سی‌ودومین نمایشگاه کتاب-۸۹/ یادداشت/ حامد افروغ

حاشیه‌ای بر باز شدن گره کور بازار کاغذ به دست رهبر انقلاب

یکی از معضلات بزرگ کشور پس از ضعف‌های مدیریت اجرایی، این است که عادت برخی مسئولان شده تا برای انجام امور موظفی خود هم از رهبری حکم گرفته یا عتاب شوند تا شاید تکانی بخورند، نمونه‌اش حکم رهبری برای حل مشکل کاغذ.
کد خبر: ۳۴۴۸۵۹
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۱۹ - 04May 2019

آقایی کردن آقا، این‌بار برای بازار کاغذگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ نمایشگاه دوست‌داشتنی و بهار اهل کتاب، امروز (شنبه 14 اردیبهشت) به پایان می‌رسد و با همه خاطرات و خطرات و بیم‌ها و امیدهایش تا سال بعد پرونده‌اش بسته می‌شود. معمولا به مناسبت برگزاری مراسم‌های مختلف و جشنواره‌های گوناگون، موضوع آن مراسم‌ها و جشنواره‌ها مورد مداقه و آسیب‌شناسی علاقمندان و کارشناسانش قرار می‌گیرد.

نمایشگاه کتاب تهران نیز به عنوان بزرگترین و جذاب‌ترین محفل گردهم‌آیی دوستداران کتاب در ایران، همواره با مشکلاتی به بزرگی نامش دست و پنجه نرم کرده است که بزرگترین‌ آن، نداشتن جای مناسب برای برگزاری است، هرچند که شهر آفتاب را برای این رویداد ساختند، اما همچنان نمایشگاه کتاب تهران، مُحرِم مصلای امام است!

از بحث جا که بگذریم، آنچه که نمایشگاه سی‌ودوم را در دهه 90 متمایز کرد، پس از چند سال غیبت (که برخی به تحریم تعبیرش کردند)، حضور رهبر معظم انقلاب در بازدید از آن و تاکید تلخ ایشان بر لزوم حل مشکلات کاغذ است. چرا تلخ؟ چون این سوال برای نگارنده مطرح است که آیا برای حل مشکلات واضح و آنچه که از مبرزات وظایف مسئولان و دستگاه‌های مربوطه است، آیا باید رهبری پیشقدم شود و دستور صادر کند؟ تا کی انرژی و ظرفیت مقام رهبری برای حل مشکلات جاری کشور که از وظایف روشن و بی‌شائبه مسئولان است، باید تلف شود؟!

سال‌هاست که بازار کتاب از نبود کاغذ ارزان و در دسترس، رنج می‌برد، در حالی‌که طبق ادعای میثم نیلی ـ مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی و مشاور رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه نشر و کتاب ـ در جریان بازدید حضرت آیت الله خامنه‌ای از نمایشگاه کتاب، به وسیله باگاس تولید شده در هفت‌تپه خوزستان، می‌توان تمام نیاز کشور به کاغذ را که حدود ۴۰ هزار تن در سال است، تامین کرد؛ خب این مطلب آیا بر وزیران و مدیران و دستگاه‌های مختلف از دولت تا مجلس پوشیده است که این استخوان کهنه سال‌ها باید لای زخم بازار کتاب بماند و چرکین شود؟

اگر تا دیروز دغدغه اهل کتاب و دلسوزان و منتقدان این بود که بازار نشر توسط افکار و عقاید انحرافی مورد هجمه و خلل واقع نشود، مدت‌هاست که برای حفظ اصل بازار نشر، به دلیل نوسانات بازار کاغذ، مضطرب و نگران هستند. اضطراب و نگرانی‌ای که همچون بسیاری از مشکلات کشور با نگاهی دلسوزانه و جهادی به ظرفیت‌های داخلی، قابل حل و مرتفع شدن است.

سر این کلاف را که بگیریم می‌رسیم به قصه پرغصه کتابخوان ایرانی که از لابلای غرولند‌های روشنفکرانه مسئول و غیرمسئول به جهت کم بودن سرانه مطالعه، حالا باید کتب عمومی را هم به قیمت گزاف تهیه کند، چه برسد به کتب تخصصی که دیگر تهیه کردنش چون خرید کالای لوکس است!

ما نمی‌توانیم از سویی شیون‌کنان نگرانی‌های خود را برای فرهنگ کشور از ایرانی تا اسلامی‌اش فریاد کنیم اما از سویی دیگر در دست و پا کردن بدیهی‌ترین لوازم صیانت از فرهنگ، دست و پا بزنیم و منتظر سقلمه‌های رهبری باشیم. این علاوه بر ظلم به رهبری، که به جای صرف انرژی برای هدایت کلان مملکت باید بدیهیات مدیریت در کشور را هم سامان دهد، ظلم مضاعفی به ملت ستمدیده ایران است که عمر بی‌بازگشت خود را باید در تنور حواس‌پرتی، بی‌مبالاتی، کارنابلدی مسئولان و یا هر چه که اسمش را بگذارید، بسوزاند.

امید است با همت مسئولان امر که طبق جریان بازدید رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه کتاب، سردمداری رفع مشکلات بازار نشر به عهده دو وزیر صمت و فرهنگ واگذار شده، پس از سالها، با مدیریت صحیح و ضابطه‌مند این بازار، باری بزرگ از روی دل فعالین این حوزه برداشته شود.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها