سرهنگ بازنشسته سید کاظم فرتاش در گفت و گو با دفاع مقدس؛

اگر مقام معظم رهبری و شهید چمران نبودند، اهواز سقوط کرده بود

هر کسی از هر کجا با دست خالی به سمت سوسنگرد حرکت می کرد و حتی نیروهای مردمی با چشم گریان برای رسیدن به شهر سوسنگرد جلوی تانکها خودی می‌دویدند
کد خبر: ۶۰۳۷
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲ - 12November 2013

اگر مقام معظم رهبری و شهید چمران نبودند، اهواز سقوط کرده بود

سرهنگ بازنشسته سید کاظم فرتاش فرماندار نظامی سوسنگرد در سال 1359 و از شاهدان عینی عملیات شکست حصر سوسنگرد در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس در خراسان رضوی با تشریح عملیات آزادسازی این شهر به تبیین نقش مقام معظم رهبری و شهید چمران و همچنین کارشکنی های بنی صدر پرداخت.

از چه زمانی وارد مناطق عملیاتی شدید؟

پس از گذشت زمان کمی از انقلاب قرار بر این شد که به عنوان جانشین فرمانده حفاظت نیروی هوایی ارتش مشغول فعالیت شوم و لذا در کنار شهید فکوری به فعالیت پرداختم. در دوران دفاع مقدس در نیروی زمینی ارتش خدمت می کردم و در جریان پرواز 140 فروندی هواپیماهای نیروی هوایی (موسوم به عملیات کمان 99) کار هدف یابی در کشورعراق را انجام دادم. طی اقدامی توانستیم انبار موشک های دوربرد عراق را هم با یک تک اطلاعاتی کشف و سپس توسط جنگنده های ایرانی منهدم کردیم.

بعد از ماجرای پرواز۱۴۰فروند هواپیمای جنگنده ایرانی و بمباران مواضع عراق به جبهه های جنوب رفته و با حکم مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع بودند به عنوان فرماندار نظامی سوسنگرد منصوب شدم.

بعد از اعطای حکم از سوی مقام معظم رهبری چه وظایف و ماموریتهایی را بر عهده گرفتید؟

۱۵مهرماه سال ۵۹ در حالی که جاده اهواز تا سوسنگرد زیرباران گلوله های خمپاره و توپخانه دشمن بود به هر شکل از جاده عبور کردم و خود را به سوسنگرد رساندم و در مسجد سوسنگرد با حکم مقام معظم رهبری به عنوان فرماندار نظامی سوسنگرد و با هدف زمین گیر کردن دشمن و جلوگیری از سقوط شهر خود را معرفی و مشغول به خدمت شدم.

در محل فرمانداری مستقر شدم پس از استقرار در سوسنگرد، تعدادی از داوطلبان را دعوت کرده و ستادی برای عملیات در این منطقه تشکیل دادم و به تدریج نیروها که از گوشه و کنار کشور می آمدند، آماده می کردیم تا دور تا دور سوسنگرد مستقر شوند.

عمده نیروهایی که برای باز پس گیری سوسنگرد بکارگیری شدند از چه یگانها و شهرهایی بودند و استعداد نیروها و امکانات شما در منطقه چقدر بود؟

اولین گروهی که به کمک ما آمدند یک گروه از نیروهای جهاد خراسان بودند که با کمک آنها و ماشین آلات مهندسی که در اختیار داشتند ظرف ده روز دور تا دور شهر خاکریز زده و روی خاکریزها سنگر احداث نمودند و با این کار آنها ما توانستیم مواضع خود را مستحکم کنیم فرماندهی این گروه را شهید عیسی پور رئیس رکن سوم به عهده داشت .

یک گروه به نام فدائیان اسلام از کرج درشمال شرق سوسنگرد مستقر بودند، ۲۰۰نفر از بچه های مساجد تهران هم در شمال غرب مستقر بودند و ۳۰تا ۴۰نفر از نیروهای سپاه سوسنگرد در دهلاویه در فاصله ۶کیلومتری شهر مستقر بودند که همین نیروها توانستند جلوی چند حمله دشمن را بگیرند و باعث شدند که دشمن نتواند از بستان به طرف سوسنگرد بیاید. ۱۴۰نفر از نیروهای کازرون و شیراز نیز در جنوب شرقی شهر مستقر شده بودند این نیروها با تفنگ های ام یک و ژ۳از شهر محافظت می کردند و در جنوب غربی نیز نیروهای سپاه مستقر بودند.

از روزهای سخت محاصره بچهها و مردم شهر قدری برایمان بگوئید؟

در ۲۳آبان ماه متوجه شدم نیروهای دشمن در جنوب شهر در کرخه کور نزدیک هویزه تجمع کرده اند، حدس زدم دشمن از این مسیر می خواهد شهر را محاصره کند، بلافاصله به ستاد اطلاع دادم و برای تصمیم گیری به اهواز خدمت مقام معظم رهبری، شهید چمران و دیگر فرماندهان رسیدم و در جلسه این موضوع را عنوان کردم.

بعد از بازگشت از جلسه، متوجه شدم که سوسنگرد محاصره شده و نیروهای لشکر 77 خراسان به من موضوع را اطلاع دادند. پس از شناسایی اولیه معلوم شد دشمن به سرعت در حال حرکت به سمت سوسنگرد است؛ لذا از ساحل رودخانه کرخه خود را به شمال سوسنگرد رساندم.

متاسفانه به علت پراکندگی نیروهای عراقی، شناسایی شدیم. ابتدا فکر کردم که نیروهای ایرانی به اشتباه ما را هدف می گیرند ولی بعد متوجه شدیم که به علت فاصله بسیار نزدیک با بعثی ها باید جنگ تن به تن داشته باشیم که در این درگیری، چند نفر از نیروهای ما شهید و مجروح شدند و دستور عقب نشینی دادم.

از تدابیر مقام معظم رهبری و شهید دکتر چمران در طراحی و هدایت عملیات و نیز فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر شکست حصر سوسنگرد قبل از روز بیست و ششم آبان ماه صحبت بفرمائید.

نیروهایی که در محاصره بودند روز24 آبان مهمات و مواد غذاییشان تمام شده بود. فردای آن روز دکتر چمران با من گفت وگو کرد و من شرایط را تشریح کردم. به همراه ایشان با بالگرد قصد عزیمت به سوسنگرد را داشتیم که به علت ورود دشمن به داخل شهر و تسلط آن ها به فضای عمومی سوسنگرد امکان فرود نداشتیم.

پس از جلسه با برخی فرماندهان، طرح عملیات را پی ریزی کردیم و با هماهنگی با نیروهای باقی مانده در داخل شهر که به شدت زیر فشار بودند، می خواستیم این طرح را اجرایی کنیم که در ساعت ۱۱شب حمله لغو شد و به ستاد برگشتم.

مقام معظم رهبری و شهید دکتر چمران درصدد بودند تا بنی صدر را راضی کنند که حمله ادامه پیدا کند. شهید چمران در گفت وگوی تلفنی که با بنی صدر داشت عنوان کرد: "من فردا صبح با نیروهای مردمی وارد سوسنگرد خواهم شد اگر شهید شدم که به نفع شماست ولی اگر زنده ماندم آبروی شما (بنی صدر) را خواهم برد."

البته متوجه شدم که آیت ا... خامنه ای با درایت خود و اطلاع از این که این عملیات چقدر اهمیت دارد، موضوع را با امام راحل در میان گذاشته اند و ایشان فرموده بودند که باید همه نیروها درحصر سوسنگرد شرکت داشته باشند و شهید سرلشکر فلاحی مشاور این عملیات بودند. مقام معظم رهبری با تدبیری که اتخاذ نمودند نامه ای را به جناب سرهنگ قاسمی فرمانده وقت لشکر 92 زرهی خوزستان نوشتند و ضمن تشریح وضعیت موجود منطقه، این مطلب را اعلام کردند که 500 نفر از رزمندگان اسلام در محاصره هستند و اگر شما نیروهای خود را وارد عمل نکنید و محاصره ادامه داشته باشد شما مقصرید لذا این لشکر در صبح عملیات وارد عمل شد.   

صبح روز 26 آبان ماه نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس بشمار میرود چرا که به همت نیروهای مسلح و همکاری موثر مردم و هدایت و فرماندهی مقام معظم رهبری و شهید چمران عملیات شکست حصر سوسنگرد آغاز شد از این روز برایمان بگوئید.

عملیات ساعت 8 صبح روز 26 آبان ماه آغاز شد و هر کسی از هر کجا توانسته بود حتی بچههای حمیدیه ولو با دست خالی به سمت سوسنگرد حرکت کرده بودند. جالب اینجاست که نیروهای مردمی با چشم گریان برای رسیدن به شهر سوسنگرد جلوی تانکها خودی میدویدند.به خاطر برنامه ریزی مناسب، تمام نیروها وارد حمله شده و به سرعت به سمت شهر رفتند. البته این کار به راحتی تعریف کردن آن نبود. جاده سوسنگرد زیر آتش بود و نیروها مسیر 50 کیلومتری را در 3 ساعت پیمودند.

در جریان عملیات شکست حصر سوسنگرد گردان زرهی 148 پیاده از لشکر 77 خراسان به فرماندهی سرهنگ شقاقی بنا به دستور سرهنگ قاسمی به حاشیه کرخه پشت سر تیپ 2 لشکر 92 زرهی مستقر شدند.

ساعت 11 صبح بود که دکتر چمران از دو ناحیه زخمی شد. در لحظه ورود به شهر سوسنگرد با امیرسرلشکر شهید فلاحی برخورد کردم که ایشان با گریه گفتند: "ما در آستانه تاریخ قرار گرفتیم و فرزندان ما در آینده از ما خواهند نوشت. ایشان به همراه یازده نفر از پرسنل خود برای حضور در این عملیات 6 کیلومتر را پیاده طی کرده بودند."

ظاهراً مردم بومی منطقه و قبایل عرب همکاری خوبی با نیروهای مسلح داشتند اگر خاطره ای از همکاری آنها دارید بازگو فرمائید.

بله، ایل مشرفه (یکی از عشایر حاضر در آن منطقه) به علت کمک به نظام اسلامی با برخوردهای قهری بعثی ها مواجه شده بود اما هیچ گاه علاقه خود به انقلاب را پنهان نکردند آنها به اسلحه M-1مسلح و در خط دفاعی که در رودخانه نیسان ایجاد کرده بودند نقش بسیار مهمی را ایفا نمودند. قرارگاه عملیات در استانداری خوزستان مستقر بود و نیروها با فرماندهی مقام معظم رهبری و شهید دکتر چمران هدایت میشدند و نیروها گرد شمع وجود آنها میچرخیدند و اگر این دو عزیز نبودند اهواز سقوط کرده بود. شهر با اینکه در محاصره بود و نیروها مهمات و آذوقه نداشتند ولی شهر هرگز سقوط نکرد.

گروههای استراق سمع را سازماندهی کردیم که متشکل از نیروهای سپاه و بسیج بودند و حدود 80 یا 90 نفر بودند که سه مرتبه این گروهها جلو پیشروی لشکر عراق را گرفتند و اینگونه شهر سوسنگرد برای همیشه از لوث وجود متجاوزان پاک شد.

گفت و گو از غلامرضا عطایی

خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس در مشهد

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار