آسیب‌شناسی اصلی‌ترین پایه "ساخت قدرت درونی" از نگاه رهبر انقلاب

«مهم‌ترین آسیب‌ها و تهدیدات در مسیر پیشرفت علمی ایران» در بیانات رهبر معظم انقلاب در چهار محور فرهنگ علمی، مسایل آموزشی، سیاست‌گذاری و مسایل زیرساختی، مسایل گفتمانی و تبلیغی
کد خبر: ۴۴۰۲
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۸ - 10October 2013

آسیب‌شناسی اصلی‌ترین پایه

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، تولید علم، عبور از مرزهای دانش، شکلگیری چرخهی علمی و مفاهیمی از این دست همواره از جمله اساسیترین خطوط ادبیات گفتمانی رهبر معظم انقلاب اسلامی به خصوص در سالیان اخیر بوده است. ایشان پیشرفت علمی کشور را یکی از اصلیترین پایههای "ساخت مستحکم درونی" کشور دانسته و در این راستا همواره آسیبها و تهدیدات پیش رو را با مردم، نخبگان و مسئولین در میان گذاشتهاند تا با برنامهریزی دقیق و رفع مشکلات، روند رو به جلوی کشور در این عرصهی مهم حفظ و تقویت شود.

پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب «مهمترین آسیبها و تهدیدات در مسیر پیشرفت علمی ایران» در بیانات آیتاللهالعظمی خامنهای را در چهار محور فرهنگ علمی، مسایل آموزشی، سیاستگذاری و مسایل زیرساختی، مسایل گفتمانی و تبلیغی فهرستوار آورده است.


                                    20 آسیب و تهدید در مسیر پیشرفت علمی ایران

زمینه

آسیب/ تهدید

فرهنگ علمی

1- تحجّر و جزمیگرایی در محیط علمی

2- مهملگویى در مسائل علمی به نام نوآوری

3- اعتقاد به نظریات غربی به عنوان متون مقدس و خدشه نکردن در آنها

4- توجه نکردن به داشتههای خود و ترجمهگرائی در علوم

5- وابستگی به غرب در مسئلهی علم

6- دور شدن جوانان دانشجو از فرهنگ خطرپذیری

مسایل آموزشی

7- نبود توازن عادلانه و منطبق با نیازها در برنامهریزى رشتههاى علمى

8- رشد کمی نامطلوب دانشجویان علوم انسانی بدون توجه به کار بومی

9- تغییر ندادن سرفصل برخی از علوم به علت نبود جرأت مناقشه

10- گسترش روحیه مدرکگرایی در دانشگاه

11- دوری از تعمق و تحقیق در نظام آموزشی و تأکید بر حفظمحورى

سیاستگذاری و
مسایل زیرساختی

12- نبود چرخه علمى و تکمیل نبودن زنجیرهى کار علمی، فناوری، تولید و بازار

13- ناهماهنگی در بخشهاى مرتبط با دانش و فناورى

14- دوری فضای مقالههای علمی از نیازهای کشور و جهتدهی به کارها براساس نیاز بازارهاى غربى

15- کند شدن سرعت حرکت علمی کشور

16- صیانت نکردن از دستاوردهای علمی و عقبنشینی در برابر تهدیدات دشمن

17- محروم شدن ملت از استعدادهای درخشان با فرار مغزها

مسایل گفتمانی و تبلیغی

18- برنامهریزی دشمن برای دینزدائى و علمزدائى از دانشگاه

19- کشیده شدن دانشگاهها به مسائل پوچ و غفلت از گفتمان پیشرفت علمی کشور

20- یأسآفرینى و منفىبافى درباره حرکت عظیم علمی کشور

**فرهنگ علمی:

* تحجّر و جزمیگرایی در محیط علمی

یکى از وظایف مهم دانشگاهها عبارت است از نواندیشى علمى. مسأله تحجّر، فقط بلاى محیطهاى دینى و افکار دینى نیست؛ در همهى محیطها، تحجّر، ایستایى و پایبند بودن به جزمىگراییهایى که بر انسان تحمیل شده - بدون اینکه منطق درستى به دنبالش باشد - یک بلاست. آنچه که براى یک محیط علمى و دانشگاهى وظیفه آرمانى محسوب مىشود، این است که در زمینه مسائل علمى، نواندیش باشد. معناى واقعى تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآورى علمى در درجه اوّلِ اهمیت است. 1379/12/09

* مهملگویى در مسائل علمی به نام نوآوری

در هر زمینهاى، کسانى که از دانشى برخوردار نیستند، اگر بخواهند به خیال خودشان نوآورى کنند، به مهملگویى مىافتند. ما در زمینه برخى از علوم انسانى و معارف دینى این را مىبینیم. آدمهاى ناوارد بدون اینکه از ذخیره و سواد کافى برخوردار باشند، وارد میدان مىشوند و حرف مىزنند و به خیال خودشان نوآورى مىکنند؛ که در واقع نوآورى نیست، مهملگویى است. بنابراین در زمینه مسائل علمى، من این را توصیه نمىکنم. 1379/12/09

* اعتقاد به نظریات غربی به عنوان متون مقدس و خدشه نکردن در آنها

تهاجم فرهنگىِ بزرگتر این است که اینها[غربیها] در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم. الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریهى علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شدهى دنیا باشد، عدهیى مىایستند و مىگویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریهى فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریهى فلانى است. یعنى آنطورى که مؤمنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند! جالب اینجاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مىشود و جایش نظریات جدیدى مىآید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را به عنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مىگیرند! 1383/04/17

* توجه نکردن به داشتههای خود و ترجمهگرائی در علوم

در رشتههاى گوناگون علوم انسانى؛ ادبیات، فلسفه، تاریخ، هنر، ما خیلى سابقه داریم. بعضى از علوم انسانى دیگر هم هست که اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت کنیم، خمیرمایهى آن که عبارت از عقلانیت و تجربهگرائى است، از تفکر و روح ایرانى - اسلامى است. اروپاى خرافاتى نمیتوانست زیستشناسى و اقتصاد و مدیریت و روانشناسى و جامعهشناسى را به این شکل تنظیم کند. این، سوغات تفکر علمگرایى و تجربهگرائى شرق و عمدتاً ایران اسلامى بود که رفت در آنجا و به این تحول منتهى شد. به هر حال، در این چیزهائى که عقب هستیم، باید خودمان را جلو ببریم و خودمان ابداع کنیم؛ ترجمه نکنیم. ترجمهگرائى زیانهاى بسیار بزرگى براى ما دارد. 1392/06/06

* وابستگی به غرب در عرصه علمی

فراگیرى علم یک مسئله است، تولید علم یک مسئلهى دیگر است. نباید ما در مسئلهى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهائى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنبالهروى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمهى قطعىِ این چنین پیشروىاى است؛ و این جایز نیست. بنابراین، ما باید علم را خودمان تولید کنیم و آن را بجوشانیم. 1387/07/03

* دور شدن جوانان دانشجو از فرهنگ خطرپذیری

خطرپذیرى میتواند جامعه را موفق کند. شما جوانها باید آماده باشید؛ ترس از اینکه شاید نشود، این خیلى چیز بدى است. گاهى اوقات تصورات انسان، یک آیندهاى را براى انسان تصویر میکند که بکلى او را مأیوس میکند؛ این به نظر من، یکى از ایرادهاست. حالا اگر وارد دانشگاه شدیم، اگر درس خواندیم، اگر این تحقیق را کردیم، اگر وارد رشتهى تحقیق و پژوهش شدیم، آیا قبول میشود؟ آیا دست ما را به جایى بند میکنند؟ آیا نمیکنند؟ باید وارد شوید! به قول شاعر عرب میگوید: «شر من الشر خوف منه عن یقعى»؛ از بلا بدتر، ترس از بلاست، ترس از فرود آمدن بلاست؛ این از خود بلا سختتر است. نبادا نشود؛ خوب به این «نبادا» نباید اعتنا کرد. وارد شوید، خواهید دید که میشود. 1385/06/25

**مسایل آموزشی:

* نبود توازن عادلانه و منطبق با نیازها در برنامهریزى رشتههاى علمى

آن طورى که در گزارشها من به دست مىآورم و افراد آگاه و خبره و دانشگاهى و مسئول به ما اطلاع میدهند، تقسیم توان در برنامهریزى رشتههاى گوناگون علمى، یک تقسیم عادلانه و صحیح و منطبق با نیاز کشور نیست. یک جاهائى ما رشدهاى چشمگیرى داریم، یک جاهائى اصلاً حرکتى مشاهده نمیشود! این غلط است. این ناشى از نبود نقشهى جامع علمى است. درست است که در هر رشتهاى ما پیشرفت بکنیم، مغتنم است و براى کشور ما که سالهاى متمادى، دهها سال در دوران حاکمیت طواغیت، از کاروان علمى بشر عقب مانده است، هر جائى دستمان به هر چیزى از ثمرات علم و پیشرفتهاى علمى بند شد، مغتنم است؛ در این تردیدى نیست؛ اما اگر میخواهیم کشور رتبهى علمى به معناى واقعى کلمه پیدا کند و علم در کشور نهادینه بشود، ما بایستى در رشتههاى گوناگون علمى - چه در آموزش، چه در پژوهش - توازن و تعادل صحیح و واقعى و عادلانهاى ایجاد بکنیم؛ این جزو نیازهاى ماست. 1388/06/08

* رشد کمی نامطلوب دانشجویان علوم انسانی بدون توجه به کار بومی

طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعهى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیهى دانشگاههاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانىاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینهى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهانبینى اسلامى باشد و بخواهد جامعهشناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشتهها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربىها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بىاعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. 1388/06/08

* تغییر ندادن سرفصل برخی از علوم به علت نبود جرأت مناقشه

واقعاً این عیب است که ما بیست سال، بیست و پنج سال سرفصل فلان دانش را اصلاً تغییر نداده باشیم؛ این نشاندهندهى عدم جرأت ورود در مناقشه است؛ این همین چیزى است که ما از آن بیمناکیم. جرأت ندارند که مناقشه کنند؛ همان را که هست، درس دادند، باز هم درس میدهند؛ ده سال دیگر هم ممکن است همان را درس بدهند. 1389/06/14

* گسترش روحیه مدرکگرایی در دانشگاه

خود علمآموزى، یک فرهنگ است. اگر چنانچه ما به مسئلهى فرهنگى در دانشگاه توجه کنیم، آن وقت هم دانشجوى ما عاشق و راغب به علم میشود و دنبال علم و تحقیق میرود - صرفاً دنبال مدرک نیست - هم استاد ما از حالت اداى تکلیف در کلاس درس خارج میشود. در موارد بسیارى از خود دانشگاهها به ما گزارش میکنند که درسهاى بعضى از اساتید یک اداى تکلیفى است؛ همین که بالاخره بیایند و درس موظفى خود را بدهند و بروند. در حالى که در تدریس استاد، مسئله نباید مسئلهى اداى تکلیف باشد؛ مسئلهى عشق، علاقهى به علم، علاقهى به تربیت دانشجو؛ اینجورى باید باشد. 1388/11/13

* دوری از فرهنگ تعمق و تحقیق در نظام آموزشی و تأکید بر حفظمحورى

از جملهى کارهائى که باید انجام بگیرد، این است که جورى نظام آموزشى باید طراحى بشود که جوان ما به تحقیق، طلبگارى در تعمیق علم و دانش علاقهمند بشود. حفظمحورى، غلط است.
ما هنوز در دانشگاههایمان متأسفانه - مىبیند انسان، من گاهى با بعضى از جوانهائى که با ما مرتبطند، برخورد میکنم - مىبینیم که معلم چند صد صفحه کتاب را براى یک واحد درسى داده که این دانشجو بخواند. چرا؟ حفظ کردن حرفها و گفتهها و نوشتههائى که معلوم نیست همهاش چقدر فایده داشته باشد و درگیر کردن ذهن جوان به چیزى که غیر لازم است. باید فکر کرد؛ باید افراد برگزیده و شاخص بنشینند نظامى را طراحى کنند که جوان ما میل به پژوهش، تعمق و تحقیق پیدا کند. 1387/07/03

**سیاستگذاری و مسایل زیرساختی:

* نبود چرخه علمی و تکمیل نبودن زنجیره کار علمی، فناوری، تولید و بازار

اگر چنانچه ما کار تحقیقاتى را کردیم، به فناورى هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیشبینى نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همهى اینها بایستى مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیرهى کار علمى، تا تولید و بازار بایستى دنبال بشود. 1392/06/06

آنچه در کشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمى کشور را به طور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد که بالا رفته، وجود یک چرخهى علمىِ کامل است. در همهى بخشها یک چرخهى بههمپیوستهى مهمى از انواع دانشهائى که مورد نیاز کشور است، باید وجود داشته باشد تا اینها هم&z

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار