترین معضلات جامعۀ امروز بشری از جمله جامعه ایران، «کلیشه»بندی‌هایی است که بر تمام شئون زندگی اجتماعی مانند آداب معاشرت، نحوه پوشش، سبک زندگی و حتی ذائقه و شخصی‌ترین احساسات انسانی سایه انداخته است.
کد خبر: ۳۴۳۰۳۶
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۳ - 22April 2019

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ فرشته چترعنبری؛ یکی از بزرگترین معضلات جامعۀ امروز بشری ازجمله جامعه ایران، «کلیشه»بندی‌هایی است که بر تمام شئون زندگی اجتماعی مانند آداب معاشرت، نحوه پوشش، سبک زندگی و حتی ذائقه و شخصی‌ترین احساسات انسانی سایه انداخته است.

«کلیشه هایی» که وظیفه دارند تمام انسان‌های جهان را اعم از سیاه و سفید و خارجی و ایرانی و عرب و فارس به یک شکل واحد و به صورت «تک‌بعدی» درآورند و آن «بعد» هم، بعد مصرف‌گرایی است. مصرف کالا‌های «اقتصادی» و از آن مهم‌تر «کالا‌های فکری» حاکمانِ مخفیِ حاکم بر حاکمانِ جهان.

از تمام کلیشه و چهارچوب‌بندی‌های صورت گرفته مهم‌تر و البته خطرناک‌تر، «کلیشه‌بندی فکری» است به گونه‌ای که تمام مردم دنیا باید به همه چیز بر اساس چهارچوب‌های فکری معین و مشخص بپردازند و هرگونه «اندیشه» و «فکر» خارج از چهارچوب که نتوان آن را به «رفرنس» یا «کتابی» ارجاع داد، فاقد ارزش تلقی شده و بی‌منطق جلوه‌اش می‌دهند و این نیز از «هنرمندی‌های حکومت مخفی» در جهان است.

امروزه مردم طوری «تربیت» شده‌اند که یا اساساً زحمت «فکر کردن» به خودشان نمی‌دهند و همگی به دنبال جواب‌های از قبل آماده شده‌اند و یا هرگونه فکر و اندیشه‌ای را صرفاً با داشتن رفرنسی که در 90 درصد مواقع ساختۀ دست «حکومت مخفی» است، معتبر می‌دانند و کمتر کسی برای اندیشۀ آزاد و خارج از چهارچوب، ارزش قائل است و هرگونه فکر و کاوش جدید را بدون نیاز به استدلال، برای رد استدلال و منطق صاحب اندیشه، با برچسب «توهم توطئه» و یا تخطئه به خاطر نبود «رفرنس» به حاشیه برده و بی اعتبار می‌کنند!

در صورتی‌که این اندیشه است که کتاب‌ها و رفرنس‌ها را به وجود می‌آورد و نه برعکس؛ و جامعه‌ای که در آن اندیشه نتواند به «کشف» رسیده و «کتب» جدید ارائه دهد، محکوم به استفادۀ از کتب و رفرنس‌هایی است که «افراد پشت پرده» برایش تدارک می‌بینند.

جامعه، معضلات، پدیده‌ها، مسائل و اجتماع جدید، اندیشۀ جدید طلب کرده، ساختار جدید لازم و بررسی جدید و دقیق می‌خواهد و متأسفانه برخلاف قبل از انقلاب که اندیشمندان برجسته، دلسوز و جریان‌سازی وجود داشتند که شالوده‌های فکری و اعتقادی و معضلات موجود در جهان را با حوصله و تدقیق برای مخاطبین خود بررسی و سپس با منطق و دلیل و برهان رد یا قبول می‌کردند، بعد از انقلاب و پس از ترور‌های هدفمندی که صورت گرفت، نظام و انقلاب به شدت از کمبود «اندیشمند» و «تفکر»ی که در قامت یک «معلمِ» به معنای واقعی کلمه، با نگاهی دلسوزانه و دردمندانه، مخاطبین خود از هر گروه و دسته و حزبی داشته باشد و به آن‌ها «آگاهی» و «بیداری» هدیه دهد، رنج می‌برد.

معلمی که نگاه یک‌طرفه به مسائل نداشته باشد و همۀ جوانب آن را بررسی کند و ادبیاتی تند که به صورت یک‌طرفه نفی می‌کند، نداشته باشد و مخاطبینش را به سمت فکر و اندیشه سوق دهد.

متأسفانه امروزه اکثر قریب به اتفاق سخنوران و اصحاب تریبون و منبری‌های ما یا یک‌طرفه به مسائل می‌پردازند و با ادبیات تند خود هیچ جایی بین مخاطبین برای مخالفین اعتقادی و سیاسی و فکری باقی نمی‌گذارند و طوری برخورد می‌کنند که هیچ فضای گفتمانی و هدایتی با جبهۀ مقابل وجود نداشته باشد و یا آنقدر محکم و استوار از حق و حقیقت و پیروزی آن سخن می‌گویند که مخاطبین هیچ احساس نیازی به فکر و اندیشه و تلاش نخواهند کرد و به تعبیری پای منبر ایشان، خیالشان از آیندۀ اسلام و انقلاب راحت شده به جای برانگیخته شدن، به خواب می‌روند که همه جا امن و امان است!

امروزه جوانان ما باید ساختار‌ها و چهارچوب‌های کهنه و بی رمق «فکری» را بشکنند و با «اندیشه» خود به دنبال «کشف» حقایق، علل معضلات موجود و تبیین و تشریح راهی جدید باشند نه آنکه صرفاً در فضای پدید آمده توسط «حاکمان مخفی» تنفس کرده و زندگی کنند.

بی‌خود نیست که در اسلام «یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت» عنوان شده و بیهوده نیست که به برخی «اندیشمند» می‌گویند. چون اغلب مردم و حتی به اصطلاح نخبه‌ها و دانشمندان، اساساً «فکر» نکرده و صرفاً یافته‌های دیگران را تکرار می‌کنند.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها