«حبیب دل‌ها» سال‌ها همنشین شهادت بود؛

روایتی از زندگی جهادی حاج حبیب لک‌زایی در اولین سالگرد شهادتش

حبیب دل‌ها را هم جهادگران جنگ سخت دیروز می‌شناسند و هم جهادگران نسل امروز و جنگ نرم، بچه‌های جهادی با دیدنش جانی تازه می‌گرفتند. نگاه نافذ، متانت و ایمان و اراده‌اش از یاد افرادی که با او برخورد داشته‌اند، نمی‌رود.
کد خبر: ۴۹۲۵
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۶ - 22October 2013

روایتی از زندگی جهادی حاج حبیب لک‌زایی در اولین سالگرد شهادتش

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، تلاشها و مجاهدتهایش از یاد مردم استان سیستان و بلوچستان نمیرود. بیانات شیوا و کلمات رسایش در جایجای این استان برای همیشه طنینانداز است. جانباز شهید سردار حبیب لکزایی یکی از همان سربازان در قنداق امام خمینی(ره) بود که در سال 1342 متولد شد و همگام و همراه با پدر در عرصه سیاسی و اجتماعی فعالیت کرد. روح بلندش چنان با ارادت به اهل بیت(ع) و ولایت عجین شده بود که ولایتمداریاش تا اینگونه در کلامش متبلور میشود که «انسانی که محبت به امام زمان(عج) داشته باشد قطعاً مطیع امام زمان(عج) است و اطاعت از امام زمان(عج) میکند و انسانی که مطیع امام زمان(عج) باشد، قطعاً مطیع ولایت فقیه و مطیع حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای است.» حاج حبیب لکزایی که در طول دوران دفاع مقدس سابقه شرکت در عملیاتهای متعددی را داشته، در سال 67 در منطقه عملیاتی شلمچه از ناحیه چشم، پهلو، سر، گردن و پا به شدت مجروح میشود، به طوری که سایر همرزمان وی که اسیر شدند تصور میکردند، او شهید شده است و در اردوگاه اسرا برای وی مراسم ختم گرفتند اما حاجی بعد از مداوا و تلاش پزشکان در بیمارستان آیتالله کاشانی اصفهان به عنوان شهید زنده به زندگی بازگشت. از قول وی نقل شده است که از کربلای5 به بعد، خدا به او برای زندگی وقت اضافه داده است و لذا باید آن را وقف خدا کند. آری سرداری که بحق حبیب دلها شد و بارها مورد تهدید فرقه وهابیت قرار گرفت، جانباز 77 درصدی بود پس از 24 سال تحمل رنج و مرارت جراحتهای دوران دفاع مقدس، ظهر روز سهشنبه 25 مهر 1391 در بیمارستان بعثت تهران آسمانی شد.

سالها از جنگ میگذشت اما روح بلند متعالی حبیب آرام و قرار نداشت و همچنان در جبهه فرهنگی در تلاش بود. جانباز نمونه کشور مدال افتخار مبارزه با تهاجم فرهنگی کشور را بر سینه داشت و در سال 1370 به پاسداشت مجاهدتهایش در حراست از مرزهای کشور مورد تقدیر امام خامنهای قرار گرفت. حبیب لکزایی همواره در تلاش بود تا دندان طمع و چشم متجاوزان را از مرزهای کشور دور نماید. مردان مبارز و سربازان گمنام امام زمان(عج) رشادتهای سردار لکزایی را در مبارزه با اشرار در سال 1370 و پس از آن فراموش نخواهند کرد. متن زیر گذری بر زندگی این شهید از زبان همرزمانش است.

* محبوب اهالی سیستان و بلوچستان
 
سردار حبیب لکزایی از سالهای 1369 تا 1379 فرماندهی سپاه زابل را برعهده داشت. از سال 1379 تا سال 1386 در سمت معاونت هماهنگکننده منطقه مقاومت سپاه سیستان و بلوچستان خدمات فراوانی را انجام داد. سرانجام بعد از شهادت رفیق و همراه خویش شهید محمدزاده فرماندهی سپاه سلمان را برعهده گرفت تا سلاح دوست و همرزمش بر زمین نماند.
 
تکتیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله قلمی روان داشت که در عرصه امر به معروف و نهی از منکر، نماز و مهدویت، مقالات و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. در نهایت این فعال نمونه مهدوی در هشتمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت مورد تجلیل قرار گرفت. وی در ششمین اجلاس سراسری نماز به عنوان نگارنده مقاله برتر انتخاب شد.
 
سردار حبیب لکزایی در تشکیل بسیج خواهران، راهاندازی بسیج دانشجویی، آغاز فعالیت بسیج طلاب و تشکیل بسیج اصناف در شهرستان زابل نقش اساسی و ارزشمندی را ایفا کرد.
 
او محبوب مردم و اهالی استان سیستان و بلوچستان بود. حاجی در تحقق وحدت بین سنی و شیعه مجاهدتهای فراوانی از خود نشان داد. سرکشی مداوم از خانوادههای شهدا و حل مسائل و مشکلاتشان از برنامههای اصلی زندگی این سردار مبارز بود.
 
حاج حبیب همیشه در تمامی صحنههای مبارزه جنگ سخت و جنگ نرم حضور فعالانه داشت و در نهایت بندگی در 25 روز از اولین ماه از فصل پاییز سال 1391 و در سومین سالگرد شهادت دوستان دیرینهاش سرداران شهید نورعلی شوشتری و رجبعلی محمدزاده، در حال انجام مأموریت به دلیل وخامت و شدت جراحات به یادگار مانده از سالهای جنگ شربت شیرین شهادت را سرکشید و به لقاءالله پیوست.
 
شهید سردار حبیب لکزایی که پیرو شهدای وحدت، امنیت و خدمت سالها مبارزه کرد، آیه شریفه من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم ... را به منصه ظهور رساند و در نهایت عبودیت آسمانی شد.
 
* سردار سیدحسن مرتضوی، فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان
 
- گلچین شده دست یار
 
سردار سیدحسن مرتضوی، فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان میگوید: سیستان و بلوچستان مهد دلیرمردان زیادی است اما سردار لکزایی نقطه عطف و چکیده رزمندگان، جانبازان و ایثارگران سیستان و بلوچستان است. ایشان تلاش نمود تا فاصله خود را با شهدا کم کند و ویژگیهای شاخصی را که در شهدا شناسایی و پیدا کرده بود چون سعهصدر، ولایتپذیری، ایثار و تلاش خالصانه در عمل جاری کرده و در بالا بردن مشارکت همگانی و عملیاتی نمودن امور بر جای مانده بهرهمند شود.
 
او خالصانه تلاش کرد و اگر ما توفیق شهادت نداشتیم اما تقدیر الهی این بود که ایشان را گلچین کرده و از ما جدا نماید.
 
* سردار حمید خراسانی، مسئول سازمان بسیج سازندگی
 
- مرهم زخمهای ناسور
 
به قول سردار حمید خراسانی، مسئول سازمان بسیج سازندگی این شهید از افتخارات نظام مقدس جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از خطه سیستان و بلوچستان رشد کرد و رهسپار میدان نبرد شد. سردار لکزایی از آن جمله شهدایی است که سالهای طولانی مقدمات شهادت را برای خودش فراهم نمود. هر مشکلی که در استان سیستان و بلوچستان لاینحل بود، با ایشان مطرح میشد، با آرامش، متانت و صبر با آن مواجه و مشکل را حل مینمود. ایشان مسئولیتپذیر بود. سختترین کارها را با کمترین منابع و امکانات انجام میداد.
 
شهید حبیب لکزایی از خانوادهای روحانی و مذهبی بود. پدر بزرگوارشان یکی از بسیجیان حوزوی استان و از بزرگانی که همواره در حل مشکلات مردم در تکاپو بود. مردم برای حل اختلافات خود به آنها رجوع مینمودند. ایشان در مدت خدمت خود خدمات فراوانی را انجام دادند. عشایر و طوایف مختلف ایشان را میشناختند. شهید میرحسینی قائم مقام لشکر 41 ثارالله از دوستان و همرزمان شهید لکزایی بودند که ارتباط خوبی با هم داشتند. تمام تلاش این سرداران شهید اعزام بسیجیان و تکمیل نیروهای گردانهای لشکر 41 ثارالله بود. ایشان قدمهای بزرگی را برای اعزام نیرو به جبهه برداشتند.
 
* سرهنگ اکبری، همرزم شهید
 
- پدری برای شهیدان
 
سرهنگ اکبری، همرزم شهید میگوید: لکزایی همت عجیبی داشت. در حادثه تاسوکی خودش را خیلی زود از زابل رساند. تمام تلاش شهید این بود تا مجروحان را به بیمارستان برساند. در شب حادثه تاسوکی متوجه شهادت داماد و فرزندش شدم وقتی با ایشان تماس گرفتم پرسیدم میان شهدا آشنایی هم دیده میشود!
 
ایشان گفتند: بحث آشنا و غیرآشنا نیست، فقط آمبولانس برسانید تا مجروحان حادثه را به زابل برسانیم. ایشان فرزندش را هم همراه دیگر مجروحان به بیمارستان منتقل نمود. رفتم برای عرض تسلیت. ایشان گفتند: بچههای من هم چون دیگر عزیزان شهید فرقی با هم ندارند. من دیدم که دلسوزی ایشان نسبت به شهدای دیگر حادثه بیشتر بود.
 
* حجتالاسلام والمسلمین علیزاده، مسئول نمایندگی ولی فقیه قرارگاه ثارالله
 
- عاشق شهادت
 
حجتالاسلام والمسلمین علیزاده، مسئول نمایندگی ولی فقیه قرارگاه ثارالله در مورد شهید میگوید: سردار حبیب لکزایی بعد از دقایقی در صحنه حادثه تاسوکی حاضر شدند، در میان شهدا با پیکر شهید نعمتالله پیغان دامادش و فرزندش مسلم لکزایی مواجه شد. شهادت این عزیزان حکمتی بود تا این بزرگوار از لحاظ روحانی و معنوی هرچه بیشتر آمادگی پیدا کند، برای آسمانی شدن خودش زیرا عاشق شهادت بود. سردار حبیب لکزایی از مسئولان ارشد سپاه استان بود. ما با هم جلسات زیادی داشتیم. ایشان بسیار به مسائل عمیق نگاه میکردند. روی مباحث با توجه و درایت ویژه تأمل مینمود.
 
جمعیت قابل توجهی از قبایل و طوایف سیستان و بلوچستان به ویژه اهل سنت در مراسم تشییع پیکرشان شرکت داشتند. حضور مردم نشان از قدرشناسی آنان از خدمات این سردار داشت. مردم علاقهای ویژه به این شهید داشتند و مردم به او عشق میورزیدند.
 
* سرهنگ حمزه دهقان مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سیستان و بلوچستان
 
- تعبد، تعهد و مدیریت رموز موفقیت شهید
 
سرهنگ حمزه دهقان مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سیستان و بلوچستان در مورد شهید میگوید: شهید حبیب لکزایی شخصیتی بودند که سه ویژگی عمده داشتند، اولین ویژگی ایشان تعبدشان بود. دومین ویژگی تعهد و تخصص ایشان بود و سومین ویژگی شهید مدیریت و نظم در امور بود.
 
سردار لکزایی همواره در برابر مشکلات صبور بوده و از خود بردباری نشان میدادند و مسائل را با مدیریت صحیح و مشورت با اهل شور حل مینمود. ایشان مسئولیت ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان را پذیرفتند. در ادامه فعالیت توانست، تحول اساسی و عظیمی در استان در رابطه با این فریضه به وجود آورد. اخلاص در عمل و خستگیناپذیری شهید رمز موفقیت او شده بود.
 
* دکتر حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی برادر شهید
 
- زیارت خانواده شهدا در رأس همه امور
 
دکتر حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی برادر شهید میگوید: خانوادهای که ما در آن رشد کرده و تربیت شده بودیم، خانوادهای متدین و روحانی بود. اولین موضوعی که ما با آن آشنا شدیم، مباحث قرآنی و اهل بیت(ع) بود. مسجد حکیم در سیستان و بلوچستان مهد تلاش و فعالیت شهید حبیب لکزایی و پدرم بود. چاپ، انتشار و توزیع اعلامیه امام خمینی(ره) و بسیاری دیگر از فعالیتهای ایشان خار چشم ساواک و عوامل رژیم شاهنشاهی شده و در تلاش بودند تا پدر و برادرم را دستگیر و اعدام نمایند. برادرم بیش از 60 ترکش در بدن خود از دوران مبارزه و دفاع مقدس به یادگار داشت.
 
شعار وحدت، امنیت و خدمت در نظر ایشان اینطور تفسیر میشد که اگر وحدت نباشد، امنیت هم نخواهد بود، اگر امنیت وجود نداشته باشد، خدمت هم نخواهد بود. وحدت باید براساس الله شکل بگیرد که خود ما هم باید معتقد به فضایل اخلاقی و توحید باشیم و همه این خصایص را در رفتارهایمان جاری و ساری کنیم. سرکشی به خانوادههای شهدا یکی از کارهای بسیار مورد علاقه و توجه برادرم در طول حمایت شریفشان بود.
 
صغری خیلفرهنگ
 
منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار