آشنایی با فرماندهان دفاع مقدس(4)

شهید حبیب الله مظاهری؛ فرمانده گردان مسلم بن عقیل (س) لشکر 27 محمد رسول الله(ص)

اوپس از شانزده سال چشم انتظاری پدر و مادرش متولد شده بود و این انتظار طولانی، مبارکیِ میلاد حبیب الله را صد چندان می کرد.
کد خبر: ۴۵۳۹۹
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۰ - 25April 2015

شهید حبیب الله مظاهری؛ فرمانده گردان مسلم بن عقیل (س) لشکر 27 محمد رسول الله(ص)

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، دوم خرداد سال 1341 در شهر "مریانج" یکی از شهرهای استان همدان متولد شد. او در خانوادهای چشم بر جهان گشود که نورانیت قرآن و عشق و ارادت به اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام(ص) در آن متجلی بود.

او پس از شانزده سال چشم انتظاری پدر و مادرش متولد شده بود و این انتظار طولانی، مبارکیِ میلاد حبیب الله را صد چندان می کرد.

مادرش می گوید: "دو ساله بود که چشم درد سختی گرفت. مدام از چشمش اشک می ریخت. خیلی خرج دوا دکتر کردیم اما خوب نشد. کم کم داشت نا بینا می شد. یه شب دلم بد جوری شکست. متوسل شدم به امام حسین(ع) و گفتم: آقا شما یه کاری بکنید این بچه شفا بگیره.همان شب خواب دیدم آقایی نورانی آمد دستی به سر و روی حبیب کشید و گفت: چشم بچه ات خوب شد. صبح که پا شدم، دیدم داره تو گهواره بازی می کنه و چشمای قشنگی برام می خنده.عزیز دردانه بود. روزهای اول مدرسه، خودم می بردمش تا درِ کلاس، ظهر هم میرفتم دنبالش .

به مادرش گفته بود: "من خودم می خوام برم مدرسه ، دوست ندارم یکی ببردم. همه ی بچه های کلاس یه طرف حبیب یه طرف."

گفتم: "آقا معلم، شما لطف دارید؛ حبیب کوچیک شماست." گفت: "از حالا مث آدم بزرگاس؛ هم نجیبه؛ هم باهوش."

تحصیلاتش را تا دوره ی متوسطه در مریانج طی کرد. براده های خورشید انقلاب اسلامی با پشت سر گذاشتن دیوارهای منزل ساده ی امام خمینی(ه) و حوزه های علمیه تمام شهرها و روستاهای ایران را در نوردیده بود.

تازه روزهای کودکی را پشت سر گذاشته بود که با انقلاب اسلامی و معماربزرگ آن امام خمینی(ره) آشنا شد، از آن پس بود که دل در گرو مولای خویش نهاد و به صف مجاهدان راه خدا پیوست.

روزی که مردم جشن پیروزی انقلاب اسلامی را گرفته بودند، حبیب الله مظاهری 16ساله شده بود. او با سن کمی که داشت، کارهای بزرگی در راه پیروزی انقلاب اسلامی و براندازی نظام ظلم و تباهی در ایران انجام داد. او از پیشگامان این مبارزه مقدس بود.

دوستانش تعریف می کنند: "رستاخیزی ها آمدند دبیرستان. یکی از آنها سر صف سخنرانی کرد و گفت که بیایید عضو حزب رستاخیزشوید". فرم عضویت را توزیع کردند و گفتند فردا صبح بیاورید. زنگ تفریح، حبیب و دو سه نفر دیگر رفتند گوشه حیاط و پاره  شان کردند که داشت کار به جاهای باریک کشید، رئیس دبیرستان داد و هوار می کرد که "اخراجتون می کنم ؛ زندانیتون می کنم ."

در روزهای سخت مبارزه، روزی دانش آموزان دور حیاط دبیرستان چرخ می زدند و شعار می دادند. رفت روی پله ها، فریاد زد: "اینجا فایده نداره بریم توخیابون. حماسه سی مهر 1357 در همدان اینجوری شروع شد."

با تحقق آمال مستضعفین عالم و برقراری نظام عدالت محور اسلامی، خود را در متن مبارزات انقلاب با گروههای فاسد و ضد انقلاب قرارداد.

با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه دیگر یارانش سپاه را در همدان بنیانگذاری کردند. شروع جنگ تحمیلی، شعلههای همیت و شجاعت را در درونش بیش از پیش شعله ور ساخت و حضور در دفاع مقدس را بزرگترین و اولین وظیفه خود دانست.

حبیب الله مظاهری در جبهه هم مسئولیت پذیر و پیشگام بود، مدتی از حضورش در جبهه ها می گذشت که به فرماندهی گردان مسلم بن عقیل(س) درلشکر 27 محمد رسول الله(ص)  منصوب شد. او درنقش یک فرمانده دلیر و شجاع ماههای متوالی با کمترین امکانات به جنگ با متجاوزان پرداخت تا سرانجام در رمضان سال 1361 روزه خود را با خون افطار کرد و مورد پذیرش حضرت حق قرار گرفت.

انتهای پیام/




نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار