در گفت‌وگوی دفاع پرس با افقهی مطرح شد؛

جنگ 33 روزه اوج افول قدرت رژیم صهونیستی/ مدل جنگی حزب‌الله در دانشگاه‌های نظامی غرب تدریس می‌شود

کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه جنگ 33 روزه اوج افول قدرت ارتش شکست‌ناپذیر رژیم صهیونیستی بود، گفت: حزب‌الله در جنگ‌های مختلف دست به ابتکار مدل‌های جنگی جدیدی می‌زند؛ که امروزه همین مدل‌ها در دانشگاه‌های نظامی غرب و آمریکا به دانش‌آموختگان تدریس می‌شود.
کد خبر: ۹۶۳۲۸
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶ - 17August 2016

جنگ 33 روزه اوج افول قدرت رژیم صهونیستی/ مدل جنگی حزب‌الله در دانشگاه‌های نظامی غرب تدریس می‌شود

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، با گذشت 10 سال از جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان بر کسی پوشیده نیست که طرح حمله به لبنان یک رویکرد انفعالی و ناگهانی پس از اصابت نظامیان صهیونیستی به دست حزبالله نبود. وجود فضا سازی دقیق و هماهنگیهای دیپلماتیک گسترده بین رژیم صهیونیستی و آمریکا با کشورهای عربی و اروپایی نشان میداد که طرح حمله به لبنان، یک نقشه ناگهانی نبود، بلکه یک طرح جنگی گسترده بود که حزبالله با پیشدستی در آن، ابتکار عمل را در دست گرفت و توانست برگ برنده اسرای صهیونیست را در مذاکرات آینده از آن خود کند.

در همین خصوص سید هادی افقهی کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار بینالملل دفاع پرس اظهار داشت: شروع جنگ 33 روزه از جانب رژیم صهیونیستی بود. طبق محاسبات رژیم صهیونیستی این جنگ قرار بود با پشتیبانی قدرتهای استکباری در راستای اجرای طرح «خاورمیانه بزرگ» باشد. چراکه «کاندالیزا رایس» وزیر اسبق امور خارجه آمریکا در بازدید از سرزمینهای اشغالی و در بیروت طی یک کنفرانس خبری اعلام کرد: «این جنگ دردهای پیش از زایمان خاورمیانه بزرگ است.» گویا آنها خودشان را برای یک خشم خشونتآمیز آماده کردهبودند که آنرا به منطقه تحمیل کنند تا به اهداف ترسیمی خود برسند.

کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه با بیان اینکه هدف از جنگ 33 روزه نجات 2 اسیر اسرائیلی نبود بلکه باروتی بود که میخواست بشکه را منفجر کند، افزود: با توجه به اینکه حزبالله به طور کلی آمادگی و توان بازدارندگیاش را روز به روز توسعه میدهد، در آن زمان نیز از مدیریت بحران فوق العادهای برخور دار بود، لذا توانست تهاجم وحشیانه و غیرمنتظره صهیونیستها را کنترل کند.

وی گفت: جنگ 33 روزه برای رژیم صهیونیستی گران تمام شد و معلوم شد که این رژیم در محاسبات خود دچار خطای استراتژیک شدهاست.

افقهی در ادامه افزود: صهیونیستها تصور میکردند که با حمله برقآسا و ضربتی میتوانند حزبالله را خلع سلاح کنند و مرکز این حزب را که در ضاحیه جنوبی بیروت واقع است، منهدم کنند.

کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به اینکه در پایان جنگ نهتنها حزبالله نابود نشد، بلکه ارتش رژیم صهیونیستی ضربات سنگینی را متحمل شد و به هیچ کدام از اهداف اعلامی خود دست نیافت، تصریح کرد: جنگ که تمام شد، کارشناسان نظامی جهان دچار بهت و حیرت شدند؛ که ارتش رژیم صهیونیستی تا بن دندان سلاح و مجهز به مدرنترین تسلیحات چگونه نتوانست از عهده یک عده جوان فداکار و جان برکف برنیاید و این مجاهدان با حداقل امکانات و با شیوههای خاص ماشین نظامی رژیم صهیونیستی را هم منهدم و هم زمینگیر کنند و عقبه دشمن را با موشکهای دوربرد دچار آسیب جدی کنند.

وی خاطرنشان کرد: پیروزی حزبالله بر ارتش رژیم صهیونیستی به عنوان یک سوژه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و حتی تبدیل به یک مدل جنگی شد. جنگ تونلها، جنگهای پارتیزانی، جنگهای نقطهای از ابتکارات حزبالله لبنان است که در حال حاضر در دانشگاههای نظامی آمریکایی و غربی این نوع جنگها به دانشآموختگان آموزش داده میشود.

افقهی در ادامه اظهار داشت: اثرات روحی و روانی این جنگ در جهان عرب و اسلام دو نوع بازتاب داشت؛ یکی از این بازتابها روحیه بخشی برای مردم و گروههای جهادی فلسطینی و غیر فلسطینی در سطح منطقه بود. دومین بازتاب نیز بازتاب بسیار تکاندهنده برای رؤسای جمهور مستبد منطقه که با این همه امکانات در 2 جنگ 1967 و 1973 در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی شکست خوردند. ولی حزبالله لبنان با حداقل امکانات توانست ارتش رژیم صهیونیستی را شکست دهد، پس رؤسای جمهور منطقه اراده جدی برای جنگ نداشتند و افسران مزدور آنها با دشمن در ارتباط بودند.

کارشناس مسائل غرب آسیا در خصوص ابعاد استراتژیک این جنگ خاطرنشان کرد: پیروزی حزبالله در این جنگ معادلات منطقه را تغییر داد. اسرائیلیها که هرگاه اراده میکردند یک منطقه را به تصرف خود در بیاورند، این روزها حتی نمیتوانند از جای خود تکان بخورند. حزبالله برای رژیم صهیونیستی خط قرمز کشیدهاست که اگر از این خط خارج شود، آنرا هدف قرار میدهند.

وی در ادامه با طرح این سوال که چرا رژیم صهیونیستی از درگیری نیروهای حزبالله با تکفیریها در سوریه استفاده نمیکند تا جنوب لبنان را بگیرد؟ گفت: چون حزبالله یک استراتژی منحصر به فردی در مقوله دفاعی خود طراحی کرده که با حداقل امکانات از بازدارندگی چند برابر برخور دار است.

افقهی گفت: حزبالله پروژه موشکی خود را توسعه داده، لذا کافی است که چند موشک به مجموعه مخازن گاز «آمونیوم» در حیفا یا چند موشک به تاسیسات اتمی «دایمونا» بزند که در صورت اصابت چند موشک به این مؤسسات گویا در این مناطق یک بمب اتمی منفجر میشود.

کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: «سید حسن نصرالله» همیشه در پایان جنگها در خصوص امکانات مادی، قدرت و انگیزه رزم مجاهدان حزبالله صحبت میکرد، اما این بار سیاست دبیرکل حزب الله لبنان عوض شده بود. وی به جای اینکه خط مقدم دشمن را هدف قرار دهد، عقبه آنرا نشانه رفت. با اینگونه سخنرانی سید حسن نصر الله توانست روحیه، انگیزه، باوراندیشی و اعتماد به نفس آنها را متزلزل کند. سید در سخنرانی خود گفت که امروز دشمن از درون شکست خورده، اعتماد به نفس خود را از دست داده و تحقیر شدهاست و همچنین باور کرده که سست تر از خانه عنکبوت شدهاست.

وی با بیان اینکه شکست روحی رژیم صهیونیستی مهمتر از شکست در جبهه بود چون اراده جنگ و رویایی این رژیم با حزبالله را به شدت پایین آوردهاست، گفت: امروزه سخنان سید حسن نصرالله سخنان کیفی و روانی شدهاست. وی با روان آنها بازی میکند و باورهای آنها را در درون خودشان جابجا میکند. این کار مهارت و اشراف کامل بر جامعه صهیونیستی میخواهد که سید حسن نصرالله از آن برخور دار است.

افقهی در ادامه به اهداف رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه اشاره کرد و افزود: رژیم صهیونیستی در آغاز جنگ سطح اهداف خود را بالا گرفت و اعلام کرد که تا نابودی کامل حزبالله جنگ را ادامه میدهد. این رژیم در محاسبات غلط امنیتی و نظامی خود به این نتیجه رسیده بود که در عرض یک یا دو هفته حزبالله را شکست میدهد. اما این رژیم هر چه زمان جنگ طولانی تر میشد سطح اهداف خود را پایینتر میآورد و میگفت که میخواهد، حزبالله را تضعیف و کنترل کند.

وی گفت: وقتی جنگ از 30 روز گذشت این رژیم گفت که میخواهد از حزبالله تعهد بگیرد تا آنها را با موشک نزند و امنیت آنها را دچار اختلال نکند. اما رژیم صهیونیستی به خاطر اقتدار حزبالله  و افزایش زمان جنگ سطح توقعات خود را پایین آورد تا جاییکه گفت حاضر به برقراری آتشبس است. افول از نوک هرم اقتدار نشانه شکست بزرگی بود که این رژیم آنرا در جنگ 33 روزه تجربه کرد.

افقهی در ادامه افزود: مسئله دوم زدن استارت اجرای طرح خاورمیانه بزرگ بود که صهیونیستها و متحدان آن تصور میکردند بعد از شکست حزبالله به سراغ سوریه میروند و بعد از تجزیه این کشور به سمت عراق و سپس ایران خواهند رفت و طرح خاورمیانه بزرگ خود را اجرایی میکنند؛ طرحی که عبارت از اقتدار اسرائیل، تضعیف ارتش، فروپاشی بافت اجتماعی، کاهش قدرت اقتصادی منطقه و ایجاد جنگهای داخلی بود.

کارشناس مسائل غرب آسیا در پایان خاطرنشان کرد: طرح خاورمیانه بزرگ که آمریکا میخواست آنرا در منطقه پیاده کند شکست خورد و به جای آن آمریکاییها خاورمیانه شبهاسلامی را معرفی کردند. این بار «داعش»، «جبهه النصره» و «القاعده» را برای منطقه به ارمغان آوردند. این پروژه نسخه و بدل همان نقشه قبلی آمریکا است. آمریکاییها در منطقه جنگ نیابتی به راه انداختند؛ که بر همین اساس سوری، سوری را عراقی، عراقی را و یمنی، یمنی را میکشد. اگر محور مقاومت این جنگ نیابتی را در سوریه، عراق و یمن بتواند خنثی کند، پروژه خاورمیانه بزرگ خود به خود از بین خواهد رفت.

انتهای پیام/ 411

نظر شما
پربیننده ها