یادداشت/

میدان مین و بی‌تدبیری ما

فرمانده این میدان فضا را نشناخته و دستور حرکت داده است و این را افتخار می‌داند که وزیر جوانش فشار دهنده دکمه فیلترینگ نیست. صد البته که فیلترینگ هم راهش نیست اما چرا در میدانی که می‌دانیم اگر بی‌هدف و باری به هر جهت حرکت کنیم محکوم به شکست خواهیم بود همچنان چشم‌ها را بسته و دل به تدبیر بی‌تدبیری می‌بندیم.
کد خبر: ۳۴۴۳۷۷
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۸ - 01May 2019

میدان مین و بی‌تدبیری ماگروه اجتماعی دفاع‌پرس؛ میدان مبارزه است و شب عملیات. همه برای رسیدن به خط دشمن و رو در رویی با نیروهایی که تا بن دندان مسلح هستند، به خط شده‌اند. روحیه برای جنگیدن و خون دادن عالی است اما یک جای کار لنگ می‌زند. کار شناسایی به درستی انجام نشده و معلوم نیست نیروها در دشت وسیع پیش‌روی با چه چیز رو به رو می‌شوند.

همیشه می‌گویند برای یک عملیات «باید کار شناسایی به درستی انجام شود» حتی اگر برای آن شهید داده شود. کار شناسایی زمینه اصلی موفقیت و رسیدن به سرمنزل مقصود در یک عملیات سرنوشت‌ساز است. عملیاتی که قرار است جبهه‌ای از جبهه‌های دشمن را از دسترسش خارج کند.

اما «کار شناسایی درست انجام نشده» و باید بی‌مهابا دل به دشت وسیع رو به‌رو داد. لشکر چند کیلومتر در دل تاریکی شب جلو می‌رود و ناگهان صدای چندین انفجار سکوت وحشتناک شب را به تپش می‌اندازد.

«کار شناسایی درست انجام نشده».

بی توجه به انفجارها باز دستور حرکت صادر می‌شود غافل از اینکه لشکر در دل میدان مین است. یکی پس از دیگری صدای انفجار به گوش می‌رسد اما فرمانده میدان که باید پیش از حرکت دستور شناسایی درست را می‌داد غافل از آنچیز که بر سر نیروهایش می‌آید همچنان فرمان پیشروی می‌دهد. چند صد متر با همین منوال به پیش می‌روند بدون اینکه نگاهی به عقبه خود داشته باشند. صدای انفجارها پیام روشنی را مخابره می‌کنند. این لشکر دیگر نایی برای مبارزه رو در رو ندارد. هنوز هیچ گلوله‌ای از خاکریزهای پیش‌رو شلیک نشده. دشمن خیالش راحت است که میدان مین کارش را درست انجام می‌دهد اما فرمانده ...

دشمن می‌داند بعد از میدان مین تعداد انگشت شماری که جان سالم بدر برده‌اند نایی برای مبارزه نخواهند داشت چرا که آنها به این باور رسیدند که فرمانده «کار شناسایی را درست انجام نداده» است.

این داستان زاییده ذهن نگارنده را شاید بتوان مترادف با قصه این روزهای فضای مجازی در کشور دانست. فرمانده این میدان فضا را نشناخته و دستور حرکت داده است و این را افتخار می‌داند که وزیر جوانش فشار دهنده دکمه فیلترینگ نیست. صد البته که فیلترینگ هم راهش نیست اما چرا در میدانی که می‌دانیم اگر بی‌هدف و باری به هر جهت حرکت کنیم محکوم به شکست خواهیم بود همچنان چشم‌ها را بسته و دل به تدبیر بی‌تدبیری می‌بندیم.

یادمان نرفته قصه تجاوز به دختر دبستانی را که نهایتش به بشکه اسید ختم شد یا جنایتکار آن پرونده پیش از ارتکاب جنایت توحشات ذهن بیمارش را در فضای مجازی به اشتراک مخاطبانش گذاشته بود و در نمونه آخر قداره بند هفت‌تیر کش پیش از جنایت در همدان جنون خود را در فضای مجازی با دیگران به اشتراک گذاشت.

این‌ها نمونه‌هایی از تلفات لشکر جوان این کشور در انفجارهای میدان مینی است که در فضای مجازی بستر گسترانده؛ در حالی که مسئولان در برابر آن تنها نقش آن فرمانده را دارند که بدون «شناسایی»، نیروهای خود را به مسلخ کشانده است.

این روزها فضای مجازی در حال گرفتن تلفات سنگینی است، اما مسئولان دلنگرانی مردم را تلگرام می‌دانند. شاید وقت آن رسیده که آقایان صدای انفجار مین‌ها را در فضای مجازی بهتر بشنوند. با پنبه گذاشتن در گوش و پروپاگاندا نمی‌توان از دل حادثه گریخت. حالا که در دل میدان مین هستیم هرچند که «کار شناسایی را درست انجام ندادیم» پس بگذاریم تا بچه‌های گردان تخریب کار بازکردن میدان مین را درست انجام دهند تا دشمن با خیال آسوده به تلفات ما نظاره نکند.

انتهای پیام/ 821

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار