معرفی کتاب؛

«دلیر مردی از دیار خراسان»

کتاب «دلیرمردی از دیار خراسان» نوشته «مرادعلی واعظی» و «سمیه اقبالی‌نسب» در سال 94 در چهار فصل در رسای شهید کاوه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۳۶۰۴۲۸
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۴ - 03September 2019

«دلیر مردی از دیار خراسان»به گزارش دفاع‌پرس از بیرجند، کتاب «دلیرمردی از دیار خراسان» نوشته «مرادعلی واعظی» و «سمیه اقبالی‌نسب» در سال 94 در چهار فصل شامل کلیات و تعاریف، مروری بر زندگی شهید «محمود کاوه»، شخصیت اخلاقی و مدیریتی شهید و اشعار سروده شده در رسای شهید کاوه به چاپ رسیده است.

جایگاه شهید کاوه در ادبیات دفاع مقدس و تئاتر و سینمای معاصر بسیار جایگاه بالایی دارد، به طور مثال در سینمای معاصر  فیلم «شور شیرین» نام فیلمی است به کارگردانی جواد اردکانی که در این فیلم نویسنده روایت بخشی از زندگی و مبارزات و دلاوری‌های این شهید در کردستان را به تصویر می‌کشد. شهید کاوه در اینجا مانند ابرقهرمانی ترسیم شده است که یکه و تنها کردستان را آرام می‌کند و با ویژگی‌های منحصربه فردی که دارد با تاکتیکی بسیار دقیق و از قبل حساب شده نیروهای ضدانقلاب را شکست می‌دهد و اسیران را رها می‌کند. نبردی که حتی خود نیروهای ضد انقلاب را متعجب می‌کند و در انتهای فیلم به جای صحنه شهادت عبارتی روی صحنه می‌آید «سرانجام محمود کاوه شهید شد!»

محمود کاوه در کردستان

با شروع جنگ او که یک جوان 19 ساله بود، جماران را به مقصد جبهه‌های ترک کرد، اولین مبارزات او در جبهه حق علیه باطل در منطقه کردستان بود. وی با اوج گیری درگیری‌ها در کردستان وارد نبرد با ضد انقلاب شد. در همان ابتدای ورود به شهر سقز مسئولیت خطیر گروه اسکورت را بر عهده گرفته بود و با اتخاذ تاکتیک‌های هجومی و چریکی به عنوان اولین فرد در کردستان عملیات ضدکمین را علیه ضدانقلاب طراحی و اجرا نمود و در مدت زمانی اندک وضعیت نبرد در شهر سقز و حومه‌ی آن را به نفع نیروهای خودی تغییر داد.

فرماندهی عملیات سپاه سقز، سنگر و جایگاه مهمی بود که استعداد ذاتی او را به منصه‌ی ظهور رساند. او با اجرای عملیات‌های چریکی دشمنی را که بر شهر سیطره یافته بود را آواره کوه‌ها کرد...

مرگ از شهید کاوه فرار می‌کرد

سرتیپ پاسدار «مصطفی ایزدی» از دوستان شهید کاوه درباره حسن اخلاق این شهید بزرگوار می‌گوید: او انسانی بود که زندگی دنیایی را زندگی نمی‌دانست بلکه دنیا را گذرگاهی برای جهان پس از مرگ و مرگ را حیات ابدی می‌دانست و من خودم با تمام وجود این احساس را نسبت به ایشان داشتم که این مرگ بود که از شهید کاوه فرار می‌کرد. وی کوچک‌ترین ملاحظه‌ای برای اینکه چند روزی بیشتر در  این دنیای خاکی باشد نداشت و این ما بودیم که مرتب به ایشان سفارش می‌کردیم مواظب خودت باش.

نام او کافی بود تا ستاره‌ها بر شانه‌ی ژنرال‌های چهارستاره ارتش عراق بلرزد

در باب شجاعت او در«سردار آفتاب» آورده است: قهرمان ملی که در نبرد با خصم متجاسر و متجاوز در مبارزه با ناکثین و قاسطین و مارقین دوباره تاریخ همیشه به جلو گام برمی‌داشت، او درس‌آموز مکتب مردی بود که علی می‌نامندش و تاریخ گواه است که زره او در هیچ نبردی پشت نداشت و هیچ دشمنی پشت او را ندیده بود. محمود این شیربچه مکتب علوی هم اینگونه بود. گواه این مدعا از کردستان تا آذربایجان غربی، تا جنگل‌های آلواتان، تا حاج عمران تا جبهه میانی تا مهران، تا جنوبی‌ترین نقطه جنگ در جزیره مجنون ... همواره حضوری به هنگام داشت. نام او کافی بود تا ستاره‌ها بر شانه‌ی ژنراله‌ای چهارستاره ارتش عراق بلرزد و پشت لرزه بیماری واگیر دمکرات شود.

مزار این شهید در بهشت رضا (علیه السلام) مشهد قرار دارد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار