معنای حقیقی برخی اصطلاحات در سخن رهبر معظّم انقلاب

در سخنان رهبر انقلاب اسلامی، واژگانی مثل کوچه‌گردان‌های عاشق به‌صورت منفرد یا ترکیبی به‌کار برده می‌شود که ایشان معنا و مرادِ خود را از بکارگیری آن واژگان، در معنای حقیقی، غیراصطلاحی و «لفظ بما هو لفظ» منظور داشته‌اند.
کد خبر: ۹۲۹۱۴
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۰ - 25July 2016

معنای حقیقی برخی اصطلاحات در سخن رهبر معظّم انقلاب

متن یادداشت سعید عشیری با عنوان «دربارهی کاربرد و معنای حقیقی برخی اصطلاحات مطالعهی موردی سخنان رهبر معظّم انقلاب اسلامی» به شرح ذیل می باشد:

طرح بحث

در سخنان رهبر انقلاب اسلامی، واژگانی بهصورت منفرد یا ترکیبی بهکار برده میشود که ایشان معنا و مرادِ خود را از بکارگیری آن واژگان، در معنای حقیقی، غیراصطلاحی و «لفظ بما هو لفظ» منظور داشتهاند.

این برداشتها البتّه با توجّه به قرائن لفظی کلام قابل کشف و فهم است و خصوصاً با توجّه به زبان سره، سلیس و عامّه فهم و غیرپیچیدهی رهبر انقلاب، استخراج این قبیل کاربردها، کار دشواری نیست. به عنوان نمونه، ایشان در سخنان اخیر خود فرمودهاند:

... عدّهای راه افتاده بودند، اسم خودشان را هم گذاشته بودند «کوچهگردانهای عاشق» که یک اسم حقیقی است و افطاری درِ خانههای مردم میبردند که نمونههای متعدّدی را برای ما گزارش کردند و تصویر و عکس آوردند؛ درِ خانهها افطار [دادن]. (1)

سؤال این است که آیا «کوچهگردانهای عاشق» صرفاً نام یک برنامهی فرهنگی خاص است یا ممکن است معانی دیگری داشته باشد؟ خصوصاً اگر دقّت کنیم، ایشان دربارهی این تعبیر فرمودهاند: «یک اسم حقیقی است»؛ با این وصف، آیا میتوانیم این تعبیر را در معنایی گسترده و فراگیرتر تلقّی کنیم و بگوییم هر آنکه به مردم مستضعف کمک میکند و به درِ خانهها افطاری میبرد و به ایشان تقدیم میکند، در حقیقت یک کوچهگردِ عاشق است که به مولای خود امیرمؤمنان (علیهالسّلام) اقتدا کرده است و در مقام تبعیّت از کردار آن امام هُمام بوده است؟ برای پاسخ به این دو پرسش، ابتدا موارد دیگری از این قبیل کاربردها را در سخنان رهبر انقلاب میآوریم و سپس به پاسخ این پرسش میپردازیم.

معنای پایه و نسبی

در مباحث علوم مرتبط با دلالت الفاظ و زبانشناسی، موضوعی محوری با عنوان «معنای پایه و نسبی» واژگان مورد بحث قرار میگیرد. هر متکلّمی، در یک عرف زبانی خاص، الفاظ موجود در آن زبان را بر اساس معانی پایه و مبتنی بر وضع و البتّه در بافت کلامی خود در درون یک بستر خاص استعمال میکند. بر پایهی این دیدگاه از آنجا که کلمات براساس وضع، دارای یک هستهی معنایی است، میتواند در کاربرد اهل زبان، به عنوان علائم و نشانههایی برای معنا تلقّی شود.

امّا موقعیّت واژهها در متن کلامی و مسئلهی کاربرد، جنبه دیگری از مسئلهی معنا را به میان میآورد که در معناشناسی جدید با عنوان معنای «نسبی» و در متون تفسیری با نام معنای سیاقی و قرینهمدار شناخته میشود. این نوع معنا در واقع به حیثیّت اثبات معنا ارتباط مییابد.(2)

یکی از معناشناسان معاصر در تعریف معنای اساسی و نسبی واژگان نوشته است: معنای اساسی کلمه، یک ویژگی ذاتی و درونی از خود آن کلمه است که همواره در معیّت با آن واژه است، امّا معنای نسبی آن، نوعی دلالت ضمنی است که در بافت [سیاق] و زمینهای خاص و در اثر پیدا شدن وضع خاصّی برای آن کلمه، به معنای اساسی پیوسته و بر آن افزوده میشود. (3)
از منظر دانش تفسیر و اصول، بافت (سیاق) معادل هر گونه دلیلی است که به الفاظ و عباراتی که میخواهیم آنها را بفهمیم، پیوند خورده است، خواه از مقولهی الفاظ باشد مانندکلمههای دیگری که با عبارت مورد نظر یک سخن بههمپیوسته را تشکیل میدهند و خواه قرینهی حالی باشد، مانند اوضاع و احوال و شرایطی که سخن در آن اوضاع و احوال مطرح شده است و در فهم موضوع و مفاد لفظ مورد بحث، نوعی روشنگری دارد.(4)

آنچه در پی میآید جملات و تعابیری است که از نظر گوینده، مخاطب باید به معنای پایه (و غیر مصطلح) آن توجّه کند تا مراد و قصد و منظورِ جدّی عیان شود:

جهاد کشاورزی باید در معنای حقیقی کلمه، برای مسائل کشاورزی کشور و دامداری و بقیه کارهایی که بر عهده این وزارت است، جهادی عمل کند.(5)

در این جمله، رهبر انقلاب وزارت جهاد کشاورزی را ملزم میکنند که به معنای اساسی و پایهی تعبیر «جهاد کشاورزی» توجّه کند و برای کشاورزی کشور، جهادی عمل کند. همین شیوه و کاربرد، دربارهی «دادگستری» هم بکار رفته است:

دادگستری جمهوری اسلامی باید به معنای حقیقی، دادگستر باشد.(6)

در جملهای که خواهیم آورد، رهبر انقلاب خطاب به اعضای دفتر همکاری حوزه و دانشگاه میفرمایند "باید به اصول و مبانی دینی پایبند باشید" و تعبیر «اصولگرایی» را نه به معنای مصطلح و مشهورِ آن در ادبیّات سیاسی جامعهی ایران بلکه دقیقاً در معنای اساسی و پایهی آن بهکار میبرند:

اصولگرایی به معنای حقیقی و صددرصد، لازم است؛ چون شما آن رکنی هستید که میخواهند به شما تکیه کنند و باید این رکن، مستحکم باشد.(7)

در ادامه، رهبر انقلاب «روحانی» بودن را در معنای اساسی و پایهی آن و به معنای آنکه اهل معنا و معنویّت است، بهکار بردهاند نه به آن معنایی که در عرف جامعه مرسوم است و ناظر به قشر خاصّی از متدیّنین و عالمان اجتماع.

... شرط اوّل این است که از لحاظ معرفت، آدم با دست پُر به میان این مجموعه برود. الحمدلله این حاصل است؛ آقایان همه از فضلا هستند. دوم اینکه او روحانیّت شما را باور کند  این است روحانیّت هم به لباس نیست. ای بسا صاحب لباسی که روحانی حقیقی نیست، و ای بسا غیر صاحب لباسی که حقیقتاً روحانی است! باید روحانی باشد؛ اهل معنا، اهل روح؛ و با روح و معنویت سر و کار داشته باشد. باید سخن او باطنی داشته باشد؛ از باطنی برآید.(8)
این کاربرد، در اینجا نیز تکرار شده است:

هرچه انسان معنویتر و روحانیتر باشد، بیشتر میفهمد. البتّه روحانی نه به معنای این لباس ما، بلکه به معنای روحانیّت معنوی و حقیقی و قلبی.(9)

پیش از این از تعبیر اصولگرایی شاهدی آوردیم و در اینجا مثال دیگری دربارهی تعبیر «اصلاحطلبی» ذکر میکنیم که در آن از دو گونه معنای اصلاحطلبی بحث شده است: اصلاحاتی که به معنای حقیقی، دینی و اسلامی است و اصلاحاتی که مورد حمایت دشمنان از جمله آمریکاست.

این قدرتها هر چیزی را که دنبال میکنند، برای منافع خودشان است. اگر از شعار اصلاحطلبی حمایت میکنند، این دروغ است؛ آنها از اصلاحاتی که به معنای حقیقی کلمه اصلاحات باشد، طرفداری نمیکنند. آنها با اصلاحات در این کشور مخالفند. با اصل انقلاب هم مخالفند. آنها میخواهند روحیّهی استقامت و استقلال این ملت از بین برود.(10)

علاوه بر این، در سخنان رهبر انقلاب، بارها تعبیر «دموکراسی حقیقی» بهکار رفته است و از آن معنایی در مقابل دموکراسیهای غربی امروزی از جمله نظام لیبرالدموکراسی  مراد شده است.

همچنین در بیانِ ایشان، جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر مردمسالاری دینی، یک دموکراسی حقیقی است. غرض آنکه در سخنان ایشان، مردم سالاری گاه در معنای اساسی و پایه  به معنای ابتناء حقیقی جامعه بر آرای مردمی کاربرد دارد و گاه در معنای اصطلاحی و مرسومِ ادبیّات سیاسی.

سیاست نظام اسلامی این بوده که به مردم تکیه کند. حقیقتاً نظام مردمسالار به معنای حقیقی کلمه، نظام جمهوری اسلامی است. ما در چهارچوب اسلام و با هدایت اسلام و نگاه اسلامی، به مردم تکیه میکنیم و با مردم و برای مردم حرکت میکنیم.(11)

دموکراسی حقیقی، مردمسالاری برخاستهی از دین و ایمان است. انگیزه ی مردم، برخاستهی از دین، از احساس مسئولیت و از احساس تکلیف ملی و دینی است؛ لذا وارد میدان میشوند و در میان نامزدهای مختلف، گزینهی خودشان را انتخاب میکنند. رئیسجمهوری که با چنین آرائی سر کار میآید، وامدار هیچکس جز خدا و مردم نیست؛ این معنای مردمسالاری است. (12)

در آخرین مثالی که میآوریم، کاربرد «تجدّد» و «بسیج» در معنای پایه و نه مرسوم و اصطلاحی این دو واژه است:

تجدّد و نوگرایی حقیقی و باز کردن میدانهای تازهی زندگی، مطلوب اسلام است؛ اصلاً اسلام این را از انسان خواسته؛ این به برکت تأمّل، تعمّق، کار درست، کار فکری، تلاش عملی، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همهی میدانها، و همّتها را بلند کردن بهدست میآید. این کارها مربوط به کیست؟ مربوط به بسیج است. اگر بسیج را درست معنا کنیم، همین است.

بسیج همچنین یعنی انسان باهمّتی که غیرت دینی و دانایی فکری و نیازشناسی و ابتکار و جوشش ذهنی و خلّاقیّت دارد و وارد میدان میشود.(13)
در بازگشت به پرسش مبنایی و پیشین، دوباره بخشی را از آنچه در خطبههای عید فطر فرمودهاند، مرور میکنیم:

... عدّهای راه افتاده بودند، اسم خودشان را هم گذاشته بودند «کوچهگردانهای عاشق» که یک اسم حقیقی است  و افطاری درِ خانههای مردم میبردند که نمونههای متعدّدی را برای ما گزارش کردند و تصویر و عکس آوردند؛ درِ خانهها افطار [دادن]. (14)

در اینجا هم کوچه گردانهای عاشق را باید در معنای حقیقی و پایهی آن در نظر گرفت. نوعی تعبیر درباره ی هر آنکه به مردم مستضعف کمک میکند و به درِ خانهها افطاری برده و به ایشان تقدیم کرده است و در این کار به مولای خود امیرمؤمنان (علیه-السّلام) اقتدا نموده و از رفتار او تبعیّت کرده است.

1. (16/4/95) خطبههای نماز عید فطر

2. سعیدی روشن، محمدباقر، روش پلکانی مفهوم شناسی واژگان قرآن، فصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث، دفتر 1، پاییز و زمستان 1388، ص 86.

3. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، معناشناسى جهانبینى قرآنى، ترجمه احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1368، صص 15- 16.

4. صدر، محمدباقر، دروس فی علم الاصول، قم، موسسه النشر الاسلامیه، 1410 ق، الحلقۀ الاولی، ص 103.

5. (14/ 10/ 1384) بیانات در دیدار کشاورزان

6. (07/ 04/ 1384) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهى قضائیه و خانوادههاى شهداى فاجعه ى هفتم تیر

7. (13/ 08/ 1376) بیانات در دیدار اعضاى دفتر همکارى حوزه و دانشگاه

8. (16/ 07/ 1376) بیانات در دیدار نمایندگان نهاد نمایندگى ولى فقیه در دانشگاهها

9. (05/ 12/ 1368) سخنرانى در دیدار با فرماندهان یگانهاى عمدهى عملیاتى نیروى زمینى و هوانیروز

10. (26/ 01/ 1379) بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران

11. (04/ 06/ 1383) بیانات در دیدار با رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت

12. (12/ 05/ 1384) بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى دکتر محمود احمدىنژاد

13. (05/ 03/ 1384) بیانات در دیدار دانشجویان بسیجى

14. (16/4/95)  خطبههای نماز عید فطر

منبع:تسنیم

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار