گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: مدتی پیش پیکر مطهر شهید دیگری از مدافعان حرم سوریه که در تفحص های نیروهای کمیته جستوجوی مفقودین کشف و از طریق DNA شناسایی شده بود به کشور بازگشت و طی مراسمی در قم تشییع و در گلزار شهدای امامزاده علی اکبر (ع) به خاک سپرده شد.
شهید احمد جلالی نسب از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در جریان دفاع از حرم حضرت زینب (س) به واسطه برادر کوچکتر خود به جبهه سوریه اعزام شد. او پس از سهبار اعزام به این کشور سرانجام در تاریخ 29 آذرماه سال 95 در تدمر سوریه در نبردی سخت به شهادت رسید.
«موسی جلالی نسب» برادر کوچکتر شهید جلالی نسب که خود نیز از پاسداران انقلاب اسلامی و از مدافعان حرم است که علاوه بر ارتباط برادری، همکار و همرزم شهید هم بود، وی در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس از دلایل حضور برادرش در سوریه اینطور روایت کرد: همه شیعیان به نوعی جسارتهای که به خاندان اهل بیت (ع) در طول تاریخ شده است را شنیده و درک کردهاند، ما دفاع از حرم حضرت زینب (س) را برای اینکه دوباره جسارتی به آن نشود بر خود واجب می دانیم، مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود به حمایت از جبهه مقاومت تاکید داشتند این موضوع نه تنها برای برادر من بلکه دیگر عزیزانی که در جبهه مقاومت حضور یافتند به نوعی سندیت محسوب میشد، برادرم با توجه به 2 مولفه ای که گفته شد به سوریه رفت.
جلالی نسب به ارتباط خود با برادر از دوران کودکی تا حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کرد و ادامه داد: به واسطه اینکه برادر بزرگتر ما در دوران دفاع مقدس در جبهه های جنگ حضور داشت، من و احمد بیشتر با یکدیگر بودیم، سالهای ابتدایی مدرسه 2 سالی با ایشان در یک مدرسه درس میخواندیم و در سنین نوجوانی باهم در پایگاه های بسیج مشغول به فعالیتهای مختلفی از جمله گشت محلات و نگهبانی و غیره شدیم. ورودمان به سپاه پاسداران در دهه 70 باهم و در یک مقطع زمانی بود.
وی به ویژگیها و شاخصههای رفتاری و اخلاقی این شهید اشاره کرد و گفت: بسیار اهل انضباط فردی و اجتماعی بود رویکرد مقرراتی و قانونمندی داشت و در هر شرایطی قرار که میگرفت چهارچوب کاری خود را حفظ میکرد. فرد منضبط و نظمگرایی بود. به نماز اول وقت و نماز جماعت در مسجد اهتمام خاصی داشت. ویژه نسبت به نماز اول وقت و خواندنش در مسجد به امامت جماعت مقید بود. دلسوزی و احترام ویژه به پدر و مادر داشت. خیلی دلسوز کم حرف کم حاشیه و دغدغه مند بود.
برادر شهید جلالی نسب از عزم شهید برای رفتنش به سوریه صحبت کرد و گفت: واسطه اعزامش به سوریه خودم بودم، قبل از حضور ایشان خدا توفیق داد من و اخوی کوچکترم در جبهه مقاومت باشیم، با توجه به اینکه این جبهه در رسته توپخانه، ادوات و زرهی نیازمند نیرو بود با احمد صحبت کردم و ایشان هم اطلاعات عمومیاش را در خصوص ادوات ارتقا داد، با توجه به اینکه تخصص کافی نداشت خودش خودجوش این تخصص را کسب کرد و اولین مرحله ابتدای سال 95 به سوریه رفت. من هم همراه ایشان در منطقه بودم، البته من در یک سو و ایشان در سی دیگری حضور داشتند و در اولین اعزام هم من و هم ایشان جانباز شدیم.
این رزمنده و جانباز مدافع حرم ماجرای شهادت برادرش را اینگونه روایت کرد: زمانی که احمد برای آخرین بار به سوریه رفت من مدتی قبل به عراق رفته بودم و نتوانستم با او خداحافظی کنم. شهادت او مصادف با پیروزی ما در حلب و شکست دشمن بود لذا تعداد زیادی از نیروهای تکفیری در حلب عقب نشین کرده و به تدمر سرازیر شدند، مدافعین شهر تدمر بسیار کم بودند نیروهای روسی هم صحنه را خالی کردند تعداد انگشت شماری ماندند که احمد به عنوان مسوول ادوات تدمر وقتی وضعیت را دید قصد کند کردن آهنگ حرکت دشمن را داشت، به همراه 3 نفر دیگر از جمله شهید «حسن اکبری» به دفاع پرداختند، پس از اینکه پشت ضد هوایی نشست در فاصله 50 متری از دشمن به شهادت رسید. نکته مهم در شهادت این بود که عزتمندانه و مقتدرانه به شهادت رسید، برای همین در پایین تصاویر شهید این بیت شعر را درج کردیم «غالباً آن گذری که خطرش بیشتر است، میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است».
ادامه دارد...
انتهای پیام/ 141