یادداشت/ حامد افروغ

دور باطل در گرداب «فراموشی»

ملت ایران با فراموشی داشته‌ها و عقبه پر و پیمان خود، اگر در دام خودکوچک‌پنداری گرفتار آید، همواره برای پیشرفت و سعادتش دست پیش دیگران دراز خواهد کرد؛ دیگرانی که همواره او را خوار و زبون می‌پسندند؛ اتفاقی که در قالب برخی رخدادهای سیاسی، زنگ خطری را در گوش دوراندیشان نواخته است.
کد خبر: ۳۵۴۴۰۳
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۴:۴۷ - 20July 2019

دور باطل ملی، در گرداب «فراموشی»گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس‌ـ حامد افروغ؛ یکی از دغدغه‌های مهم والدین که به عنوان هدایتگران مسیر خانواده به سوی سعادت و بهروزی همواره باعث نگرانی آنها می‌شود، این است که فرزندانشان تجربیات تلخ آنها و یا سایرین را دوباره امتحان نکنند و به قول معروف اهل «درس عبرت گرفتن» باشند تا درس عبرت سایرین نشوند.

مهم‌ترین دغدغه‌ای که در طول این 40 سال که از تاریخ رسمیت یافتن انقلاب اسلامی می‌گذرد و همواره جزو مسیرهای شاخص رهبری جامعه بوده، درس عبرت گرفتن از گذشته است. اساسا فرهنگ تاریخ‌پژوهی و توجه به گذشته به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی امروز، که قسمتی از خوشبختی یا شوربختی هر جامعه‌ای ریشه در آن (گذشته) دارد، اگر با بصیرت به معنای تعمیق در مسائل تاریخی جا بیافتد، به راحتی سیاسیون دوره‌های مختلف نمی توانند سر آن ملت کلاه بگذارند.

در میان حرف‌ها و سخنان حکیمانه هم شنیده‌ایم، ملتی که تاریخش را فراموش کند، محکوم به تکرار آن است. آری مطالعه تاریخ نه از آن جهت که قصه است و سرگرم‌کننده، بلکه از سرنوشت آینده را می‌تواند رقم بزند، از واجبات هر انسان تیزهوشی است. اما مراد از این مقدمه چیست؟ در هفته‌ای که گذشت ائمه جمعه سراسر کشور به دیدار امام خامنه‌ای رفته و خط مشی‌های کلی خود را از ایشان گرفتند. در این دیدار سخنی از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی شنیده شد که یکی از کلیدی‌ترین نکته‌ها برای تضمین سعادت امروز ملت ما در آن نهفته بود. ایشان در این دیدار با اشاره به ناامیدی بخش بزرگی از جامعه و سیاسیون از وعده و وعیدهای غربی‌ها فرموددن:‌ «به برکت این دل بریدن، کشور از درون در حال جوشیدن است و این حرکت تحسین‌برانگیز حتماً به موفقیت‌های بیشتری منجر خواهد شد.»

آری دل بریدن از بیگانه، این دل‌بستگی به غیر و کسی جز خود، همواره در طول تاریخ یکی از پاشنه‌های آشیل نه تنها ملت ما که بسیاری از ملتها بوده است. تاریخ ایران پر است از ضربه‌هایی که دولت و ملت ما از وعده‌های پوشالی و دروغین غرب خورده است. ضربه‌ای که برجام تازه‌ترین و احتمالا ونه آخرین آن است. از بدعهدی‌ها و تبخترهای غرب که بگذریم ـ چرا که این رفتارها جزو ذات مستکبر آنهاست ـ ما ملت ایران و دولتمردان (اعم از مردان اجرایی و قانونگذار) نمی‌توانیم کسی جز خود را شماتت کنیم که شش سال است مسیر پیشرفت و عزتمندی خود را معطل اروپا و آمریکا کرده‌ایم.

ما یادمان رفته است، یادمان رفته است که روزی قطب علمی دنیا بودیم و لباس امروزی فارغ‌التحصیلان غربی را، از روی لباس ابن سینای ما ساخته‌اند. یادمان رفته است که ملتی هستیم که پیامبر اعظم (ص) درباره‌شان فرمود که اگر علم در ثریا باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند یافت. یادمان رفته است که در طول تاریخ چه افتخارات و سربلندی‌هایی داشته‌ایم، لذا طبیعی است وقتی که از تاریخ فقط قمپز ویرانه‌های تخت جمشیدش برایمان بماند بدون اینکه چرا آن تاریخ زنده مانده، وقتی اینکه ما در معامله و مواجهه با غرب با چه کسانی طرف هستیم، که در طول تاریخ چه‌ها که بر سر ما نیاورده‌اند، تازه می‌فهمیم که مورد یغما و دستبرد فرهنگی واقع شده‌ایم، یعنی اول در میدان فرهنگ باخته‌ایم و سپس در میدان سیاست ضربه خورده ایم.

اینکه بزرگان فرهنگ را بستر فراز و فرود جوامع می‌دانند، ریشه در یک عمر تجربه نسل‌ها و جوامع دارد که امروز مفت و مجانی در اختیار ماست و ما به تنها چیزی که بها نداده و نمی دهیم فرهنگ است. از این رو به راحتی در برهه‌های مختلف به راحتی مورد هجمه و چپاول فکری و فرهنگی قرار می‌گیریم و چون عواقب آن مثل زخم‌های جسمی دردناک نیست، اغل پس از چند نسل تلفات، تازه به خود می آییم.

امروز که هدایت کشور در دست پیری چراغ تقوا در دست است، و همواره با با هشدارهای بموقع به ملت و دولتمردان نهیب می‌زند، تاریخ از ما نخواهد پذیرفت که در دام مکررات گرفتار آییم و سرنوشت آیندگان را بازیچه سهل‌انگاری خود کنیم.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار