در گفت‌وگو با دفاع‌پرس مطرح شد؛

شهید «بروجردی» زبانزد مردم کردستان

فرزند شهید جلال بارنامه گفت: پدرم همیشه از حضور شهید «محمد بروجردی» در بین کردها می‌گفت و از حسن خلقش برایمان حرف می‌زد؛ بروجردی در میان مردم کُرد زبانزد بود و برای همین به وی لقب مسیح کردستان دادند.
کد خبر: ۳۴۵۶۶۱
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۷ - 22May 2019

به گزارش خبرنگار دفاع‎پرس از کردستان، چه زیباست نام کردستان و چه دلنشین است قدمگاه شهید «محمد بروجردی» و چه نام‌هایی که یادشان برای همیشه در دلها می ماند. «جلال بارنامه» شهیدی است که به جرات می توان گفت، تمام عمر خود را در راه پیشرفت انقلاب صرف کرد تا مردم در آسایش و امنیت زندگی کنند.

کسی که همرزم شهید «محمد بروجردی»  و جاویدالاثر حاج «احمد متوسلیان» بود اما در تاریخ 16 خرداد سال 83 زمانی که از باغ کشاورزی خود بیرون آمد در کمین ضد انقلاب قرار گرفت و به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.

از آنجا که این شهید بزرگوار خاطرات بسیاری از شهید بروجردی داشت به سراغ یکی از فرزندان وی رفتیم تا خاطرات این شهید بزرگوار از شهید بروجردی بازخوانی شود.

این فرزند شهید اینگونه می گوید: پدرم از دورانی برایمان می گفت که ضد انقلاب شهر کامیاران را فرا گرفته بود. پدرم همراه چند نفر دیگر از همرزمانش به کرمانشاه مهاجرت کردند و سپس به تهران رفتند به دستور امام، شهید بروجردی مسئول پاکسازی را بر عهده گرفت، سپس سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد را تاسیس و مسئولیت آنها را بر عهده گرفتند.

وی ادامه داد: سال 1358 عملیات باز پس‌گیری کامیاران را شروع کردند. در این میان با حضور فرماندهانی چون «محمد بروجردی»، «مصطفی چمران»، «احمد متوسلیان» و بسیاری دیگر که برای آزادی کردستان به این سرزمین با صفا آمده بودند مردانی کُرد نیز با تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان در برابر ضد انقلاب ایستادند و مردانه جنگیدند.

 

شهید بروجردی 4 ماه در پاکسازی کُردستان همراه پیشمرگان مسلمان کُرد بود


شهید جلال بارنامه یکی سربازان گمنام و همرزم شهید محمد بروجردی بود

وی می گوید: پدرم همیشه از حسن خلق شهید بروجردی برایمان می گفت، تا جایی که می توانیم وی را الگوی خود در زندگی قرار دهیم چرا که حُسن خُلق او در میان مردم کرد زبانزد بود و برای همین به وی لقب مسیح کردستان داده بودند.

این فرزند شهید بیان می دارد: صداقت، ایمان، پایمردی، شجاعت و ایثار از جمله ویژگی های این شخصیت وارسته بود که موجب افتراق ایشان از دیگران می شد.

شهید بروجردی 4 ماه در پاکسازی کُردستان همراه پیشمرگان مسلمان کُرد بود //هایپر لینک طبق اصول خبرگزاری اصلاح شود/// یکی از عکسهای متن کشیده شده//// حروف عربی در کل متن اصلاح شود (كاك ) (نظامي) و.../// متن نیاز به بازخوانی و تنظیم بهتر دارد////

وی ادامه می دهد: شهيد جلال بارنامه و همرزمانش مريوان را با عنوان قم كردستان به سر زبانها انداختند. ايشان هر چند در ابتدا بعنوان جوانمرد وارد ژاندارمری شده بود اما روحيه اش جدای از روحيه و سازمان ژاندارمری بود، زيرا تنها علت اين كار عدم حضور ديگر نيروهای انقلابی درمنطقه بود. چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاريخ 2/2/1358 تاسيس و شكل يك ارگان شبه نظامی با مشی انقلابی به خود گرفت بعد از حادثه 23 تير 1358 نيروهای مجاهد كميته انقلاب اسلامی و بعد از آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد منطقه شدند.

وی ادامه می دهد: شهید بروجردی بعد از تأسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کرد و زحمات فراوانی که در این راه متحمل شدند، در همه عملیات ها همچون دوست و برادر در کنار نیروهای سازمان بود و زمانیکه کامیاران را پاکسازی شد، ایشان در شهر در کنار پیشمرگان ماندند و شهر را ترک نکردند.

شهید بروجردی 4 ماه در پاکسازی کُردستان همراه پیشمرگان مسلمان کُرد بود



فرزند شهید بارنامه می گوید: در پاکسازی شهرستان کامیاران دایی و پسر عمه پدرم به شهادت رسیدند سپس بحث پاکسازی مریوان به میان آمد و همراه 65 نفر از پیشمرگان مسلمان کُرد به دستور شهید بروجردی به پادگان شهر مریوان رفتند، حاج احمد متوسلیان همراه با 25 نفر دیگر به مریوان رفتند و فرماندهی آنجا را بر عهده گرفتند تا باز پس‌گیری در سه نقطه مریوان را شروع کنند. در این عملیات دو نفر به شهادت رسیدند یک نفر شهید بومی به نام محمد سعید تاز و یک نفر شهید غیر بومی به نام «ولی جناب » بود که در عرض 24 ساعت توانستند مریوان را بازپس گیری کنند.

وی ادامه داد: پدرم هجدهمین شهید از طایفه ی خانواده بارنامه بودند و اعتقاد بارز داشت که جمهوری اسلامی ایران را با عقیده و فکر و اندیشه انتخاب کرده ام و همیشه از هر 9 پسر خود خواسته بود تا برای حفظ و حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی در سنگر سپاه پاسداران حضور داشته باشند و راه پدر را ادامه دهند.

 

شهید بروجردی 4 ماه در پاکسازی کُردستان همراه پیشمرگان مسلمان کُرد بود

این فرزند شهید می گوید: ضد انقلاب می دید که حالا کاک جلال بارنامه در سنگر فرهنگی و با روایت جنایات آنان به مبارزه پرداخته و انگار که نمی خواهد حتی لحظه ای آنان را راحت بگذارد پس سرانجام شرایط ترور او را فراهم کردند. کاک جلال زراعت می کرد و حالا ترورش زیاد مشکل نبود. با توجه به شواهد موجود در محل سه تن از عناصر ضد انقلاب در عصر شانزدهمین روز خردادماه سال 83 در مسیر بازگشت شهید کاک جلال از مزرعه به منزل در ساعت 18 و 40 دقیقه وی را از راه دور به گلوله می بندند و حتی جرات نمی کنند که نزدیک پیکر بی جانش بروند.

وی بیان می دارد: پدرم همیشه از خدا می خواست که مرگش را شهادت قرار دهد و در وصیت نامه اش اینطور برایمان نوشت که
آرزو داشتم و دارم همچنان که خودم زندگی کرده ام تمام فرزندانم همین طور باشند و راهی را که من رفته ام و آن را می پیمایم، شماها آن راه را نیز بپیمایید، توکل بخدا داشته باشید، شاید این دنیا برای شماها سخت و دشوار به اتمام برسد و این همان خواست پروردگار است که برای افراد صالح خودش این دنیا را دنیای مشقت و سختی قرار داده و در آخرت اجر و پاداش آن را عطاء می فرماید.

 

شهید بروجردی 4 ماه در پاکسازی کُردستان همراه پیشمرگان مسلمان کُرد بود


لذا به خواست خودمان و وصیت پدر همه‌ی ما پاسدار این انقلاب هستیم و تا جان در بدن داریم برای دفاع از میهنمان از پای نخواهیم ایستاد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها