به گزارش خبرنگار اعزامی دفاعپرس به مناطق سیل زده استان خوزستان، قرار بود به عنوان خبرنگار به مناطق سیلزده اعزام شوم؛ اما انگار مأموریت دیگری در انتظارم بود. یکی دو روزی سفرم به تعویق افتاد و نشد خودم را به گروه جهادی برسانم، مغموم بودم که چگونه خودم را به گروه برسانم تا اینکه خبری خوشحالم کرد؛ مسئول گروه تماس گرفت که همراهیاش کنم؛ راهی شدیم. در طول سفر در خصوص مسائل مختلف صحبت کردیم؛ همسفرم برونگرا و خوشمشرب بود، حرفهای علمی زیادی میزد؛ روانشناس بود و با آن که دوره سربازی را میگذراند، مرخصی گرفته بود تا برای ارزیابی روحی افراد، خود را به منطقه سیل زده برساند.
همسفرم «محمدحسن موحدی» نام داشت؛ در صحبتهایی که باهم داشتیم، گفت: برای ارزیابی روح و روان افراد درگیر با بحران سیل به منطقه اعزام شدهام. در روزهای اول بحران شاید نمیتوان کار زیادی برای آسیبدیدهها انجام داد؛ اما لازم است از میزان امید به زندگی و روحیه آنها اطلاع کسب کرد. در بین افراد سیل زده، کودکان آسیب پذیری بیشتری نسبت به چنین حوادثی دارند؛ از این رو بر کودکان تمرکز میکنیم. با توجه به اینکه زمان محدود است؛ بنابراین وقت برای مصاحبه بالینی کم است. بر همین اساس قرار است، از فنون هنر درمانی استفاده کنیم و از بچهها بخواهیم که نقاشی بکشند. همچنین سعی خواهیم کرد با طراحی بازیهایی هیجانآمیز به تخلیه هیجان کودکان کمک کنیم؛ به طور کلی باید بگذاریم مراحل سوگ طی شود و کودکان به پذیرش بحران برسند.
بعد از استراحت کوتاهی و توقف در استراحتگاههای میانراه به صحبت خود با این روانشناس ادامه دادم؛ از او پرسیدم که روانشناسان در صورت وقوع چنین حوادثی باید چه اقداماتی انجام دهند؟ او در پاسخ به من گفت: بعد از ارزیابی ناشی از تحلیلها میتوان به مداخله در بحران دست زد، اگر روانشناسان بتوانند در مرحله ارزیابی و مداخله خود را به مناطق آسیب دیده برسانند میتوانند خدمترسانی اجتماعی بالایی داشته باشند و شاخص سلامت روان را در مناطق سیل زده تقویت کنند.
علاوه بر محمدحسین همسفر دیگری نیز با ما بود؛ همسفری که بخشی از مناطق آسیب دیده تحت فرماندهی وی بود. روحیه جهادیاش باعث شده بود، نتواند دست روی دست بگذارد، دائما در حال تماس گرفتن بود تا خدمات به موقع به گروههای جهادی برسد.
این همسفر ما «سروان علیرضا ایمانی» فرمانده سپاه شوش دانیال بود، با اصرار حاضر شد در مورد وضعیت منطقه صحبتهایی بکند. وی میگفت: از ابتدای وقوع سیل به دلیل اینکه ۸۶ کیلومتر طول رودخانه دز و ۱۵۶ کیلومتر رودخانه کرخه از شهرستان شوش گذر میکند با مشکلاتی مواجه بودیم. ساحل شرقی رودخانه دز که با ۱۲ روستا و رودخانه کرخه با 38 روستا مجاور است که همین امر سبب شده است که با افزایش دبی آب و در نتیجه با آب گرفتگی درگیر شویم. از ابتدای وقوع سیل ۷۰ روستا اخطار تخلیه کامل، ۳۸ روستا با آبگرفتگی کامل و ۱۸ روستا در محاصره آب بودند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اقدامات صورت گرفته در روستاهای باقیمانده عبارتند از: تقویت سیل بندها و خاکریزهایی است که در گذشته تحت نام سیل بندهای کشاورزی وجود داشت که به همت گروههای جهادی و پشتیبانی ادوات مهندسی که توسط سپاه تامین شد، صورت گرفت.
