بخش دوم/ فلسفه حجاب/

پیامد‌های بدحجابی و آثار آن در جامعه

زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد، آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می‌رود؛ چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزار‌های جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می‌یابد.
کد خبر: ۳۶۰۹۹۸
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰ - 08September 2019

پیامد‌های بدحجابی و آثار آن در جامعهگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس- کبری درویش‌پیشه؛ امروزه مشاهده‌ی بی‌حجابی و بدحجابی در میان برخی جوانان و نوجوانان جامعه زنگ خطری است برای دست به کار شدن صاحب‌نظران و مصلحت‌اندیشان؛ تا عزم جزم کرده و تمام تدابیر خویش را در جهت مبارزه با این پدیده‌ی شوم که غرب تمام توان خود را برای رواج بی بندوباری کرده است بکار گیرند.

از آن‌جا که بدحجابی معضلی بزرگ در جامعه کنونی ما است، تلاش شده که در این تحقیق ضمن اشاره به معنا و مفهوم حجاب و تاریخچه آن، به عوامل گرایش به بدحجابی اشاره‌ای کوتاه شود تا ضمن شناخت آفات و ناهنجاری‌های آن، از فلسفه پوشش اطلاع یافته و در افکار و رویّه خویش، در زمینه پوشش تجدید نظر کنند؛ چرا که بی شک امروزه دشمنان عفاف و حجاب که سنگ آزادی زن را به سینه می‌زنند، مایلند تا او را با پلاک آزادی، اما با پیکری عریان و بزک کرده در صحنه‌ی اجتماع وارد کنند.

در بخش نخست به تعریف واژه حجاب و تاریخچه آن پرداختیم در ادامه و در بخش دوم پیامد‌های بدحجابی در جامعه و عوامل گرایش به بدحجابی را می‌خوانید:

انواع حجاب

حسین مهدی‌زاده درکتاب «پرسمان حجاب» درپاسخ به این پرسش که با توجه به اوضاع و شرایط اجتماعی و انگیزه‌ها و نیت‌های افراد، حجاب دارای چه انواعی است؟ می‌نویسد: حجاب و پوشش به تناسب اوضاع و شرایط و انگیزه‌ها و نیت‌ها و افکار و اندیشه‌های شخصی که از آن استفاده می‌کند، دارای انواع مختلفی است که برخی از آن‌ها عبارتند از: حجاب تحمیلی، حجاب تقلیدی، حجاب مصلحتی، حجاب تعقلی و حجاب تعبدی (مهدی زاده، 1388، 24-26).

بی شک همه انواع حجاب از نظر ارزش و اهمیت دریک درجه و مرتبه نیستند، در یک داوری کلی و اجمالی می‌توان گفت: دو نوع حجاب تعقلی که به مدد فکر، اندیشه و عقل ورزی شکل گرفته وحجاب تعبدی بیشتر قابل دفاع و پذیرش است؛ چرا که اساساً عقل وشرع در اثبات بسیاری از گزاره‌ها و احکام اسلامی و ازجمله حجاب اسلامی به کمک ما خواهند آمد.

فلسفه حجاب

فلسفه‌ی حجاب چیز مکتوم و پنهانی نیست به همین منظور در این جا به چند مورد از موارد مهم فلسفه‌ی حجاب اشاره می‌شود:
1- برهنگی زنان، که طبعاً پیامدهائی همچون آرایش، عشوه گری و امثال آن همراه دارد، مردان ومخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار می‌دهد تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آن‌ها و ایجاد هیجان‌های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می‌گردد. اسلام می‌خواهد مردان و زنان مسلمان، روحی آرام، اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند، و این یکی از فلسفه‌های حجاب است.

2- آمار‌های قطعی و مستند، نشان می‌دهد: با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و ازهم‌گسیختگی زندگی زناشوئی در دنیا و حتی در ایران به طور مداوم بالا رفته و می‌رود.

در محیطی که حجاب است و شرائط دیگر اسلامی رعایت می‌شود، دو همسر تنها و تن‌ها به یکدیگر تعلق خواهند داشت و احساسات، عشق و عواطفشان تنها مخصوص یکدیگر است.

ولی در «بازار آزاد برهنگی» که عملاً زنان به صورت کالای مشترکی درآمده‌اند، دیگر قداست پیمان زناشوئی مفهومی نمی‌تواند داشته باشد، و خانواده‌ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می‌شوند و کودکان بی سرپرست می‌مانند.

3- گسترش دامنه‌ی فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک‌ترین پیامد‌های بی حجابی است، که فکر می‌کنیم نیازی به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملاً نمایان است. نمی‌گوئیم عامل اصلی فحشاء و فرزندان نامشروع مختصراً بی حجابی است، می‌گوئیم: یکی از عوامل مؤثر آن مسأله‌ی برهنگی و بی حجابی محسوب می‌شود.

4- مسأله‌ی (ابتذال زن) و (سقوط شخصیت او) دراین میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازی به آمار و ارقام ندارد.
هنگامی که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمائی افزون‌تر از او دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه‌ی جنسی اش وسیله‌ی تبلیغ کالا‌ها و دکور اطاق‌های انتظار، و عاملی برای جلب جهانگردان، سیاحان و... قرار بدهند، در چنین جامعه‌ای شخصیت زن تا سر حد یک عروسک، یا یک کالای بی‌ارزش سقوط می‌کند، و ارزش‌های والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می‌شود، و تنها افتخار او جوانی، زیبائی و خودنمائی‌اش می‌شود. در چنین جامعه‌ای چگونه یک زن می‌تواند با ویژگی‌های اخلاقی اش، علم و آگاهی و دانائی اش جلوه کند، و حائز مقام والائی گردد؟!

عوامل گرایش به بدحجابی

عوامل متعددی دست به دست هم داده است تا ریشه‌های بدحجابی و یا بی حجابی در تار و پود جامعه متکثر شود.
- هجوم فرهنگی استعمارگران عامل بدحجابی
استعمار و استثمارگران اولین قدمی که برای تسلط بر کشور‌های اسلامی مستقل برمی دارند استفاده از هجوم فرهنگی برای نابودی فرهنگ آن‌ها است؛ زیرا تنها چیزی که ملل مسلمان را از استعمارگران غربی ممتاز می‌کند، فرهنگ است. فرهنگ مرز تمایز یک ملت با دشمن است. فرهنگ است که به یک ملت، هویت و شخصیت مستقل می‌دهد؛ لذا دشمن سعی می‌کند فرهنگ و در نتیجه استقلال یک ملت را نابود کند تا احساس حیثیت ملی و هویت ذاتی مستقل او از بین برود. اگر ملت استثمار شده‌ای مانند استعمارگران لباس بپوشد، حرف بزند، غذا بخورد، رفت و آمد کند، معاشرت نماید، مو و سر و صورت خود را درست کند، مانند بیگانه قیافه بگیرد و با ژست بیگانه احساس شخصیت کند، چنین ملتی دیگر برای دشمن خطری نخواهد داشت، زیرا دیگر فرهنگی برا‌ی او باقی نمانده است تا با آن احساس استقلال کند، بلکه در واقع او ازخودبیگانه‌ای است که هویت خود را از دست داده است و دیگر بیگانه را نه تنها غریبه نمی‌داند، بلکه او را الگو و مقتدای خود می‌شناسد و از همین رو هرگز به فکر جدایی و ستیزه جویی با وی برنمی آید (سیف اللهی، 1386، 383).

خرده‌گیری‌های مخالفان حجاب

مهمترین چیزی که مخالفان حجاب در خصوص آن متفقند و به عنوان یک ایراد اساسی بر مسأله‌ی حجاب ذکر می‌کنند، این است که: زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند، اما حجاب سبب انزوای این جمعیت عظیم می‌گردد، و طبعاً آن‌ها را از نظر فکری و فرهنگی به عقب می‌راند، مخصوصاً در دوران شکوفائی اقتصاد که احتیاج زیادی به نیروی فعال انسانی است، از نیروی زنان در حرکت اقتصادی هیچگونه بهره گیری نخواهد شد و جای آن‌ها در مراکز فرهنگی و اجتماعی نیز خالی است! به این ترتیب، آن‌ها به صورت یک موجود مصرف کننده و سربار اجتماع درمی آیند.

آن‌ها که به این منطق متوسل می‌شوند و با این افکار خود عده‌ی زیادی را به دنبال خود می‌کشانند و باعث رواج فساد در جامعه می‌شوند از چند امر به کلی غافل شده یا تغافل کرده‌اند. زیرا چه کسی گفته است: حجاب اسلامی، زن را منزوی می‌کند، و از صحنه‌ی اجتماع دور می‌سازد؟.
اگر در گذشته لازم بوده زحمت استدلال در این موضوع را بر خود هموار کنیم امروز، بعد از انقلاب اسلامی هیچ نیازی به استدلال نیست؛ زیرا با چشم خود گروه، گروه زنانی را می‌بینیم که با داشتن حجاب اسلامی درهمه جا حاضرند.

ایراد دیگری که مخالفان حجاب مطرح کرده‌اند و باعث شده‌اند که این طرز تفکر توجیه برای بدحجابی گردد این است که حجاب یک لباس دست و پاگیر است و با فعالیت‌های اجتماعی مخصوصاً در عصر ماشین‌های مدرن سازگار نیست، یک زن حجاب دار خودش را حفظ کند، یا چادرش را و یا کودک و یا برنامه اش را؟!

ولی این ایرادکنندگان از یک نکته غافلند و آن این که: حجاب همیشه به معنی چادر نیست، بلکه به معنی پوشش زن است، آن جا که با چادر امکان پذیر است چه بهتر و آن جا که نشد، به پوشش قناعت می‌شود. زنان کشاورز و روستائی ما، مخصوصاً زنانی که در برنج‌زار‌ها مهمترین و مشکل‌ترین کار کشت و برداشت محصول برنج را برعهده دارند، عملاً به این پندار‌ها پاسخ گفته‌اند، و نشان داده‌اند: یک زن روستائی با داشتن حجاب اسلامی در بسیاری از موارد، حتی بیشتر و بهتر از مرد کار می‌کند، بی آن که حجابش مانع کارش شود.

تمایل به گناه و انحرافات جنسی

یکی از مواردی که می‌توان آن را از عوامل گرایش به بدحجابی نام برد تمایل به گناه و اصرار به آن است.
تصویر و تخیّل منظره‌های هوس انگیز زنانه، که ریشه در خودنمایی عده‌ای از زنان غیرعفیف یا کم عفت دارد، در صورت استمرار، پرده بر عقل عاقبت اندیش انداخته و خاطرات شیطانی در صحنه‌ی نفس راه پیدا می‌کند و عنان اختیار را از کف ربوده و جوانان را از یاد مبدأ ومعاد وعظمت خویشتن غافل نموده و به گناه و شهوات نامشروع و در نتیجه عواقب دردناک آن‌ها می‌کشاند که زنان بی پروا نیز قربانی این مهلکه خواهند بود و حتی بیشترین آسیب متوجه آن‌ها می‌شود. چنان که حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: مَن کَثُرَ فِکره فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها: «هرکس درباره‌ی گناهان زیاد بیاندیشد به سوی آن‌ها کشیده می‌شود» (جوادی آملی، 1371، 42).

گرایش به تقلید‌های کورکورانه و نگرش‌های سطحی

هنگامی که آدمی در اثر پیروی از هوی و هوس از تحصیل علم و معرفت و در نتیجه کسب نیروی درک کننده حقیقت محروم می‌گردد، ناگزیر استقلال فکری خود را از دست داده و دست به دامان تقلید غیر معقول و تکیه بر ظن و گمان نادرست و پندار‌های بی اساس که هرگز انسان را بی نیاز از حق نمی‌کند و به حقیقت نمی‌رساند، دراز می‌کند و در حقیقت نظریه‌های او را حسّ و چشم و گوش تغذیه و اداره می‌کند نه براهین عقلی و دلیل‌های شرعی.

تقلید و چشم و هم‌چشمی که نشانه‌ی خودباختگی، عامل عقب افتادگی و از علائم شخصیت بیمار است، باعث می‌گردد که فرد مقلد گرفتار وسوسه‌ها و دسیسه‌ها و سیاست بازی‌های شیاطین و ابزار دست دیگران قرار گرفته و در زندگی براساس خودخواهی‌ها و خودکامگی‌های خود و دیگران، رفتار کند؛ هم‌چنان که خودآرایی و بدحجابی نیز از جلوه‌های بارز رفتار‌های تقلیدی کورکورانه است.

 کم بودن مُصلح در جامعه
اصل مقدس امر به معروف ونهی از منکر نه تنها در جامعه ما متروک شده، در افکار ما نیز مسخ شده و تغییر شکل داده است (قرائتی، 1379، 15).

کوتاهی در امر به معروف ونهی از منکر

سبب این کوتاهی یا ضعف نفس است یا طمع مالی، و آن از جمله مهلکات است و ضرر آن عام و فساد آن تام است؛ و در اخبار و آیات مذمت بسیار برای این صفت ذکر شده، و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مروی است که: هیچ قومی نیست که معصیت کنند و در میان ایشان کسی باشد که قدرت داشته باشد ایشان را منع کند و نکند مگر این که بیم آن است که خدای تعالی فرو گیرد ایشان را به عذابی که از نزد او نازل گردد. پس اگر این اصل در جامعه به دست فراموشی سپرده شود، زمینه‌های گناه پدید آمده و رشد می‌کنند (معصومی، 1375، 103).

سکوت افراد در برابر گناه

سکوت در برابر گناه، نشانه‌ی ضعف، ترس، یأس و نداشتن تعهد نسبت به دین و جامعه و اصلاحات است.
در حدیثی می‌خوانیم پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند: «به خدایی که جانم در دست اوست، از امت من گروهی از قبر برمی‌خیزند؛ در حالی که در قیافه‌ی بوزینه و خوک هستند. این قیافه‌ها به خاطر آن است که آنان قدرت نهی از منکر داشته، ولی با گنهکاران سازش کردند» (جوادی آملی، 1371، 111).

پیامد‌های بدحجابی درجامعه

زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد، آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می‌رود؛ چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزار‌های جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می‌یابد.

هرچند بدحجابی بسیاری از زنان و دختران با انگیزه مخالفت آن‌ها با دین نیست و تنها نوعی بی توجهی و سهل انگاری است، ولی با دقت و تامل در این ناهنجاری اجتماعی درمی‌یابیم که اخیرا عواملی سبب افزایش فوق العاده بدحجابی در سطح جامعه شده است که اگر آگاهی‌های کافی نسبت به این معضل اجتماعی و پیامد‌های منفی ناشی ازآن به مردم داده نشود، بدون شک در آینده نزدیک با مشکلات بزرگتری روبرو خواهیم شد.

وقتی فساد و بی بندوباری در جامعه زیاد شود، آن جامعه قادر به حیات واقعی نخواهد بود و در مقابل هرگونه هجوم بیگانگان نابود خواهد شد. مطالعه ادوار گذشته تاریخ بشری نشان می‌دهد هر قومی به فساد روی آورده به سرعت دچار نابودی گردیده است. در تهاجم فرهنگی نیز رواج بی حجابی و هرزگی در جامعه بهترین ابزار دشمن به شمار می‌رود (علی محمدزاده، 1384، 83).

 ادامه دارد...

102

نظر شما
پربیننده ها