گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ بعد از روی کار آمدن رژیم پهلوی و انقراض سلسله قاجار، سیاست ضد قاجاری در دستور کار عمال پهلوی قرار گرفت تا به هر وسیله چهره شاهان قاجار تقبیح شود.
رژیم پهلوی در طول سلطنت خود بر ملت ایران، سعی داشت خود را آبرومند و منجی نشان دهد تا از این طریق برای خود قداستی بدست آورد. برای همین شاه منحوس پهلوی نام خود را بعد از نام خداوند آورد و شعار «خدا، شاه، ملت» را ترویج داد. شاه پهلوی با وقاحت تمام خود را سایه خدا بر زمین میدانست و بدین جهت سلطنتش را ابدی تصور میکرد.
بعد از سرنگونی رژیم طاغی پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی ایران، هیچ شعاری جز کلمه جلاله «الله» روی پرچم ایران نقش نبست و مردی چون امام خمینی (ره) با همه بزرگی و جلالت شانی که داشت خود را خدمتگزار مردم میدانست؛ اما با وجود تفاوتهای اساسی جمهوری اسلامی ایران و رژیم پهلوی اقدامی اساسی برای تبیین این تفاوتها انجام نشده است. در حالی که خیانتهای رژیم پهلوی علیه مظاهر و شعائر اسلام بیشتر از سلسله قاجار بود. اگر «آغا محمدخان قاجار» به اتکای شمشیر خود و ریختن خون بسیاری، روی کار آمد اما بیگانگان در روی کار آمدن سلسله قاجار نقشی نداشتند. در حالی که رژیم پهلوی تنها سلسهای در تاریخ ایران بود که با دخالت مستقیم دولتهای بیگانه روی کار آمد.
هر چقدر عوامل فرهنگی رژیم پهلوی برای تقبیح سلسله قاجار کوشید، مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شناساندن چهره واقعی رژیم پهلوی و بیان حقایق تاریخی قدمهای بلندی برنداشتند. معدود کتابهای منتشر شده ـ در حوزه ادبیات داستانی ـ که آن قدر زیاد نبوده تا بتوان به اتکای آن تصویری درست از زمانه پهلویها ارائه داد. همچنین در حوزه فیلم و سریال نیز منفعلانه عمل شده است. مدت زیادی است که رسانه ملی با پخش سریالهایی در حوزه تاریخ معاصر، داستانهایی را روایت میکند که در دوره قاجار میگذرند یا اگر داستان مربوط به سالهای ابتدایی پهلوی است باز خاندان قاجار و شاهزادههای قجری محور قصه هستند. گویا نویسندگان این آثار فراموش کردهاند که زمانی هم رژیمی به نام پهلوی بر این ملت حکومت کرده که هنوز آثار خیانت آن پابرجاست.
قرار نیست تحریف تاریخ شود و به بهانه حمایت از جمهوری اسلامی ایران هر اثری ساخته و پخش شود اما بسیاری از موضوعات هستند که بدون نیاز به کنکاش، خیانت رژیم پهلوی در آنها مشهود است. واقعه کشف حجاب و قتل عام متحصنین مسجد گوهرشاد، انقلاب سفید شاه، واگذاری جزیره بحرین، اصلاحات ارضی و... بدون دخل و تصرف و تحریف واقعیت، ماهیت رژیم پهلوی را عیان میکند. با وجود این، تعداد آثاری که علیه قاجار و یا موضوعات مربوط به آن ساخته شده، بسیار بیشتر از آثاری است که علیه رژیم پهلوی روی آنتن رفته است.
سریالهایی چون «عقیق»، «بانوی عمارت» و «از یادها رفته» آثاری بودند که در یکی دو سال اخیر از رسانه ملی پخش شدند. «عقیق» با آنکه در گذشته روایت میشد اما به دلیل داستانی سطحی نه نقد تاریخ است و نه به کار زمانه ما میآید. به همین دلیل است که بعد از پخش آخرین قسمت از یاد میرود.
«بانوی عمارت» نیز آشکارا در جهت تقدس سرمایهداری و تجلیل از سیستم ارباب و رعیت و نظام شاهی است. در این سریال میبینیم تا زمانی که شاهزاده قجری در عمارت حضور دارد، همه چیز برقرار است؛ اما با رفتن آن شاهزاده کذایی ـ شاه ـ به تبعیدی خودخواسته، همه چیز فرو میریزد. حتی رعیت و نوکرها باید از آن عمارت شاهی بروند؛ آینده روشنی هم در انتظار آنها نیست. نوکرها با رفتن شاه غمگینند چرا که در شاهنشین عمارت، شاهی نمینشیند. در این سریال نه خبری از شعائر دینی وجود دارد نه مظاهر ملی، گویا آنچه اهمیت دارد تنها حراست از ساحت شاهزاده قاجار است. چرا که تنها آنها وجاهت دارند و خونشان اصیل است!
سریال «از یادها رفته» که در سالهای ابتدایی سلطنت رژیم پهلوی میگذرد با اشاره مختصری به غائله کشف حجاب و مسجد گوهرشاد میپردازد در ادامه، این واقعه فراموش شده و داستان حول دختری به نام «مهربانو» با بازی «هلیا امامی» متمرکز میشود که رنگ و بویی به شدت عاشقانه دارد. داستان فیلم با تغییر مختصری میتوانست در زمان حال روایت شود. «از یادها رفته» نه تنها تحلیلی از تاریخ ارائه نمیدهد که حتی داستانی تاریخی نیست چرا که مساله تاریخ، مساله «از یادها رفته» نیست. اشاره به کشف حجاب، کشت تریاک و زد و بندهای شبه سیاسی آن کمکی به درک تاریخ و روند سریال نمیکند.
ما به بازخوانی تاریخ نیازمندیم، بیتفاوتی نسبت به گذشته نمیتواند شناخت ما را نسبت آینده عمیق کند. اگر ما ندانیم که چه عواملی سبب شد تا جمهوری اسلامی ایران شکل بگیرد چگونه میتوانیم آسیبها و تهدیدهایی که در مسیر آن قرار دارد را بشناسیم و برای آینده آن تصمیم بگیریم. وقتی ما میتوانیم شخصیت امام خمینی (ره) و مواضع ایشان را درک کنیم که شناختی از شاه پهلوی داشته باشیم. این امر مهم حاصل نمیشود جز آنکه دوربین فیلمسازان ما بسیار بیشتر از آنچه هست روی رژیم پهلوی تمرکز کنند و آن را با زاویه دیدی منصفانه و بدون غرضورزی به نقد بکشانند.
انتهایپیام/ 161