سروان ایمانی افزود: در حال حاضر حدود 2 هفته از سانحه سیل زمان میگذرد؛ وضعیت دبی روستاها کاهش یافته است؛ اما همچنان آبگرفتگی در بعضی از روستاها وجود دارد. آمار کلی سیل زدگان در شهرستان شوش ده هزار نفر هستند که در 29 نقطه کمپ های صحرایی، مدارس و پادگان شهید درویشی سپاه سکونت یافته اند.
فرمانده سپاه شوش میگفت: امداد رسانی در قالب گروههای جهادی که کار جابجایی اثاثیه منزل سیل زدگان، تقویت سیل بندها، ارسال بسته های بهداشتی و غذایی، اعزام تیم های پزشکی، سرکشی مداوم از سیل زدگان و تخلیه آب روستاها در اولویت اقدامات گروههای قرار گرفته است.
وی با اشاره به توزیع غذای گرم میان سیلزدگان افزود: دهها موکب تهیه غذا در شهرستان برپا شده است که این موکبها در سراسر کشور در حال خدمترسانی هستند. همچنین 16 گروه پزشکی با تجهیزات کامل و یک آمبولانس با تیم پزشکی از کشور عراق در روستاهای شهرستان شوش به سیل زدگان خدمت ارائه میدهند. در روزهای اول سانحه سیل حدود ۲۵۰۰ نفر تحت معاینات پزشکی قرار گرفتند؛ ولی به جرات میتوان گفت در تمامی مناطق که حداقل سه مرتبه تیمهای پزشکی اعزام شدهاند.
ایمانی میگفت: طبق برنامه ریزی صورت گرفته روستاهایی که قابلیت بازگشت و سکونت را دارا هستند، مردم را از کمپها به منازل بازسازی شده منتقل میکنیم و بسته غذایی یک ماهه در اختیارشان میگذاریم. از سوی دیگر 2 روستا داریم که قابلیت سکونت را دیگر دارا نیستند؛ بر همین اساس تقاضای ۲۰۰ کانکس کردهایم که به به محض تجهیز و تحویل این کانکسها، کانکسها در دو نقطه موقت نصب میشود.
اولین بار در جاده «بیت یدی» به روستای دیگر او را دیدم که پاهایش تا زانو در آب فرو رفته بود و داشت با پای پیاده خودش را به مردم آن روستا میرساند. لباس سبز خاکی و گلیاش نماد کارهای خوبی بود در امدادرسانی به مناطق سیل زده انجام داده بود. رفتارش به دل مینشست؛ با شوخیهایش فضای بچههای جهادی را شیرینتر میکرد و خستگی را از تن بچهها در میآورد. حاجی یکی از مردهای بحران بود که دل به سیل زده بود و توانسته بود در چند روز با کمک بچههای جهادی آب مناطق روستایی را وصل کند و جلوی آبگرفتگیهای بیشتر را بگیرد. اول قبول نمیکرد مصاحبه کند؛ اما بعد پذیرفت که بدون نام حرفهایش را بزند.
وی اظهار داشت: در روز اول که به همراه بچههای جهادی به روستاهای شهرستان شوش به نامهای (بیت النور، کاظم حیدر، محارب1، محارب 2 و بیت الغیب) اعزام شدیم؛ خالی از سکنه بود. هم اکنون روستاییان در حال عزیمت به خانههایشان هستند. آب و برق در این مناطق قطع شده بود که به همت گروههای جهادی سپاه و بسیج دوباره وصل شده است.
وی در ادامه گفت: جوانان جهادی ابتدا در این مناطق سیل بندهایی را زدند بعد با پمپهای بنزینی آبها را از مناطق مسکونی و معابر خارج کردند. بعد از وصل شدن برق این گروه جهادی توانست با مجاهدتهای شبانه روزی، آب هشت روستا را وصل کنند.
این رزمنده جهادگر با اشاره خدماتی که در این مناطق صورت گرفته است خاطرنشان کرد: با یک سری از بیماریها در این مناطق مواجه بودیم که تیم پزشکی به این مناطق اعزام شد. غذای گرم، مواد شوینده بستههای فرهنگی، مداد رنگی و اسباب بازی برای کودکان به همت گروه های جهادی در این مناطق پخش شده است. زندگی به مناطق سیل زده بازگشته است و در تلاش هستیم آیندهای بهتر را برای ساکنین مناطق سیل زده بسازیم.
با اینکه سنش بالا رفته بود و به ظاهر فکر میکرد باید از پا بنشیند؛ اما مثل سروی بلندقامت ایستاده بود و به یاری مردمانی شتافته بود که همه هستی و نیستیشان به روی آب بود. او برای بچهها نقش پدری را ایفا می کرد. ابتدا خودش را همراه با یک گروه دانشجویی به پلدختر رسانده بود و بعد دلش نیامده بود برگردد به تهران و با گروهی دیگری عازم خوزستان شده بود. آقا سید غفوریان مرد پخته 60 سالهای بود که تمام همت و توانش را برای خدمات رسانی هزینه میکرد.
وی اظهار داشت: هفته پیش به همراه بچههای دانشگاه شریف به پلدختر عزیمت کردیم. در آنجا به مدرسه رفتیم که در کلاس ها حدود یک و نیم متر شن و گل بود. بچههای جهادی با بیل و فرغون گل و لای را از خانههای مردم و مدارس بیرون میآوردند.
این جهادگر در ادامه افزود: شرایط در استان خوزستان نسبت به لرستان تفاوتهای بیشماری دارد؛ شرایط جغرافیایی این 2 منطقه باهم فذق دارد. در پلدختر باید با گل و لای دست و پنجه نرم میکردیم؛ ولی در اینجا با آبگرفتگی مواجه هستیم.
وی در پاسخ به این سوال که این جوانان چه شباهتهایی با رزمندگان هشت سال دفاع مقدس دارند، گفت: در آن زمان اساس ماجرا مبارزه با دشمن بود که به وطنمان حمله کرده بود؛ ولی هدف این جوانان خدمت رسانی به هم وطنانشان است. در هشت سال دفاع مقدس تمام جوانان در تلاش بودند گوشهای کوچک از کار را بر عهده بگیرند تا ذرهای از خاک ایران مورد تجاوز و تعهدی بیگانگان قرار نگیرد. حال که اکثر افراد به دنبال بعد مادی دنیا هستند؛ جوانانی هستند که خودشان را درگیر دنیا نکردهاند و هدفشان خدمت رسانی به میهن و هم وطنان شان است.
این جهادگر که در حال تمیز کردن چکمههای بچههایی بود که تازه برگشته بوند تا پس از اندکی استراحت به گوشهای دیگر از مناطق سیل زده اعزام شوند تا گوشهای از درد و آلام سیل زدگان را بزدایند، گفت: وقتی من میخواستم به همراه این جوانان به این اردو ملحق شوم، خیلی از اطرافیانم به من خرده گرفتند که شما وظیفهای نداری بروی؛ خدمترسانی تنها به عهده دولت، هلال احمر و سایر ارگانهای ریزبط است؛ در صورتی که وظیفه خدمت رسانی معطوف به تمام آحاد مردم است.
وی در بخشی دیگری از سخنانش گفت: یک شب از خواب بیدار شدم دیدم جوانی در حال خواندن نماز شب است. دو ساعت بعد دیدم جوانانی دیگر در حال خواندن نماز شب هستند. به قول قدیمی ها این جوانان نور بالا میزنند و ارتباطشان با خدا برقرار شده است. نسل جوانی که به این مناطق آمده اند مثل بچه های اول انقلاب و جنگ هستند. با داشتن روحیه فداکاری و با کمترین امکانات در حال خدمت رسانی هستند در صورتی که هر روز این بچهها با لقمهای نان و پنیر ارتزاق میکنند.
در ادامه سفر با «میثم» که فارغ التحصیل رشته هوافضا و از برترین دانشجوهای کشور محسوب میشود، آشنا شدم. او که از برترین دانشگاه های جهان دعوتنامه داشته ولی دست رد به تمام این دعوت نامهها زده است و قصد دارد با عزمی پولادین به کشورش در عرصههای مختلف خدمت کند.
وی خاطرنشان کرد: اولین باری است که با جمع این دوستان دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم در قالب گروهی جهادی به یاری سیل زدگان بشتابیم.
این جهادگر افزود: پمپ آب ۸ روستا که تقریبا ۴۰۰ خانوار در این روستاها ساکن هستند، در حادثه اخیر صدمه های خیلی جدی دیده بود تا جایی که بیش از ۵ متر آب بر روی موتور پمپ آب بود. در ابتدا آب را تخلیه کردیم و سپس موتور پمپ آب را باز آمد کردیم.
حال بعد از چندین روز خدمت رسانی به مردم گرانقدر شهرستان شوش وقت آن رسیده است که این جهادگران خود را به شهرهای خود برسانند و خود را محیای جهادی دیگر در عرصه علم و دانش بکنند.
گزارش از علیرضا رحیمطهرانی
انتهای پیام/ 441