با صابران عاشق -۱۰/

شکنجه روحی و روانی اسرا با کمبود لباس

نیرو‌های بعثی با وسایل مختلف از جمله عدم تحویل حداقل پوشاک مورد نیاز، اسرا را شکنجه روحی و جسمی می‌دادند.
کد خبر: ۳۵۵۵۰۶
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۳ - 27July 2019

شکنجه روحی و روانی اسرا با پوشاکگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: شکنجه روحی و روانی اسرا در بند رژِیم بعث، در ضرب و شتم، گرسنگی و دوری از خانواده خلاصه نمی‌شود. نیرو‌های صدام با بهانه‌های مختلف اسرا را تحت فشار قرار می‌دادند. یکی از این موارد پوشاک است. آن‌ها تنها یک لباس به اسرا می‌دادند. این لباس در طول یک سال کثیف و پاره می‌شد. اسرا لباس‌ها را می‌شستند و در تن‌شان خشک می‌کردند. در ادامه خاطرات اسرا در خصوص پوشاک در دوران اسارت را می‌خوانید:

علی توحیدی – اردوگاه موصل

لباس‌مان همان لباس عراقی بود. باید شسته می‌شد و البته یک دشداشه هم داشتیم و آن را اگر بدون زیرپوش یا شلوار بپوشیم چه قدر زشت است و اسرا مجبور بودند لباس‌ها را بعد از شستن جایی پهن کنند تا خشک شود و با همان یک دشداشه گوشه اتاق می‌نشستند تا لباس‌ها را بعد از شستن و خشک شدن بپوشند، چون حرکت بدون لباس برای ما قابل قبول نبود.

عارف سجاده چی – اردوگاه موصل

در یک سال اول اسارتمان یک دست لباس به ما دادند طوری شده بود که شلوار‌ها وصله خورده بود، مثلا بچه‌ها که می‌خواستند حمام بروند لباس نداشتند که عوض کنند مجبور می‌شدند همان طوری لباس خیس را بپوشند و یا اینکه به حمام بروند، لباس را بشویند و به یکی از بچه‌ها بدهند که لباس را چند دقیقه‌ای بیرون نگه دارد. آن هم در سرمای زمستان که لباس خشک نمی‌شود و بعد هم همان طوری لباس را خیس بپوشند که تنشان لباس خشک شود و خیلی از بچه‌ها در همان اوایل مریضی‌هایی گرفتند که تا آخر اسارت هم مبتلا به بیماری بودند نظیر پا درد و درد دست و اینگونه چیزها.

سید هادی طباطبایی – اردوگاه موصل

عراقی‌ها باید هر چهار ماه یک حوله به ما می‌دادند و هر سه ماه یک جفت جوراب، ولی نمی‌دادند. ۲ دست لباس از آن‌هایی که خودشان به آن دشداشه می‌گویند دادند. چون ما که زیر شلوار نداشتیم لذا قسمتی از آن‌ها را می‌بریدیم و با آن پیجامه و یا بالش درست می‌کردیم.

حمیدرضا جدیدیان – اردوگاه موصل

وضعیت لباس‌هایی که بر تن داشتیم غیر قابل توصیف بود. مخصوصا از لحاظ داشتن وصله‌های زیاد هر شلوار چهار تا پنج وصله داشت.

غلام خانجانی – اردوگاه موصل ۲

عراقی‌ها بیش از اندازه بر سر ما فشار می‌آوردند. مثلا ما وقتی که می‌خواستیم به دستشویی برویم کفش نداشتیم که بپوشیم. ما در اردوگاه پابرهنه می‌گشتیم. یک سری از بچه‌ها لخت بودند. یعنی از جبهه که لباس شان را پاره کرده بودند. همینطوری هم در اردوگاه بودند. چون عراقی‌ها به ما لباس نمی‌دادند.

عین الله توحیدی – اردوگاه موصل

عراق هیچ وقت سهمیه پوشاک غذایی ما را به طور کامل نمی‌داد یعنی همیشه طوری با ما برخورد می‌کرد که ما همیشه محتاج باشیم و همیشه برویم از آن‌ها خواهش کنیم مثلا هر شش ماه یک جوراب و یک زیرپوش و یک دست لباس، سهمیه استحقاقی ما بود، ولی رفتار عراقی‌ها طوری بود که یک شورت را سر شش ماه نمی‌دادند و می‌گذاشتند، دو ماه از موعد آن می‌گذشت. هر چه می‌گفتیم که چرا سهمیه پوشاک ما را نمی‌دهید می‌گفتند ماشین خراب شده و یا شورت در بازار نیست یا انبار خالی بوده است.

فرج الله فصیح رامندی – اردوگاه موصل

حتی مریض‌ها و مجروح‌ها سال‌ها یک دست لباس داشتند. همین یک دست لباس را باید در همان هوای سرد می‌شستند و می‌پوشیدند. یعنی اگر اسیر حمام می‌‎رفت و لباس را هم می‌شست، باید با همان وضع می‌پوشید و آنقدر در آفتاب قدم می‌زد تا خشک شود. از طرفی، چون آفتاب اسفند موصل هم آفتابی قوی نبود به این زودی با قدم زدن لباسش خشک نمی‌شد. همین پوشیدن لباس‌های خیس در فصل سرما باعث بیماری‌های کمردرد و پا درد در بعضی از بچه‌ها شد.

حسین یزدیان – اردوگاه بعقوبه

وضع ما از نظر پوشاک خیلی بد بود. ما جمعا هزار و ۶۰ نفر بودیم. گاه می‌دیدی ۳۰۰ زیرپوش آمد که به ۷۶۰ نفر دیگر نمی‌رسید.

علی مفتاحی – اردوگاه موصل یک

در ابتدای اسارت، عراقی‌ها بسیار کم وسیله در اختیار ما می‌گذاشتند از جمله لباس. حدود ۲ سال بود که ما یک دست لباس بیشتر نداشتیم آن هم تکه پاره شده بود.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار