اندیشکده راهبردی تبیین بررسی کرد؛

سوریه در سالی که گذشت

منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا، حوادث مختلفی را تجربه کرد. اندیشکده راهبردی تبیین، در سلسله گزارش‌هایی، به بررسی مهمترین تحولات و رویدادهای سوریه در سال 94 پرداخته است.
کد خبر: ۷۴۳۱۳
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۲ - 14March 2016

سوریه در سالی که گذشت

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، سوریه در سال 94 علاوه بر تحولات میدانی چشمگیر و شکستها و پیروزیهای نظامی، شاهد موج جدیدی از تلاشهای سیاسی برای پایان بحران نیز بود. این تلاشها در سطوح منطقهای و بینالمللی شکل گرفت و همچنان هم ادامه دارد. واقعیت این است که در سوریه، نه تحولات میدانی میتواند پایانبخش بحران باشد و نه تحولات سیاسی بلکه تلفیقی از این دو، شرایط را برای اعمال نظر بازیگران مختلف فراهم میسازد. آنچه در ادامه میآید نگاهی به تحولات راهبردی سوریه در سال 94 و برآوردی مختصر از سوریهی 95 میباشد.

1. تحولات راهبردی در سال 94

1-1. تحولات میدانی

اولین رویداد مهم در عرصه میدانی سوریه در سال 94، در 4 فروردین صورت گرفت. با همکاری عربستان، ترکیه و قطر، هفت گروه تروریستی در سوریه با یکدیگر متحد شده و جیش الفتح را ایجاد کردند. جیشالفتح عمیقا بیانگر اراده سیاسی سه کشور مذکور برای وارد آوردن ضربهای کاری به دولت اسد محسوب میشود؛ هدفی که باعث شد تا این سه برخی اختلافات را کنار گذاشته و برای اولین بار به صورت منسجم رفتار واحدی را پیش گیرند. البته تشکیل جیش الفتح را باید در چارچوب کلانتری بررسی کرد؛ همزمانی تشکیل این گروه تروریستی با حمله عربستان و متحدانش به یمن در 5 فروردین، نشانهای معنادار از یک طراحی منطقهای است.

در هر صورت گروههای جبهه النصره، احرار الشام، جند الاقصی، جیش السنة، فیلق الشام، لواء الحق و اجناد الشام ذیل پرچم جیش الفتح موفق شدند در زمانی کوتاه به موفقیتهای میدانی مهمی دست یابند.با اشغال شهر اریحا در 7 خردادماه، استان ادلب به صورت کامل سقوط کرد تا پس از استان رقه، ادلب دومین استانی باشد که به صورت کامل در اشغال تروریستها است. البته برخی مناطق همچون دو شهرک شیعهنشین فوعه و کفریا در این استان اگرچه تحت محاصره تروریستها هستند اما همچنان اشغال نشدهاند. چند روز بعد جولانی رهبر جبهه النصره و از اصلیترین اعضای جیش الفتح در استانداری ادلب مقابل دوربین الجزیره نشست تا قدرتنمایی کند.

 اشغال شهر تدمر یا پالمیرا در استان حمص و در 205 کیلومتری شرق دمشق توسط داعش یکی از مهمترین رویدادهای میدانی سوریه در اوایل سال 94 بود. تخریب آثار باستانی گسترده این شهر توسط داعش خیلی زود مورد توجه رسانهها و برخی نهادهای مربوطه قرار گرفت. اما نکته حائز اهمیت این بود که اشغال تدمر در سوریه و اشغال الرمادی مرکز استان الانبار عراق توسط داعش، در یک فاصله زمانی کوتاه رخ داد. این قدرتنمایی داعش در حالی بود که علاوه بر اقدامات ارتش عراق و سوریه، ائتلاف بینالمللی علیه داعش به رهبری آمریکا به صورت مداوم از تضعیف داعش سخن میگفت! البته الرمادی در عراق چندی قبل آزاد شد اما تدمر همچنان در اشغال داعش است.

اوایل مهرماه 94 روسیه، ایران، سوریه و عراق اعلام کردند که یک مرکز اطلاعاتی را در بغداد تشکیل دادهاند. در این مرکز نمایندگان هیئتهای ستاد مشترک ارتش این 4 کشور حضور دارند و هدف از آن نیز هماهنگی برای مبارزه با تروریسم است. این ائتلاف که از آن به ائتلاف چهارگانه تعبیر شد و گاهی نیز با در نظر گرفتن حزبالله لبنان، ائتلاف 4+1 نامیده شد، معادلات میدانی سوریه را دچار تغییرات مهمی کرد. ورود مستقیم روسیه به معادلات میدانی سوریه با مخالفتهای جبهه غربی-عربی-ترکی روبرو شد. ترکیه که حضور مسکو در سوریه را با منافع خود در تضادی آشکار میدید، جنگنده روسی را با این بهانه که وارد مرزهای کشورش شده، مورد هدف قرار داد. این امر موجب تنشهای بیسابقهای در روابط مسکو-آنکارا گردید. اما اثر آشکار این اقدام ترکیه بر معادلات میدانی سوریه، جدیت بیشتر روسها برای حضور در سوریه با قدرت بیشتر بود. پس از این اقدام ترکیه، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با درخواست وزارت دفاع این کشور برای استقرار سامانههای موشکی اس-400 در پایگاه هوایی حمیمیم در سوریه موافقت کرد.

 جنگندههای روسیه در آسمان و ارتش و نیروهای مردمی سوریه، حزبالله لبنان و مستشاران نظامی ایران بر روی زمین، در عملیاتی همافزا با یکدیگر عمل میکنند. تا کنون این همافزایی منجر به آزادی مناطق مهمی در جبهه شمالی و جنوبی شده است. آزادی شهر راهبردی شیخ مسکین در حومه شمالی درعا در جنوب سوریه یکی از مهمترین دستاوردهای ارتش سوریه و متحدانش بوده است. نبردها در شمال استان لاذقیه نیز همچنان ادامه دارد و ارتش سوریه تا کنون به پیروزیهای مهمی در این منطقه دست یافته است. اما مهمترین عملیاتی که با حضور منسجم همه متحدان دولت سوریه اکنون در حال انجام است، عملیات نصر حلب میباشد. تا کنون مناطق مهمی از جمله شهرک الحاضر، تل العیس، خان طومان، جاده اثریا-خناضر، فرودگاه کویرس، دویر الزیتون، معرسة الخان و ... در استان حلب از اشغال تروریستها آزاد شدهاند. اما واقعیت این است که مهمترین و نمادینترین پیروزی را باید در شکست حصر دو روستای شیعهنشین نُبُل و الزهرا دانست. این دو، سه سال و هفت ماه بود که در محاصره تروریستها بودند. نبل و الزهراء و دالانی که ارتش سوریه و مقاومت از شمال شهر حلب به شمال غرب آن باز کردند، مسیر مواصلاتی از مرز ترکیه به غرب حلب را قطع کرد. عملیات نصر حلب همچنان ادامه دارد.

مرگ زهران علوش رهبر گروه تروریستی جیش الاسلام که مهمترین و نزدیکترین گروه به عربستان سعودی است، یکی دیگر از تحولات میدانی سوریه است. او در حمله جنگندههای ارتش سوریه کشته شد. حذف زهران علوش ضربه سنگینی به معارضان مسلح محسوب میشود زیرا علوش از جمله رهبران میدانی موثر محسوب میشد که توانسته بود بسیاری از گروههای متفرق را زیر پرچم گروه جیش الاسلام متحد کند و در اطراف دمشق در غوطه شرقی و غربی و همچنین القلمون مشکلاتی را برای گروههای مقاومت و همینطور ارتش سوریه ایجاد نماید. در عرصه منطقهای نیز، حذف علوش توان عملیاتی عربستان نسبت به سایر رقبای خود همچون ترکیه و قطر را کاهش خواهد داد اگرچه عربستان در پی تقویت حضور و نفوذ خود در سوریه از شیوههای دیگری است.

 دیگر تحول میدانی مهمی که در سال 94 در سوریه رخ داد، پیشرویهای قابل توجه کردها در نوار شمالی این کشور است. کردهای سوریه در سال 94 موفق شدند تا شهر مهم مرزی تل ابیض (گریسپی) در استان رقه را از حضور داعش پاکسازی کنند و پیشرویهای خود را تا شهر عین عیسی در نزدیکی رقه ادامه دهند. تل ابیض گذرگاه مهمی برای داعش محسوب میشد. در شرایط کنونی کردها جز حدفاصل جرابلس و اعزاز، تمامی نوار شمالی را در اختیار خود دارند. این مناطق شامل چهار کانتون جزیره، گریسپی، کوبانی و عفرین میشود.

بلندیهای جولان که در اشغال رژیم صهیونیستی است، یکی دیگر از مکانهای راهبردی بود که در تحولات میدانی سال 94 در سوریه، با حساسیت از سوی طرفین دنبال میشد. اسرائیل برای این منطقه که از ارزشهای ژئوپلیتیکی و هیدروپلیتیکی بالایی برخوردار است، اهمیت بسیاری قائل میشود و کوچکترین تحرک گروههای مقاومت در آن را با شدت پاسخ میدهد. ترور سمیر قنطار که در حزبالله، مسئول عملیات در منطقه جولان محسوب میشد، یکی از اقدامات اسرائیل برای رفع تهدید از این منطقه است.

اما در بهمن 94 تحولات میدانی مهمی در سوریه صورت گرفت. علاوه بر آزادی برخی مناطق از جمله نبل و الزهرا که در بالا ذکر گردید، عربستان سعودی از آمادگیاش برای مداخله زمینی در سوریه و در چارچوب ائتلاف بینالمللی علیه داعش خبر داد و آمریکا عمیقا از این تصمیم سعودی استقبال کرد. در همین راستا، جنگندههای عربستان، قطر و امارات در پایگاه اینجرلیک ترکیه مستقر شدند. البته وزیر خارجه عربستان اعلام کرده که در صورت ورود، صرفا نیروهای ویژه را وارد سوریه خواهد کرد. تحلیلهای مختلفی در خصوص اهداف و پیامدها و حتی امکانسنجی چنین اقدامی از سوی عربستان صورت گرفته است اما به نظر نمیرسد چنین عملیاتی بهتواند در عرصه میدانی، ورق را به نفع جبهه غربی-عربی تغییر دهد. حمله نظامی ترکیه به برخی مناطق در شمال غربی سوریه نیز رویداد میدانی حائز اهمیت دیگری است. ترکیه عمیقا از حضور کردها در حدفاصل اعزاز تا جرابلس و پیوستگی مناطق تحت اداره کردها واهمه دارد و آن را تهدیدی برای امنیت ملی و در بلندمدت، تمامیت ارضی خود میپندارد، لذا برخورد قاطع و سخت با این امر را در دستور کار قرار داده است. برقراری آتشبس یکی دیگر از مواردی است که اگرچه نوعی تحول میدانی محسوب میشود اما به دلیل ریشههای سیاسی و قرار گرفتن آن در طرحهای سیاسی برای حل بحران سوریه، در ادامه تشریح میگردد.


2-1. تحولات سیاسی

سال 94 را شاید بهتوان مهمترین سال در حوزه تحرکات سیاسی برای پایان بحران سوریه تلقی کرد. علاوه بر این جایگاه دولت بشار اسد نیز در این سال، مشروعیت و تحکیم بیشتری یافت.

1-2-1. افزایش مشروعیت بینالمللی دولت اسد

سفر ولید المعلم وزیر خارجه کهنهکار دولت سوریه به مسقط پایتخت عمان در اوایل خرداد 94، از آنجا حائز اهمیت است که این نخستین سفر او به یک کشور عربی پس از آغاز بحران سوریه بود. عمان به عنوان یک کشور عضو اتحادیه عرب در حالی میزبان المعلم بود که کرسی سوریه در نشست این اتحادیه در فروردین 92 و در قطر، به صورت رسمی به مخالفان اسد واگذار شده بود. البته بعدها در نشست اتحادیه عرب در کویت، کرسی سوریه در حالی که پرچم رسمی این کشور در کنارش بود، خالی ماند تا چرخش محسوس اتحادیه عرب از تصمیم پیشین خود در قطر آشکار شود. کویت و امارات هم به نوعی سیاست پیشدستانه را در بهبود روابط خود با سوریه اتخاذ کردهاند.

سفر بشار اسد رئیس جمهور سوریه به روسیه در 29 مهرماه هم اقدام دیگری بود که نشان از تحکیم و مشروعیت دولت سوریه داشت. اسد در سفری کاری به مسکو رفت و با پوتین رئیس جمهور روسیه در خصوص بحران سوریه گفتگو کرد. این اولین سفر برونمرزی بشار اسد از آغاز بحران در این کشور محسوب میشود که البته با انتقاد آمریکا از روسیه به دلیل میزبانی از اسد مواجه شد!

2-2-1. تلاشهای بیشتر برای یافتن راهکار سیاسی پس از ائتلاف چهارگانه

اما شاهبیت تحولات سیاسی سوریه در سال 94 را باید در تحرکات داخلی، منطقهای و بینالمللی برای حل سیاسی این بحران دانست. البته طبیعی است که هر بازیگر و هر طرفی در این بازی، سعی در تحقق فهم و مطلوبهای خود داشته باشد. اما با این وجود، بررسی تحلیلی اقدامات صورت گرفته میتواند منجر به شناختی دقیقتر از روندها، فرایندها و موانع موجود بر سر حل سیاسی بحران سوریه شود.

 با ائتلاف چهارگانه میان ایران، روسیه، سوریه و عراق، معادلات میدانی به سود اسد تغییر کرد. همزمان با این تغییر، روسیه تلاشهای خود برای حل سیاسی بحران را آغاز نمود. او البته در این مسیر تنها نبود و برخی بازیگران غربی از جمله آمریکا هم وارد این عرصه شدند. پس از نشستهای ژنو1 در خرداد 1391 و ژنو2 در بهمن 92، نشست وین1 مهمترین نشستی بود که در 8 آبان 94 برگزار شد. نکته قابل تامل در این نشست، حضور ایران بود. ایران در ژنو1 حضور نداشت و در ژنو2 هم ابتدا دعوت شد اما دبیرکل سازمان ملل زیر فشار برخی بازیگران غربی و عربی دعوتش را پس گرفت. وین1 البته توافق بر سر کلیاتی نظیر ضرورت حفظ تمامیت ارضی سوریه، مبارزه با داعش و سایر گروههای تروریستی و... بود. اما در وین2 که در 23 آبان برگزار شد، جزئیات بیشتری از جمله برخی زمانبندیها مورد توافق طرفین قرار گرفت. دو فرایند آتشبس و انتقال سیاسی اصلیترین مفاد بیانیه وین2 بودند.

اما اصلیترین مسالهای که میتوان از آن به عنوان اقدام پایه برای تحقق سایر مراحل یاد کرد، تعیین لیست تروریستها بود. مسئول هماهنگی برای تهیه این لیست بر اساس بیانیه وین2، اردن بود. ابتدا باید لیستی از گروههای تروریستی تعیین شود سپس گروههای معارضِ غیرتروریست با دولت بشار اسد به گفتگو بنشینند و طبق زمانبندیهای شش ماهه و هجده ماهه، فرایند انتقال سیاسی و برگزاری انتخابات بر اساس قانون اساسی جدید را محقق سازند. فرایند آتشبس نیز باید همزمان با آغاز این مراحل شروع شود با تاکید بر این نکته که آتشبس شامل گروههایی که در لیست تروریستها هستند، نمیشود. نشست بعدی در 27 آذر در نیویورک برگزار شد. در این نشست، لیست گروههای تروریستی که از سوی اردن تهیه شده بود، با اعتراض شدید روسیه مواجه شد و در نهایت تصمیم بر این شد تا علاوه بر اردن، ایران، روسیه، عمان، مصر، ترکیه و فرانسه هم در این امر مشارکت داشته باشند. مهمترین رویداد در نشست نیویورک، صدور قطعنامه 2254 شورای امنیت در خصوص بحران سوریه بود که به نوعی تائید حقوقی بیانیه وین2 محسوب میشد. عربستان برای تشکیل هیئتی از معارضان که باید در مقابل دولت اسد قرار بگیرند، ابتکار عمل را در دست گرفت و با برگزاری نشستی در ریاض، حدود صد نفر از چهرههای شاخص معارضان را به این نشست دعوت کرد. احرار الشام و جیش الاسلام نیز در میان دعوتشدگان بودند و حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) از غایبان بزرگ نشست بود. ترکیه مخالف قطعی حضور این حزب در نشست ریاض بود. در هر صورت، نشست ژنو3 که اولین نشست میان دولت سوریه و معارضان بود 9 بهمن آغاز شد. این نشست به دلیل ترکیب هیئت معارضان با چند روز تاخیر برگزار شد و البته به سرانجامی نرسید. کردها با مخالفت قاطع ترکیه، ناچار به ترک ژنو شدند و برخی نمایندگان گروههای تروریستی همچون جیش الاسلام هم در مذاکرات حضور داشتند. دیمستورا نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه واسطه معارضان و نمایندگان اسد بود و این دو مذاکره مستقیمی با یکدیگر نداشتند. شکست حصر نبل و الزهرا، دو شهرک شیعهنشین در شمال غربی حلب که در میانه مذاکرات ژنو3 صورت گرفت، فضای مذاکرات را تحت تاثیر خود قرار داد. آخرین تصمیم در خصوص بحران سوریه مربوط میشود به نشست امنیتی مونیخ که اواخر بهمنماه برگزار شد. در بیانیه مشترک وزرای خارجه روسیه و آمریکا بر ضرورت آتشبس تاکید شد و در نهایت هم آتشبس از بامداد شنبه 8 اسفند 94 آغاز گردید.

علاوه بر ارتش سوریه و گروههای مسلح، روسیه هم متعهد شد که حملات نظامی خود را متوقف کند. البته آتشبس ممانعتی بر مبارزه با گروههای تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره ایجاد نکرده است.


نکته قابل تاملی که اساس آتشبس را مورد خدشه قرار میدهد این است که همچنان لیست گروههای تروریستی که بنا بر مصوبات وین2، نشست نیویورک و قطعنامه 2254 باید آماده میشد، تدوین نشده و همین امر موجب شده تا برخی گروههای تروریستی از جمله جیش الاسلام در صف معارضان مسلح غیرتروریستی تلقی شوند. این آتشبس از روز اجرا تا کنون بارها توسط گروههای مسلح مخالف اسد نقض شده است. اما آنچه آتشبس را دچار حاشیه کرد، ادعای آمریکا مبنی بر طرح B برای بحران سوریه بود. همزمان با زیر سوال رفتن امکان دوام آتش بس به دلیل بهانهتراشی گروههای معارض، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه کمیته روابط خارجی سنا از توسل واشنگتن به طرح جایگزین نامشخص یا همان «پلان B» در صورت عدم جدیت مسکو و دمشق در خصوص مذاکره درباره انتقال قدرت در سوریه خبر داد! وی در این باره مدعی شد: قرار نیست کارآمدی طرح آتش بس در عرض شش ماه یا یک سال و نیم آینده یعنی زمان پیشنهادی برای برگزاری انتخابات سنجیده شود. کری افزود: ما ظرف یک یا دو ماه آینده در باره جدیت روند انتقال قدرت در سوریه تصمیم گیری خواهیم کرد. آنگونه که گفته شده، پلان B ایجاد مناطق امن در سوریه و همچنین مداخله نظامی را پیگیری خواهد کرد. روسیه با این طرح آمریکا مخالفت جدی کرده است. برخی بر این باورند که آمریکا در تلاش است تا مقدمات تجزیه را فراهم سازد. از سوی دیگر اما روسیه بر فدرالی شدن سوریه تاکید کرده است. سرگئی ریباکوف معاون وزیر خارجه روسیه در سخنانی ابراز امیدواری نموده است که در مذاکرات آتی صلح سوریه طرفین به این نتیجه برسند که اداره سوریه بهصورت فدرالی بهترین گزینه پیش رو خواهد بود. در همین حال سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز اعلام نموده است روسیه با فدرالی شدن سوریه مشکلی ندارد و به خواست مردم سوریه احترام خواهد گذاشت.  این درحالی است که مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق نیز از این طرح اعلام حمایت نموده است. فدرالی شدن سوریه اگرچه به معنای تجزیه تلقی نمیشود اما میتواند آسیبهای این کشور که منجر به تجزیه میشود را افزایش دهد.

2. برآورد سال 95

با توجه به تحولات راهبردی در عرصه میدانی سوریه و نوع همپیمانیهای شکلگرفته میان ایران، روسیه و سوریه در سال 94، به نظر میرسد قدرت مانور دولت اسد در مذاکراتی که برای یافتن راهکار سیاسیِ حل بحران برگزار خواهد شد، افزایش خواهد یافت. با ادامه پیشرویهای ارتش سوریه و احتمالا آزادی حلب در سال 95، این مساله بسیار تقویت میشود. البته از آن سو، تلاشهای طرف مقابل برای تقویت تروریستها نیز قویتر از گذشته ادامه خواهد داشت. اظهارات عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان مبنی بر اینکه دولتش به تروریستها موشک زمین به هوا خواهد داد نمونهای از این تلاشهاست که به نظر میرسد در سال 95 بیشتر از قبل تکرار خواهد شد. این اقدامات در مسیر راهکارهای سیاسی مطرح شده در بیانیه وین2 و قطعنامه 2254 ایجاد خلل خواهد کرد. به صورت کلی، در صورتی که طرف مقابل پیشرویهای جبهه مقاومت را عاملی برای عدم کسب دستاورد در مذاکرات سیاسی تحلیل کند، احتمالا به بهانههای مختلف از این مذاکرات رویگردان خواهد شد و تمرکزش را بر معادلات میدانی معطوف خواهد کرد.

با قدرتیابی کردهای سوریه در نوار شمالی این کشور و همچنین آزادی مناطق شمالی حلب، به نظر میرسد احساس خطر ترکیه از ناحیه کردها و همچنین ناکامی او در کمکرسانی موثر به تروریستها، افزایش خواهد یافت و همین امر زمینه را برای ورود جدیتر ترکیه در حوزه میدانی سوریه فراهم خواهد ساخت. ترکیه اکنون به این مساله ورود کرده است و با توجه به حساسیت زیاد مساله کردی بر امنیت ملی و تمامیت ارضی این کشور، به نظر در سال 95 این ورود بیشتر خواهد شد. ترکیه همچنان سعی خواهد کرد تا منطقه حائل مدنظر خود که حدفاصل جرابلس تا اعزاز است را برقرار سازد.

 رایزنیها بر سر شکل آینده نظام سوریه در سال 95 افزایش خواهد یافت. با پذیرش نسبی فدرالیسم از سوی روسیه، کردها توان چانهزنی بیشتری خواهند یافت و ترکیه هم در صورت ناتوانی از کارشکنی در این مسیر، سعی بر گرفتن امتیازاتی در سوریه برای ایجاد موازنه در مقابل کردهای این کشور خواهد بود. بازی دیپلماتیک بر سر سوریه در بالاترین سطح میان آمریکا و روسیه ادامه خواهد یافت. آمریکا اگرچه از پلان B سخن گفته اما به نظر سرانجام با روسیه بر سر مدل سیاسی حکمرانی در آینده سوریه به اشتراکنظر خواهد رسید.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار