شاعر ممنوع القلم دوران پهلوی/ پدر شعر انقلاب چه کسی است؟

مهرداد اوستا، از جمله شاعرانی است که حجاب هم عصری در تاریخ معاصر، مانع از شناخت وی شد. اوستا یکی از شاعران انقلابی هم عصر انقلاب بود که با آنکه تمامی وجود خود را فدای آرمان های انقلاب کرد و «پدر شعر انقلاب» لقب گرفت، و امروز نیز همچنان حقش به شایستگی ادا نشد و بسیاری از آثارش همچنان ناشناخته مانده است.
کد خبر: ۸۱۱۰۰
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۰ - 06May 2016

شاعر ممنوع القلم دوران پهلوی/ پدر شعر انقلاب چه کسی است؟

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، «محمدرضا رحمانی یاراحمدی» معروف به مهرداد اوستا، از جمله شاعرانی است که حجاب هم عصری در تاریخ معاصر، مانع از شناخت وی شد. اوستا یکی از شاعران انقلابی هم عصر انقلاب بود که با آنکه تمامی وجود خود را فدای آرمان های انقلاب کرد و «پدر شعر انقلاب» لقب گرفت، و امروز نیز همچنان حقش به شایستگی ادا نشد و بسیاری از آثارش همچنان ناشناخته مانده است.

اوستا در سال 1308 در خانواده ای اهل شعر و ادب در شهر بروجرد دیده به جهان گشود. او  پس از پایان تحصیلات ابتدایی در زادگاهش، از دبیرستانی شبانه در تهران دیپلم ادبی گرفت. سپس موفق به دریافت مدرک لیسانس در رشته معقول و منقول و فوق لیسانس در رشته فلسفه شد. اوستا، تحقیق و نوشتن را از همان سال های جوانی آغاز کرد و توانست در 22 سالگی، تصحیح دیوان سلمان ساوجی را بر عهده گیرد. وی افزون بر ادبیات فارسی و عربی، با ادبیات جهانی نیز آشنایی داشت.

کار سرودن شعر او زمانی شروع شد که ده ساله بود و با سرودن شعری موزون و دارای قافیه، مورد تشویق یکی از آموزگارانش قرار گرفت و این، سرآغاز راهی شد در زندگی پربار او. استاد مهرداد اوستا به قصیده بیشتر از دیگر انواع شعر عشق می ورزید و به حق می توان لقب بزرگ ترین قصیده سرای معاصر را بعد از ملک الشعرای بهار به او داد. او با مطرح کردن نیازها، دردها و رنج های انسان به صورت قصیده، جانی تازه در این قالب دمید و با در هم آمیختن غزل و قصیده، توانست قالب نوین غزل ـ قصیده را پدیدار سازد.

استاد محمدرضا حکیمی، درباره قصیده های او می گوید: «مایه هایی از شیوه خاقانی در قصاید اوستا دیده می شود، لیکن تعبیرهایی ویژه و گاه گاه تکرارهایی زیبا، سبک او را متمایز می سازد و بر زیبایی قصاید او می افزاید و ترکیب های نو و واژه های گوش نواز، به قصاید او اوجی خاص می بخشد... و اینکه قصیده را آکنده از فضای غزل می ساخت، ویژگی ای است بس دل انگیز از شعر او».

اوستا و عشق به پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت

استاد مهرداد اوستا، شاعری متعهد، دین باور و اخلاقمدار است که ایمان و عشق در شعرش موج می زند. هر خواننده صاحب دلی، با نگاهی گذرا به دیوان اشعار او، پیوند ناگسستنی اوستا را با مقدسات مذهبی به آسانی درمی یابد؛ به ویژه آنجا که با شور و خلوصی فراوان به مدح رسول خدا صلی الله علیه و آله می پردازد. او ارادت خود را به ائمه معصومین در آثارش به نمایش گذاشته است.

جلوه روح است یاد روی محمد            روضه حور است خاک کوی محمد

تافته هر سو ز ملک تا ملکوت است      شعشعه طلعتِ نکوی محمد

اوستا در قصیده 72 بیتی خود با عنوان آفرین محمد صلی الله علیه و آله نیز این چنین به ستایش پیامبر والامقام اسلام می پردازد:

برون خرامید از لفظ، معنی و بنمود      به آفرین محمد، خدای سبحان را

درود باد و سلام آن فروغ بینش را        چراغ چشم دل و شمع دیده جان را

جهان شاهد معنا، چراغ کعبه دل          لوای قبله توحید، فر فرقان را

طرازدامن گوهرنشان حکمت بود         چو می گشود به گفتار درج مرجان را

ستوده خرد و فضل اگرچه در همه عمرنبرده ره به کتاب اندر و دبستان را

اوستا و اهل بیت علیهم السلام

نظم و نثر اوستا، تجلی دلدادگی او به خاندان رسالت است و ارادت او به اهل بیت علیهم السلام، در بسیاری از آثارش به چشم می خورد:

چون دل، دُرِ معنی از خرد سُفت          عشق آمد و مدحت علی گفت

ای جان جهان و جان هستی    وی زنده به تو روان هستی

مقصود نبی ز لافتایی           ممدوح خدا به هل اتایی

او در قصیده دیگر، در ستایش دختر گرامی پیامبر اسلام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام چنین سروده است:

در ثنای فاطمه با چنگ زرتار سحر      می تراود نغمه ها از پرنیان آفتاب

گفت آن ذره که خود هرگز نیاید در شمار            مدح زهرا را ترنم های جان آفتاب

مام والای شهادت گوهر مهر و کمال     برترین معنای عرفان و آسمان آفتاب

وی همچنین ارادت خود را به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام در قصیده ای با نام «سلام بر خراسان» نشان می دهد.

اوستا و انتظار

انسان آرمان خواه، همواره منتظر است و هیچ گاه از انتظار غافل نمی ماند. استاد مهرداد اوستا، منتظر روز پیروزی انسان و انسانیت بود: «با من ای انتظار! از انتظار سخن بگوی؛ از انتظاری که بامدادان در انتظار دمیدن است؛ از شب هایی که در انتظار شکفتن ستارگان هستند؛ از زمینی که در انتظار بارور شدن است؛ از درختانی که در انتظار جوانه ها و شکوفه است...؛ از دل هایی که در سینه ها به انتظار می تپد... . هرگاه که از میان همه آرزوها ما را مخیر بدارند که یک آرزویمان برآورده شود، آرزوی هر انسان شریف و آزاده ای این خواهد بود که خداوند چنانش از نعمت آزادگی و شرف برخوردار سازد که سزاوار شریف ترین حکومت بوده باشیم».

اوسفتا و امام خمینی رحمه الله

اوستا به حضرت امام خمینی رحمه الله عاشقانه مهر می ورزید. او شخصیت سیاسی ـ مذهبی امام را می ستود و در واکنش به تبعید ایشان، قصیده ای 56 بیتی سرود و منتشر ساخت. اوستا در زمانی که شاه با همه توان تبلیغاتی اش می کوشید نام امام را محو کند، در کتاب تیرانا از ایشان نام برد.

وی همچنین با انتشار مجموعه شعر امام، حماسه ای دیگر، ارادت خود را به امام و آرمان هایش به خوبی جلوه گر ساخت و در آن نوشت: «امام، خنده اشک آلود و اشک لبخندپالود انسانیتی است که جدال با غولان قدرت و جادوی تبلیغ را میان بربسته است. امام در گیسوی زرین گندم زارها، شالی زارها، در امواج زمردین مرغزاران و بوستان ها، در ترنم پروازها، در پرواز ترانه ها همه جا متجلی است. امام، تحقق اراده ملتی است که از پس خوابی مرگ بار، زندگی آفرید. امام، نه همین تحقق اراده حماسه یک ملت، که خود همان ملت است».

او در جایی دیگر، این گونه با امام سخن می گوید: «و تو را ای امام، در هر دوره از دوران های استیلای نامردمی و بیداد، به نبرد با بیدادگران آزمند، دیده ام... . سرگذشت و حماسه تو، حماسه نبرد بی امان توحید با شرک بوده است... و این تو بودی که با چشم خدابین و با چشم خدایی و بصیرت الهی، عفریت شرک را در هر جلوه و هر لباس باز می شناختی و از سریر پیروزی نگون سار کرده ای».

مبارزات سیاسی

استاد مهرداد اوستا را می توان به حق شاعر و ادیبی مبارز نامید. او در شهریور 1332 به جرم همراهی با نهضت مردمی امام و مخالفت با شاه، به مدت هفت ماه زندانی شد. همه کسانی که هنگام کودتای 28 مرداد در کنار اوستا بودند، سخنرانی های شورانگیز او را به یاد دارند که چگونه مردم را به مبارزه با شاه جنایت کار فرا می خواند.

جسارت و شجاعت وی در نوشتن، به راستی تحسین برانگیز بود تا آنجا که برخی کتاب های او به دلایل سیاسی از انتشار بازماندند. مجموعه شعر شراب خانگی ترس محتسب خورده و کتاب انتقادی تیرانا به سبب طرح برخی مسائل، مانند ذکر نام امام خمینی قدس سره و انتقاد شدید از رژیم شاه به چنین سرنوشتی دچار شدند و در پی آن، استاد یک سال ممنوع القلم شد.

وی خطاب به اطرافیان شاه، چنین به شخص شاه می تاخت:

مگر این هرزه هر چیز به فرد            مگر این گرگ حریص

مگر این دیو، چه گویم این دزد           گر خدا نیست شما بی همه چیزان را چیست؟

اوستا و فلسطین

شعر اوستا در مرزهای جغرافیایی محدود نمی شود. او شاعری جهان نگر و ژرف اندیش است. از این روست که می گوید: «از غم آوارگان فلسطینی و شکست جوان مردان عرب... در اندوهی سیاه، چون شبی پایان ناپذیر فرو رفته ام.» نفرت عمیق او از صهیونیزم در شعرش نمود می یابد. او همچنین با سرودن شعر «ای هر کجا آوره، ای آه» این چنین آوارگان فلسطینی را به مبارزه دعوت می کند:

بشکوه بشکوه ای خاک فلسطین           ای مادر سرگشته وی گمگشته کودک

در زیر آتش، در بارش رگبار ناوک      بشکوه بشکوه ای دختر آواره مرز فلسطین

به دلیل همین هم دردی اوستا با فلسطینیان است که هیئتی از شاعران و نقاشان فلسطینی در سوگ او شرکت کردند. سمیح القاسم، شاعر فلسطینی، اوستا را «شاعر ایران و فلسطین و اسلام» می خواند و این گونه از او یاد کرد: «شاعران موحد به شمار ستارگان آسمانند... . اوستاها اگرچه به تن می روند، به نام می مانند... . امت اسلامی، نام مهرداد اوستا را پاس خواهد داشت».

حسین حماد، نویسنده و محقق فلسطینی نیز در سوگ استاد چنین می گوید: «درگذشت زنده یاد استاد اوستا، داغی سخت و سنگین بر دل ما نهاده است. اینک گویی قبة الصخره قدس که معراج گاه پیامبر است، در سوگ استاد مرثیه می گوید... . من اینک صدای گریه منبر مسجد الاقصی را می شنوم که برای شاعر ما اوستا می گوید؛ منبری که پیامبر ما از آن جایگاه به معراج رفت».

اوستا در کلام بزرگان

دکتر عبدالحسین زرین کوب در مقدمه نقد پالیزبانِ استاد اوستا و در هنگامی که اوستا در میانه راه شاعری بود، در مورد شعر او چنین می نویسد: «اعتدال بین لفظ معنا، انتخاب دقیق در بین الفاظ و تعبیرات و مخصوصا سعی در پیدا کردن مضامین تازه، شعر او را رنگی می بخشد که در بسیاری از گویندگان نسل جوان، مانند آن را نمی توان یافت».

استاد محمدرضا حکیمی او را این گونه می شناساند: «بیداری اوستا در برابر استعمار و شگردهای آن و موضع گیری متعهدانه او در برابر ایادی داخلی استعمار، اعم از فرهنگی و سیاسی، اموری بود بسیار قابل تکریم».

شادروان منوچهر آتشی درباره اوستا چنین می گوید: «اوستا شاعری است که سال هاست شعر می سراید، آن هم نه با تفنن، زیرا او در حاشیه شعر، زندگی می کند. شعر او یادآور شعر خاقانی است، با این تفاوت که شعر اوستا، استخوان دارتر و امروزی تر است».

داغ اوست

زار می گریم و از گریه دلم وا نشود      زانکه خاموش به آب، آتشی سودا نشود

از برم رفت عزیزی که دل غمزده ام    دور از آن چهره رخشنده شکیبا نشود

تا شقایق نزند سر ز گل تربت من        محو از لوح دلم داغ اوستا نشود

آن صفای سره آن شعر مجسم که چنو    دردپرورده و دل سوخته پیدا نشود

نقشبندانِ هنر، نادره کارند ولی            نقش هر کلک چنین نغز و فریبا نشود

او نمرده است از آن رو که نمی میرد عشق         نقش او محو ز آیینه دل ها نشود

یاد او را چو گهر در صدف جان داریم   گر شد از دیده و لیکن ز دل ما نشود

استاد حمید سبزواری، یکی از شاعران معاصر در این زمینه چنین می گوید: «همین ضمیر آگاه و اندیشه پاک و زبان حق گویش سبب شده است تا متولیانِ مدعی شعر امروز، به انکارش کمر بندند؛ زیرا از موضع قاطع او از معارضه با غرب گرایی و بی اعتقادی بیمناکند.» در این مقاله کوتاه به بررسی زندگی و شعر این شاعر بزرگ می پردازیم.

نظر شما
پربیننده ها