سردار محمدی‌نیا در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

بروجردی معتقد بود سرنوشت ما را کار فرهنگی تعیین می‌کند

مسئول تبلیغات وقت سپاه منطقه هفت و قرارگاه حمزه سیدالشهداء گفت: بروجردی از من درخواست کرد که به سپاه منطقه رفته و تبلیغات سپاه را تشکیل دهم؛ چون معتقد بود آنچه سرنوشت ما را تعیین می‌کند، کار فرهنگی است.
کد خبر: ۳۴۷۹۰۲
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۶ - 25May 2019

گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ سالگرد شهادت محمد بروجردی فرمانده سپاه منطقه هفت و جانشین قرارگاه حمزه سید الشهدا بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگویی با سردار «رضا محمدی‌نیا» مسئول تبلیغات سپاه منطقه هفت و قرارگاه حمزه سیدالشهداء در زمان شهید بروجردی و نیز فرمانده تیپ سلماس در دوران دفاع مقدس و مشاور فعلی رئیس سازمان پدافند غیر عامل، بخش‌هایی از ویژگی‌های اخلاقی و فرماندهی شهید بروجردی را جویا شویم. مطلب زیر ماحصل گفت‌وگوی دفاع‌پرس با سردار محمدی‌نیا است.

دفاع‌پرس: نحوه آشنایی شما با بروجردی چگونه بود؟

در سال ۵۷ که انقلاب اسلامی پیروز شد، دانشجوی علوم آزمایشگاهی دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی فعلی) بودم و زمانی هم که امام (ره) به کشور بازمی‌گشتند، عضو ستاد استقبال از امام بودم. به همین دلیل در ۲۵ اردیبهشت ۵۸ برای عضویت در سپاه فراخوان شدم و این فراخوان با ناامنی‌های کردستان همزمان شده بود؛ لذا به پادگان ولی عصر (عج) فعلی و عشرت آباد سابق رفتم. بعد از گذراندن حدود دو هفته آموزش نظامی، جوانی در پادگان رفت و آمد می‌کرد که به لحاظ چهره با افرادی که طی آن مدت دیدم بودم، تفاوت داشت.

همین فرد در نمازخانه پادگان سلام و علیک گرمی با بنده کرد و با تصور اینکه قبلا این فرد را دیده‌ام، پرسیدم شما را کدام دانشگاه دیدم که گفت «من دانشگاه نرفتم»؛ مجدداً از او پرسیدم اسم شما چیست؟ گفت «محمد بروجردی هستم». در این دیدار قصدم از حضور در پادگان را اعزام به کردستان برای مقابله با ضد انقلاب عنوان کردم، اما وی از من خواست چنانچه امکان دارد، مدتی را در پادگان باشم.

بدین ترتیب در پادگان ماندم و در صحبت‌هایی که روز‌های بعد با او داشتم، بروجردی عنوان کرد قصد داریم به سپاه سازمان و نظم بدهیم که برای این کار تقاضا می‌کنم ما را همراهی کنید؛ بدین‌صورت همکاری من با بروجردی از این مقطع آغاز شد و مسئولیت اولین گروهان از گردان یک پادگان ولی عصر (عج) را هم به بنده سپرد و «آقامیر» را هم به عنوان جانشین من معرفی کرد.

دفاع‌پرس: افرادی که آموزش می‌دادند چه کسانی بودند؟

کسانی که آن زمان آموزش می‌دادند، تعدادی قبلا در فلسطین آموزش دیده بودند؛ مثل ابوشریف، بخشی هم پیشتر جزو نیرو‌های «گارد» بودند و دسته سومی هم که آموزش می‌دادند، در همین پادگان آموزش‌هایی را فراگرفته بودند.

البته هیچ‌کدام از این سه گروه ایده‌ای برای سازماندهی نداشتند و اولین بار ایده سازماندهی نیرو‌ها توسط بروجردی مطرح شد؛ با این حال وقتی سازماندهی آغاز شد، برخی‌ها شروع به کارشکنی علیه این طرح کردند؛ چون پیش از آن اگر قرار بود عملیاتی در سطح تهران صورت گیرد، نیرو‌های عمل‌کننده به صورت گزینشی انتخاب می‌شدند، ولی بروجردی مخالف چنین روشی بود.

دفاع‌پرس: چه زمانی به کردستان اعزام شدید؟

آذر همان سال به کردستان اعزام شدم.

دفاع‌پرس: گفته می‌شود بروجردی بعد از غائله پاوه به کردستان می‌رود؛ آیا این روایت درست است؟

گروهان‌ها را بعد از سازماندهی به نقاط مختلف کشور که درگیری بوجود می‌آمد، اعزام می‌کردیم؛ به عنوان مثال گروهان سه را که نیرو‌های «احمدی مقدم» بودند به گیلان فرستادیم؛ البته بیشتر این نیرو‌ها که اعزام می‌شدند بعد از چند روز بازمی‌گشتند، ولی گاهی هم پیش می‌آمد که نیرو‌ها برنمی‌گشتند؛ مانند نیرو‌هایی که به کردستان می‌رفتند، بعضاً همان‌جا ماندگار می‌شدند.

بروجردی در ادامه سازماندهی‌ها به این نتیجه رسید که به کردستان برویم تا نحوه بکارگیری نیرو‌های اعزامی را مشاهده کنیم؛ لذا با هماهنگی ستاد مرکزی سپاه به کردستان رفت و دو سه هفته کردستان ماند و حتی در درگیری شهر سنندج هم شرکت می‌کند و بعد مجدد به تهران بازمی‌گردد و در این بازگشت اعلام کرد که باید به کردستان برویم و حداقل هم باید هفت هشت ماه در منطقه بمانیم.

دفاع‌پرس: بروجردی چه زمانی تئوری «دکترین امنیت پایدار مردم‌پایه» خود را مطرح کرد؟

در مرحله دوم حضور خود در کردستان، بروجردی تئوری «دکترین امنیت پایدار مردم‌پایه» را ارائه داد؛ براساس این تئوری بروجردی معتقد بود اگر بتوانیم مردم را از صف ضد انقلاب جدا کنیم، امنیت پایدار می‌شود.

بروجردی معتقد بود سرنوشت ما را کار فرهنگی تعیین می‌کند

براساس این دکترین، مردم کرد، مسلمان هستند و نظام جمهوری اسلامی نیز در منطقه پذیرفته شده به عبارتی مردم با ضد انقلاب دو صف جدا از هم هستند؛ پس اگر در کردستان نقشی ایفا شود که مردم از صف ضد انقلاب جدا شوند، مردم خود عامل امنیت در کردستان خواهند بود؛ یعنی در این صورت است که امنیت پایدار می‌ماند.

از سوی دیگر وی معتقد بود که باید با گروهک‌ها نهایت شدت عمل را داشت؛ زیرا در این صورت مردم متوجه می‌شوند که می‌خواهیم گروهک‌ها را سرکوب کرده و نظام جمهوری اسلامی را برای مردم حفظ کنیم.

دفاع‌پرس: ستاد غرب کشور که بروجردی برای اولین بار در آنجا مستقر می‌شود، در کجا بود؟

ستاد غرب کشور آن زمان در کرمانشاه داخل پادگان ارتش قرار داشت و نماینده سپاه در ستاد غرب هم «ابوشریف» بود؛ اما وقتی قرار شد بروجردی فرمانده ستاد غرب شود، وی ستاد غرب را آورد بیرون پادگان تا در دسترس مردم باشد.

علت این اقدام هم این بود که بروجردی اعتقاد داشت برای ایجاد امنیت پایدار نباید خود را در پادگان نظامی محصور کنیم.

دفاع‌پرس: نحوه برخورد با ضدانقلاب مستقر در کردستان چگونه بود؟

در آن مقطع تقریبا در غالب شهر‌های کردستان گروه‌های تجزیه طلب، مارکسیست‌ها و حتی مجاهدین خلق، حاکمیت داشتند یعنی از ساختمان و تجهیزات نظامی برخوردار هستند و به راحتی هر کاری که می‌خواستند حتی ترور افراد را انجام می‌دادند؛ لذا در این شرایط با ورود به منطقه ابتدا حدود یک ماه به بررسی منطقه پرداخت تا اولین محل شروع عملیات نظامی مشخص شود؛ زیرا عملیات‌هایی که تا آن زمان در منطقه علیه گروهک‌ها صورت گرفته بود، چون قدرتمندانه نبود، باعث افزایش جرأت گروهک‌ها در حمله به پادگان‌ها و مراکز نظامی شده بود.

دفاع‌پرس: ایده تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان از کجا نشأت گرفت؟

همان روز‌های اولی که بروجردی به ستاد منطقه غرب کشور آمد، به عنوان فرمانده منطقه به دیدار مردمی که از شهر‌های مختلف کردستان مهاجرت کرده و به کرمانشاه آمده بودند، می‌رفت و با آن‌ها گفت‌وگو می‌کرد؛ در این گفت‌وگو‌ها اطلاعات لازم را از منطقه به دست می‌آورد؛ حتی در زندان با گروهک‌های زندانی مصاحبه‌هایی را انجام می‌داد و در این گفت‌وگو و مصاحبه‌ها بود که به این نتیجه رسید برای انجام عملیات باید، نیرو‌های بومی را هم مورد استفاده قرار داد.

بدین ترتیب بخشی از مردم جوانرود، پاوه، روانسر، کامیاران و شهر‌های دیگر را به عنوان نیرو‌های مردمی سازماندهی کرد و از آنجا ایده تشکیل «سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» به ذهن بروجردی رسید.

آن زمان عنوان «سازمان» به دلیل آن که در منطقه بسیار شایع بود و به نوعی قدرت را نشان می‌داد، انتخاب شد، اما اسم «پیشمرگ» هم به این دلیل انتخاب شد که گروه‌های تجزیه طلب همگی خود را «پیشمرگ کرد» معرفی می‌کردند؛ لذا بروجردی هم عنوان «پیشمرگان کرد مسلمان» را انتخاب کرد.

البته این سازماندهی به صورت مخفی انجام شد و خارج از سازمان کسی از وجود چنین تشکلی خبر نداشت.

دفاع‌پرس: اولین شهری که توسط بروجردی و پیشمرگان کرد مسلمان از وجود ضد انقلاب پاکسازی شد، کدام شهر بود؟

اولین عملیات در خرداد ۵۸ انجام و به دنبال آن «کامیاران» آزاد می‌شود؛ این هم زمانی است که هیأت حسن نیت در منطقه مذاکراتی را با سران گروهک‌ها انجام داده بود؛ لذا زمانی که خبر آزادسازی «کامیاران» از رسانه‌ها منتشر شد، گروهی به نمایندگی از دولت موقت به کرمانشاه آمد و به سپاه اعلام کرد که شما از حکم امام تخلف کردید؛ البته حکم امام مربوط به گفت‌وگو با مردم منطقه بود نه مذاکره با سران گروهک ها؛ موضوعی که به هیچ عنوان مد نظر گروه به اصطلاح حسن نیت قرار نگرفت و آن‌ها در مذاکره با گروهک‌ها بازی سیاسی انجام دادند.

در این شرایط، گروه اعزامی دولت موقت در بررسی‌های خود متوجه شد که عملیات به فرماندهی بروجردی انجام شده است؛ لذا در دیدار با امام عنوان کردند که سپاه از فرمان شما تخلف کرده و در حالی که ما مشغول مذاکره هستیم، سپاه عملیات انجام داده است؛ امام هم جمله‌ای به این مضمون که سپاه کار خودش را انجام می‌دهد، بیان می‌کند. بدین ترتیب موضوع یاد شده باعث شد تا هویت «سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» برای همگان آشکار شود.

بروجردی معتقد بود سرنوشت ما را کار فرهنگی تعیین می‌کند

دفاع‌پرس: زمانی که بروجردی فرماندهی سپاه منطقه هفت را برعهده داشت، شما مسئول تبلیغات سپاه این منطقه بودید؛ چرا بروجردی به کار فرهنگی اهمیت می‌داد؟

قبل از آن که به عنوان مسئول تبلیغات سپاه منطقه هفت فعالیتی داشته باشم، بنا به تشخیص بروجردی یک سال و نیم بخشدار «جوانرود» بودم که پس از این مدت بروجردی از من درخواست کرد که به سپاه منطقه رفته و تبلیغات سپاه را تشکیل دهم؛ چون معتقد بود آنچه سرنوشت ما را تعیین می‌کند کار فرهنگی است.

البته هم‌زمان «اکبر مداحی» و «حسین باقری» نیز در «سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» کار فرهنگی انجام می‌دادند؛ لذا در ارتباط با این عزیزان کار فرهنگی گسترده‌ای را در منطقه آغاز کردیم تا بتوانیم جوانان و مردم منطقه را جذب کنیم.

دفاع‌پرس: بعد از شهادت بروجردی تا چه سالی در قرارگاه بودید؟

تا سال ۶۱ تبلیغات سپاه منطقه هفت بودم و بعد از آن جا به لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در جنوب رفتم؛ آن زمان بروجردی از کرمانشاه به ارومیه رفته بود تا در قالب قرارگاه حمزه فعالیت کند؛ لذا بروجردی از من درخواست کرد به قرارگاه رفته و در آنجا هم تبلیغات را راه اندازی کنم؛ بدین ترتیب تا سال ۶۳ در قرارگاه حمزه بودم و بعد از آن فرمانده تیپ سلماس را عهده دار شدم.

انتهای پیام/ 231

نظر شما
پربیننده ها