کاپلان:

در مناقشه هسته‌ای، از نظر سیاسی، دیپلماتیک و قانونی حق با ایران است

«فرد کاپلان» در یادداشتی با موضوع گام دوم کاهش تعهدات ایران به برجام، اذعان کرد عملکرد ایران با متن توافق هسته‌ای در انطباق کامل است.
کد خبر: ۳۵۳۴۵۱
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۱ - 09July 2019

کاپلان: در مناقشه هسته‌ای، از نظر سیاسی، دیپلماتیک و قانونی حق با ایران استبه گزارش گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «نشانه‌ اندوهباری از ورشکستگی سیاست خارجی دولت [دونالد] ترامپ، این است که در مناقشه بر سر توافق هسته‌ای دوران [باراک] اوباما با ایران، ایرانی‌ها در سوی درست ایستاده‌اند و ایالات متحده در سوی نادرست؛ چه از منظر سیاسی، چه دیپلماتیک و چه حتی قانونی.»

«فرد کاپلان» روزنامه‌نگار و تحلیلگر شناخته‌ شده آمریکایی نشریه «اسلیت» در یادداشتی با مقدمه فوق، به بررسی عملکرد ایران و آمریکا در قبال توافق هسته‌ای پرداخته است. کاپلان هرچند رویکردهایی ضدایرانی دارد و در همین یادداشت هم با صفاتی منفی از جمهوری اسلامی ایران یاد می‌کند، اما اذعان کرده است که تصمیمات اخیر تهران برای کاهش تعهد به توافق هسته‌ای، که یک سال پس از خروج یکجانبه آمریکا از این توافق اتخاذ شدند، قانونی و منطبق با برجام است.

کاپلان نوشته است:

«اولا و از همه روشن‌تر (هرچند که تعجب‌آور است که به ندرت در ابتدای اخبار به این موضوع اشاره می‌شود، البته اگر اصلا اشاره‌ای شود)، اینکه ایران اولین کشوری نبود که از مفاد این توافق تجاوز کرد. در ماه می ۲۰۱۸، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ فقط به این خاطر که این توافق را دوست نداشت، از آن خارج شد، آن هم با وجود این واقعیت که بازرسان بین‌المللی بارها و بارها تأیید کرده بودند که ایرانی‌ها به مفاد این توافق پایبند هستند. پس از آن، ترامپ نه تنها تحریم‌های اقتصادی را که با امضای توافق رفع شده بودند را احیا کرد، بلکه علیه هر کشوری هم که با ایران تجارت می‌کرد، حتی پنج قدرت (بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین، آلمان به همراه اتحادیه) امضاکننده توافق، «تحریم ثانویه» وضع کرد.

ثانیا، ایران حتی با پاسخ (نسبتا با تأخیر) خود به خروج ترامپ هم این توافق را نقض نکرده است. بند ۳۶ برجام عنوان کرده است که اگر یکی از امضاکنندگان توافق معتقد باشد که طرف دیگری «به تعهدات خود پایبند نیست»، در آن صورت بعد از چند دیدار و رایزنی مشخص، «استدلالی برای توقف اجرای تعهدات خود» خواهد داشت.

این پرونده آنقدر روشن است که بازنشده، مختومه می‌شود. ترامپ با خروج از توافق و باز اعمال تحریم‌ها، اعلام کرد که ایالات متحده دیگر به تعهداتش عمل نمی‌کند. کشورهای اروپایی هم به دلیل شمول تحریم‌های ثانویه، هرچند با بی‌میلی و با وجود تلاش برای اجتناب از این تحریم‌ها، عملکردی مشابه داشتند. بنابراین، ذیل بندهای این توافق، ایران دیگر الزامی برای پایبندی به تعهداتش ندارد.

ثالثا، ترامپ حتی پیش از خروج از توافق هم در حال نقض آن بود. از جولای سال ۲۰۱۷، یعنی در اولین حضورش در اجلاس گروه ۲۰، ترامپ سران کشورهای متحد را برای توقف تجارت با ایران تحت فشار قرار داد. این فشار، نقض مستقیم بند ۲۹ این توافق بود که عنوان می‌کند ایالات متحده و دیگر امضاکنندگان توافق «از هر سیاستی که مشخصا به دنبال اثرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم بر عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران و در تناقض با تعهدات (این کشورها) به عدم تضعیف اجرای موفق برجام باشد، اجتناب خواهند کرد.»

حتی پیش از اجلاس گروه ۲۰، در همان آغاز ریاست‌جمهوری‌اش، تهدیدات مکرر ترامپ به خارج شدن از این توافق، نقض بند ۲۹ بود، چراکه شرکت‌های آمریکایی و اروپایی درباره مشارکت در «عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران» به تردید افتاده بودند، زیرا نگران بودند که خروج ایالات متحده و احیای تحریم‌ها، آن‌ها را به توقف سرمایه‌گذاری وادار کند و سرمایه‌های آن‌ها را به باد دهد.

چهارم، اعمال تحریم‌های ثانویه علیه کشورهای دیگری که با ایران تجارت می‌کنند، نقض روح، و احتمالا متن، قانون بین‌الملل است. تنبیه کشورها یا شرکت‌های ناقض تحریم‌های اعمال‌ شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، مجاز و حتی اقدامی صحیح است. اما برجام یک قطعنامه شورای امنیت (شماره ۲۲۳۱) است که در جولای سال ۲۰۱۵ به عنوان قانونی بین‌المللی تایید شد، یعنی همان زمانی که ایالات متحده و پنج کشور دیگر آن را به عنوان یک معامله چندجانبه با ایران به امضا رساندند.

به بیان دیگر، ترامپ دارد از قدرت اقتصادی ایالات متحده (خصوصا، استیلای دلار بر بازار مالی جهان) برای وادار کردن متحدان خود به شکستن قانون بین‌المللی، استفاده می‌کند. این یعنی راهزنی، و اگر روزی روزگاری اروپایی‌ها یا چینی‌ها سلطه دلار را کنار زدند و واحد پولی خودشان را جایگزین کردند، تاریخ‌نگاران احتمالا تصمیم این کشورها برای این کار را به ناخرسندی آن‌ها از سیاست ترامپ در قبال ایران نسبت دهند.

پنجم، جالب است که ترامپ و تیم او با توصیف تخطی‌های ایران به عنوان یک تهدید امنیت ملی، دارند اذعان می‌کنند که امضا کردن این توافق (و حفظ آن)، یک آورده برای منافع ملی است. ترامپ مدت‌هاست که برجام را «بدترین معامله تاریخ» می‌خواند. اگر این ادعای او درست بود، در آن صورت تخطی ایران از این توافق، نباید تبعاتی می‌داشت. مگر بدتر از پایبندی به بدترین توافق تاریخ هم وجود دارد؟ لازم به یادآوری است که تیم سابق امنیت ملی ترامپ (جیمز متیس وزیر دفاع، رکس تیلرسون وزیر خارجه و اچ. آر. مک‌مستر مشاور امنیت ملی) همگی به او توصیه کرده بودند که به این توافق که یک سود خالص برای امنیت ایالات متحده است، پایبند بماند. سران تمام کشورهای متحد و بسیاری از افسران نظامی و اطلاعاتی اسرائیل هم با وجود بی‌اعتمادی به ایران، توصیه‌ای مشابه داشتند.»

کاپلان در ادامه این یادداشت با اشاره به اینکه اقدامات تلافی‌جویانه ایران فعلا محدود است و تهران حتی اگر بخواهد با ساخت بمب و حتی تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد فاصله دارد، نوشته است: «به بیان دیگر، هنوز برای بازگرداندن ایران به انطباق با این توافق فرصت هست، اما ایالات متحده باید با این توافق منطبق شود.»

او با بیان اینکه دو طرف برای عقب راندن طرف مقابل، بازی خطرناکی را آغاز کرده‌اند، نوشته است که کسی باید وارد عمل شود و این روند افزایشی تنش را متوقف کند.

جمهوری اسلامی ایران اردیبهشت ماه امسال همزمان با سالگرد خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته‌ای، اعلام کرد پایبندی به بخشی از تعهداتش در برجام از جمله در ارتباط با میزان ذخایر اورانیوم با غنای پایین و آب سنگین را به حالت تعلیق درمی‌آورد.

ایران همچنین ۶۰ روز به طرف‌های باقی‌مانده در برجام فرصت داد تا خسارت ناشی از خروج آمریکا از توافق را جبران کنند. نهایتا این هفته با بی‌عملی اروپا، ایران گام دوم کاهش تعهد به توافق هسته‌ای را نیز برداشت و از سقف ۶.۶۷ درصدی غنای اورانیوم عبور کرد. آمریکا و رژیم صهیونیستی که مدت‌هاست از توافق هسته‌ای انتقاد می‌کنند، مدعی هستند که ایران با وجود تحریم‌ها، باید همچنان به پایبندی یکجانبه به این توافق ادامه دهد.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها