کربلای یک-1/ گزارشی از انجام عملیات - بخش نخست

احداث خاکریزهای خودی تا پشت سنگر کمین دشمن/ امام فرمود: پس مهران چه شد؟

افزون بر ضرورت سیاسی –نظامی انجام عملیات علیه تهاجمات دشمن، امام نیز مکررا از وضعیت مهران می‌پرسیدند به طوری که در دو نویت به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»
کد خبر: ۴۹۰۴۹
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۱ - 30June 2015

احداث خاکریزهای خودی تا پشت سنگر کمین دشمن/ امام فرمود: پس مهران چه شد؟

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهر مهران در طول هشت سال دفاع مقدس، فراز و نشیبهای بسیاری به خود دید. ارتش عراق پس از شکست در عملیات والفجر8 و از دست دادن شهر فاو به برخی مناطق از جمله شهر مهران حمله کرد تا با تصرف آن، پیروزی نیروهای ایرانی را کم اهمیت جلوه دهد. در حملهای که ذیل استراتژی دفاع متحرک صورت گرفت، ارتش عراق موفق به تصرف شهر مهران شد. با گذشت مدت کوتاهی از اشغال شهر مهران، نیروهای ایرانی موفق شدند طی عملیات تحت عنوان کربلای 1، ارتش عراق را شکست داده و شهر مهران را آزاد کنند. اهمیت فوق العاده این عملیات نه فقط به دلیل آزادسازی شهر مهران، بلکه به دلیل شکست استراتژی دفاع متحرک عراق بود.

در مقالهای در شماره یک فصلنامه نگین آمده است: در تاریخ 27 اردیبهشت سال 65، عراق دست به تهاجم زد و قسمتهای زیادی از شهر مهران، حومه آن و برخی از ارتفاعات منطقه را تصرف کرد.

خطر تک قریب الوقوع دشمن اعلام شده بود

در این زمان، لشکر 84 خرم آباد(ارتش) و تیپ 4 لشکر 21 حمزه(ارتش) در مجموع با نیرویی به استعداد شش گردان پیاده و دو گردان زرهی مسئولیت خطوط پدافندی خودی را بر عهده داشتند. پیش از این عراق در محورهای دربندی خان، سومار، فکه و حاج عمران حمله کرده بود و در مجموع موفقیتی نسبی به دست آورده بود. افزون بر آنچه گفته شد و طبعا میتوانست نوعی آمادگی در نیروهای پدافندی منطقه به وجود آورد، در خود این منطقه نیز، شواهدی از تک قریب الوقوع دشمن دیده میشد. این مطلب از جانب برادران اطلاعات قرارگاه نجف به واحدهای ارتش در منطقه یادآوری شده و حتی محورهای احتمالی هجوم و نقاط ضعف خط ارتش نیز مشخص شده بود، اما عکس العمل در خور توجهی در رابطه با تقویت خطوط از نظر موانع و نیرو مشاهده نشد.

در همین زمان یک گردان از تیپ امیرالمومنین(ع) سپاه و یک گردان از تیپ مسلم بن عقیل(ع) سپاه برای احتیاط نزدیک تنگه کنجان چم مستقر شدند و نیروهایی از لشکر نصر نیز برای احتیاط دور در ایلام استقرار یافتند.(زیرا احتمال تک دشمن در محورهای میمک و سومار نیز وجود داشت).

وارد عمل شدن نیروهای سپاه جهت جلوگیری از پیشروی نیروهای عراقی

دشمن بعثی در تاریخ 27 اردیبهشت سال 65 با آتش تهیه سنگین از 2 محور حمله کرد. پس از آغاز تک دشمن، سپاه برای جلوگیری از سقوط نقاط استراتژیک منطقه، به ویژه ارتفاعات نمه کلان بو و زالو آب به سرعت یگانهایی را به منطقه وارد کرد. در این حال، تیپ مسلم بن عقیل و تیپ امیرالمونین(ع) و لشکر 5 نصر در تاریخ 28 اردیبهشت در منطقه نمه کلان بود با دشمن درگیر میشوند. پس از چند روز نبرد، سپاه موفق میشود با وارد کردن تیپ 21 امام رضا(ع) و لشکر 41 ثارالله برخی از ارتفاعات و تپه رضاآباد را از مجموع ارتفاعات نمه کلان بو آزاد کند.

در جریان تک دشمن، حدود 400 نفر از نیروهای ارتش اسیر و 98 نفر مفقود و حدود 180 نفر مجروح و 9 شهید داشتهاند که بیشتر تلفات مربوط به تیپ 4 لشکر 21 حمزه بود.

افزون بر اینها در جریان هجوم دشمن از نیروهای ارتش تجهیزات و سلاحهای سبک و سنگین، از جمله توپهای 203 م م و تعداد زیادی تانک و نفربر و خودرو برجای ماند.

پس از اشغال مهران، برخی از شواهد نشان میداد با وجود اینکه دشمن در حملات قبل از آن و تا حدودی در مهران ناموفق بوده است از حملات زمینی خود دست برنداشته و همچنان در محورهایی، خود را آماده تک میکند و به نظر میرسد در صورتی که نیروهای خودی به دشمن فرصت بدهند قصرشیرین و سپس سومار نیز مانند مهران تصرف خواهد شد. در این صورت، ممکن بود افزون بر نقاط استراتژیک، بعضی از شهرهای مرزی را نیز از دست بدهیم و این امر در روحیه نیروهای خودی اثر بدی برجا میگذاشت و بالطبع، تبعات سیاسی نیز برای نظام به دنبال داشت و در مقابل، روحیه دشمن را تقویت و مدالهای متعددی بر دوش نظامیان صدام آویخته میشد.

پس مهران چه شد؟

افزون بر ضرورت سیاسی –نظامی انجام عملیات علیه تهاجمات دشمن امام نیز مکررا از وضعیت مهران میپرسیدند به طوری که در دو نویت به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»

پس از تصرف مهران از سوی دشمن، سپاه دوم نیروی زمینی سپاه با نام قرارگاه نجف اشرف به منطقه وارد شد و اقدامات عملی برای توقف دشمن و برنامهریزی برای آزادسازی مهران را آغاز کرد.

احداث خاکریزهای خودی تا پشت سنگر کمین دشمن

پس از گذشت مدتی، به دلایل مختلف از جمله عدم باور در انجام عملیات و به تبع آن عدم ضرورت احداث این خاکریز، هیچ گونه اقدام عملی صورت نگرفت. در تاریخ 15 خرداد 65 با فشار برادران رحیم صفوی و مصطفی ایزدی نخستین اقدام موثر در راستای احداث خاکریز نیروهای خودی بدون هیچ گونه درگیری با دشمن از سوی یگانهای 25، 27 و 41 سپاه انجام شد، به طوری که بعضی از خاکریزها تا پشت سنگر کمین دشمن رسیده بود. در یک مورد نیز، لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به قدری خاکریز را به دشمن نزدیک کرده بود که با روشن شدن هوا نیروهای خودی توانستند 11تن از نیروهای سنگر کمین دشمن را در یک درگیری کوتاه به اسارت در آورند.

محسن رضایی در رابطه با این عملیات میگوید: «در این عملیات غافلگیری به طور کامل رعایت شده بود و دلیل اصلی آن تقریبا عدم حضور نیروی غیر سپاهی در میان نیروهای عمل کننده است.»

شاید در طول جنگ، مانور عملیات کربلای 1 از بهترین و موفقترین مانورها بوده است. در نهایت با وارد کردن یگانهایی از سپاه بیش از سی گردان نیرو آماده نشد و به دلیل حساسیت زمان، ممکن بود توقف بیش از اندازه ضایعات جانبی دیگری را نیز در بر داشته باشد؛ بنابراین، قرار شد مانور بر اساس سی گردان نیرو طرح ریزی شود.

پس از مدتی، طی سمینار فرماندهان نظامی سپاه در باختران، مانور عملیات نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نخست، از طرف فرماندهی سپاه این موضوع مطرح شد که امام تاکید دارند قضیه مهران به سرعت حل شود.

بالاخره پس از بررسیهای نهایی با پافشاری برادر رحیم صفوی، جانشین نیروی زمینی سپاه طرح نهایی مانور تصویب شد.

ادامه دارد...

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار